(1626) ساحران در عهد فرعون لعین |
|
چون مرى کردند با موسى به کین
|
(1627) لیک موسى را مقدم داشتند |
|
ساحران او را مکرم داشتند |
(1628) ز آن که گفتندش که فرمان آن تست |
|
گر تو مىخواهى عصا بفکن نخست |
(1629) گفت نى اول شما اى ساحران |
|
افکنید آن مکرها را در میان |
(1630) این قدر تعظیم دینشان را خرید |
|
کز مرى آن دست و پاهاشان برید |
(1631) ساحران چون حق او بشناختند |
|
دست و پا در جرم آن درباختند |
مِری:مخفف مراء به معنی جدال وستیزه است
گر تو مىخواهى عصا بفکن نخست: اشاره است به آیهى شریفه: قالُوا یا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمَّا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ. قالَ أَلْقُوا (ساحران گفتند اى موسى اگر خواهى تو عصا در افکن و اگر فرمایى تا ما نخست دستبرد سحر خود در اندازیم، موسى گفت شما در افکنید.)[1]
این قدر تعظیم دینشان را خرید: یعنی این بزرگ داشت واحترام به موسی وحفظ ادب موجب شد که به ایمان روی بیاورند.
کز مرى آن دست و پاهاشان برید:ساحران دست و پا را در دادند براى آن که با موسى جدل آراستند.
دست و پا در جرم آن درباختند : یعنی ساحران چون حق را به جانب موسی می دانستند درمبارز? با او گویی دست وپای خود را باخته بودند.
( 1626) ساحران در عهد فرعون اگر چه با موسى دعوى برابرى و همسرى کردند.( 1627) اما از او احترام کرده و در انداختن عصا او را مقدم داشتند. ( 1628) و گفتند تو بر ما مقدم هستى اگر مىخواهى اول تو عصا بینداز.( 1629) موسى فرمود نه اول شما حیلههاى خود را بکار برید و آن چه مىخواهید بیفکند.( 1630) این تعظیم فقط جان آنها را خرید ولى آن دعوى همسرى باعث شد که دست و پایشان بحکم فرعون بریده شد.( 1631) سحره چون قدر موسى را شناختند بجرم آن دست و پاى خود را بر باد دادند.
در ابیات پیشین سخن از مردان کامل و واصل بود ، ومقایسهْ آنها با سالکان خام وناآگاه.دراین ابیات داستان موسی وساحران بارگاه فرعون، به صورت مثال ونمونه یی برای روشن ساختن آن مطلب آمده است که متضمن دو نکته است یکى فایدهى ادب و بزرگ داشت پیران و دیگر زیان مراء و ستیزه. بعقیدهى مولانا ساحران دست و پا را در باختند براى آن که با موسى جدل آراستند ولى دینشان محفوظ ماند و عاقبت به خیر شدند بجهت آن که ادب را رعایت کردند و موسى را مخیر ساختند و دست پیش نگرفتند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |