( 1987)هفت شمع از دور دیدم ناگهان |
|
اندر آن ساحل شتابیدم بدان |
( 1988)نور و شعلههر یکی شمعی از آن |
|
بر شده خوش تا عنان آسمان |
( 1989)خیره گشتم خیرگی هم خیره گشت |
|
موج حیرت عقل را از سر گذشت |
( 1990)این چگونه شمعها افروخته است |
|
کین دو دیدهخلق ازینها دوخته است |
( 1991)خلق جویان چراغی گشته بود |
|
پیش آن شمعی که بر مه میفزود |
( 1992)چشمبندی بد عجب بر دیدهها |
|
بندشان میکرد یهدی من یشا |
هفت شمع: کنایه از ابدال است. مشهور آن است که هفت تناند ولى چهل و بیشتر نیز گفتهاند. (نگاه کنید به: شرح بیت 264/د 1)
عنان: بخش درونی و زیرین سقف است.
خیرگی همخیره شد: یعنی تحیّر من به نهایت رسید.
چشم بند: یعنی حجاب و آنچه مانع مشاهدهْ غیب و ادراک اسرار شود.
یَهدِى مَن یَشا: یعنی هرکه را بخواهد هدایت میکند،اشاره به آیه واقعه در سوره فاطر که مىفرماید:« فَإِنَّ اَللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اَللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ » یعنى خداى تعالى هر که را بخواهد گمراه و هر کس را اراده کند راهنمایى مىکند نفس تو به آنها حسرت نبرد و تأسف نخورد که خداوند داناتر است به آن چه آنها مىکنند.[1]
سخن در مورد مشاهدات دقوقی است. عدد هفت دارای ارزش معنوی و قداست است. در طبقهبندی اولیای حق نیز هفت تن نوشتهاند. ابنعربی به این هفت تن «ابدال» میگوید که فرمانروای باطنی هفت اقلیماند. در اینجا هم هفت شمع میتواند تجلی نور حق در هفت مرد حق، ابدال یا ابرار باشد. بهخصوص که در قسمتهای بعد، هفت شمع به هفت مرد تبدیل میشود. از نکتههای ظریف سخن مولانا این است که گاه با تکرار یک لفظ به معنای آن عمق میدهد و مفهوم لفظ را از این جهان به عالم بالا میکشاند. نظیر جانِ جان، روحِ روح، آبِ آب و صبحِ صبح. در اینجا نهایت خیرگی دقوقی در برابر تجلیات عالم غیب را با این تعبیر بیان کرده است که خود حیرت هم، حیرت کرد. سبب حیرت این بود که جز او کسی قادر به دیدن این شمعها نبوده است. پروردگار نمیگذاشت که آن مردم این شمعها را ببینند. پس این ابیات در حقیقت وصف ابدال است که چراغهاى روشناند، در جهان مىگردند و فیض مىرسانند اما دیده عام آنان را نتواند دید.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |