دل، سرچشمه حکمت و گوش، آبگیر آن است . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
رمضان ماه نیایش(3)
سه شنبه 92 تیر 25 , ساعت 6:25 عصر  

روزه حقیقی    

از نظر قرآن قبولی اعمال بندگان مشروط به وجود خلوص در آن هاست عملی که به انگیزه تقرب به خداوند انجام شود، اگر با خلوص همراه باشد پذیرفته است خداوند در قران کریم می فرماید:
«ای کسانی که ایمان اورده اید صدقه های خویش را با منت نهادن و آزار رسانیدن باطل نکنید مانند کسی که اموال را از روی ریا و خودنمایی انفاق می کند و به خداوند و روز قیامت ایمان ندارد.» (بقره، 264)
قران در این آیه کریمه هشدار می دهد که خدمت های خود را با منت باطل نکنید و در اعمال خود ریا و تظاهر نداشته باشید. اگر تظاهر و خودنمایی در عملی باشد علاوه بر اینکه آن عمل باطل است گناه آن در حد کفر به خداوند و بی ایمانی نسبت به جهان اخرت است. بنابراین چنانچه در روزه خلوص وجود نداشته باشد جز تشنگی و گرسنگی فایده ای برای روزه دار نخواهد داشت اگر شخصی برای ستایش مردم و خودنمایی و ریا روزه بگیرد، روزه او نه تنها باطل است بلکه گناه ان در حد کفر به پروردگار عالمیان است.
امیرمومنان می فرمایند: «چه بسا روزه داری که از روزه اش جز تشنگی نصیبی ندارد و چه بسا شب زنده داری که جز رنج و سختی بهره ای نمی برد چه خوس است خواب هوشمندان و افطار انان.» (مستدرک الوسائل، ج7، ص367)
اگر انسان بتواند به گفتار و کردار خود رنگ خدایی بدهد عمل او با ارزش می شود و نزد خداوند ارج و بها پیدا می کند. چنانچه روزه دار با خلوص نیت و تنها به خاطر خشنودی پروردگار روزه گرفت می تواند در وقت افطار بگوید:
«اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت»
آدمی با پرو بال اخلاص می تواند به عالم ملکوت پرواز کند وبه جایی برسد که جز خدا نبیند. وقتی همه افکار و اعمال انسان نور خدایی داشته باشد شیطان نمی تواند او را فریب دهد همان گونه که در قرآن کریم آمده است:
«شیطان را بر کسانی که ایمان آورده اند و بر خدا توکل می کنند تسلطی نیست.» (نحل،99)
انسانهای مخلص در معرض خطر شیطان قرار می گیرند شیطان با وسوسه پیوسته خود می کوشد تا با وارد کردن نوعی ریا و تظاهر، ارزش اعمال مومنان مخلص را از بین ببرد. ارزش یک ماه روزه، تلاوت قرآن و نماز شب، اگر با غروز ؛ ریا و خود نمایی همراه شود از میان می رود.
بندگان مخلص کسانی هستند که خداوند متعال بر قلب و روح آنان حاکم است و عبادت های آنان فقط برای تقرب به حق تعالی و لقای پروردگار است.
کسی که خداوند بر دلش حاکم شده باشد دیگر هوی و هوس به قلب او راه نمی یابد افکار و خواطر شیطانی به ذهن او وارد نمی شود و در خطر وسوسه های شیطان قرار نمی گیرد.زیرا که:
«قلب المومن عرش الرحمان؛ قلب مومن عرش خدای رحمان است.»(بحار، ج55، ص39)
روزه سلوک پرهیزگاران، آیت الله مظاهری مدظله العالی

آنچه از مجموع احادیث و روایات به دست می آید، این است که انسان روزه دار برای بهره مند شدن از غفران و رحمت خداوند و استفاده بهتر از ضیافت الهی، علاوه بر خودداری و امساک از خوردن و آشامیدن و دوری از اموری که روزه را باطل می کند، امور دیگری را نیز باید رعایت نماید، تا بتواند در زمره روزه داران واقعی قرار گیرد؛ چشم، گوش، زبان، دست و پا و سایر اعضای خود را از ارتکاب به گناه حفظ کند و در چارچوب موازین شرعی، از نعمت های بزرگ خدا استفاده کند.

ویژگی ها و آداب ماه رمضان

 

فضایل کلی ماه رمضان
در بین ماه های سال قمری، ماه مبارک رمضان، از قداست و جایگاه ویژه ای برخوردار است چنانکه در دعای مخصوص آن می خوانیم: «... و هذا شهر عظمته و کرمته و شرفته و فضلته علی الشهور...»؛ (اقبال الاعمال/24) «و رمضان، ماهی است که او را عظمت و کرامت و شرافت، و فضیلت دادی، نسبت به ماه های دیگر.»

رسول خدا(ص) می فرماید: «اگر کسی در این ماه، یک آیه از قرآن، تلاوت کند، ثوابش مثل کسی است که در غیر ماه رمضان، یک بار قرآن را ختم کرده باشد.»(امالی صدوق/93) از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: «هرکس در ماه رمضان، صدقه ای بدهد خداوند هفتاد نوع، بلا را از او دور می کند.» (بحار/ 93/316)

حضرت علی(ع) از پیامبر خاتم(ص) نقل می فرماید: «هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را، به حساب خدا، روزه بگیرد، مگر آن که خدای تبارک و تعالی، هفت خصلت را برای او لازم گرداند، هرچه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند. به رحمت خدای عزوجل نزدیک می شود. (با روزه خویش) خطای پدرش حضرت آدم را می پوشاند. خداوند لحظات جان دادن را، برای او، آسان کند. از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان است. خدای عزوجل از خوراکی های لذیذ بهشتی او را نصیب دهد. و بالاخره خدای عزوجل، برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودی بود) که عرض کرد راست گفتی ای محمد.» (من لایحضر صدوق/2/74)



نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
رمضان بهاردعا ونیایش(2)
سه شنبه 92 تیر 25 , ساعت 6:23 عصر  

روزه در احادیث و روایات معصومین علیهم السلام   

1) رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود: رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم. (بحار، ج93، ص342)

2) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: همانا ماه رمضان ماه مبارکی است که خداوند واجب فرموده است که در این ماه روزه بگیرید؛ پس در این ماه، تمام درهای بهشت گشوده و تمام شیاطین در بند و زنجیر کشیده شده و در این ماه ؛ شب قدری است که از هزار ماه بهتر است پس هر کس از (فیض های) آن بی بهره بماند به راستی که بی بهره و محروم مانده است و این سخن را حضرت سه بار تکرار فرمود.(بحار، ج93، ص366)
3) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: پنج چیز بر امت من در ماه رمضان عطا شده است که به امت هیچ پیغمبری پیش از من عطا نشده است.
1- چون شب اول ماه رمضان شود خدای عز و جل به آنان نظر کند و هر کس مورد توجه خدای شد هرگز او را عذاب نخواهد فرمود.
2- آنکه بوی دهانشان به هنگام عصر نزد خدای عز و جل از مشک خوشبوتر باشد.
3- انکه فرشتگان شبانه روز برای آنان طلب آمرزش کنند.
4- آنکه خدای عز و جل بهشت را مامور فرماید که برای بندگانم آمرزش بطلب و خود را برای آنان بیارای؛ تا خستگی و آزار دنیا از جانشان بدر آید و به بهشت و پذیرایی من درآیند.
5- آنکه چون شب آخر فرا رسد همگی آنان آمرزیده شوند مردی عرض کرد یا رسول الله در شب قدر آمرزیده شوند؟ فرمود: کارگران را نمی بینی که چون از کار فارغ شوند مزد خویش دریافت کنند.(خصال صدوق، ج1، ص353)
4) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هیچ مومنی نیست که ماه رمضان را فقط بحساب خدا روزه بگیرد مگر آنکه خداوند تبارک و تعالی هفت صفت را برای او ثاببت و لازم فرماید:
1- آنکه هر چه حرام در پیکرش باشد گداخته شود.
2- به رحمت خدای عز و جل نزدیک می شود.
3- کفاره گناه پدرش آدم را پرداخت نموده است.
4- خداوند لحظات جان کندن را بر وی آسان گرداند.
5- از گرسنگی و تشنگی روز قیامت در امان خواهد بود.
6- خدای عز و جل از خوراکیهای لذیذ بهشتی او را نصیب دهد.
7- خدای عز و جل بیزار ی از آتش دوزخ به او عطا فرماید: علی علیه السلام فرمود ای محمد راست فرمودی. (خصال صدوق، ج1، ص 3563 )
5) امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند ملائکه ای دارد که موکل به روزه داران هستند و برای آنان در هر روز ماه رمضان تا اخر ماه رمضان طلب آمرزش می کنند و هر شب ، وقت افطار روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان خدا بشارت باد شما را که گرسنگی کمی تحمل کردید و سیری بسیار در پیش دارید و چون شب آخر ماه رمضان فرا رسد، روزه داران را ندا می کنند که ای بندگان بشارت باد شما را که خداوند گناهان شما را امرزید و توبه شما را قبول کرد: ببینید در آینده چگونه عمل خواهید کرد.(وسایل الشیعه،ج7، ص176)
6) رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بدانید ماه رمضان ماه بزرگی است خداوند حسنات و نیکی ها را در این ماه مضاعف می کند، گناهان و بدیها را محو می فرماید، و درجات روزه داران را بالا می برد، هر کس در این ماه رمضان صدقه ا ی بدهد خداوند او را می آمرزد و هر کس به مملوکان و کارگران خود احسان کند پروردگارش او را می آمرزد، هر کس خوش رفتاری و خوش اخلاقی کند خداوند او را می آمرزد، هر کس خشم خود را فرو برد خداوند او را می آمرزد، هر کس صله رحم کند خدا او را می آمرزد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: این ماه شما مانند ماههای دیگر نیست زیرا چون به شما رو آورد با برکت و رحمت رو کند و چون بر شما پشت کند و برود، با آمرزش گناهان می رود... بدبخت واقعی کسی است که این ماه تمام بگذرد از او، و گناهانش آمرزیده نشود و موقعی که نیکوکاران به دریافت پاداش پروردگار کریم موفق شوند او زیانکار و متاسف باشد. (امالی شیخ صدوق، م 13)
7) رسول خدا صلی الله علیه و آْله وسلم فرمود: اگر بنده خدا می دانست که در ماه رمضان چیست(چه برکتی وجود دارد) دوست می داشت که تمام سال ، رمضان باشد. (بحار، ج93، ص346)
8) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: خداوند فرماید: روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم و روزه دار، د. خوشحالی دارد وقتی افطار کند خوشحال می شود و همین که خدا را دیدار کند او را پاداش دهد باز خوشحال می شود.(نهج الفصاحه، ح772)
9) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: شش صفت نیک است: 1- روزه در روز تابستان، 2- نیک صبری به هنگام مصیبت، 3- ترک مجادله، 4- انفاق در نهان، 5- دوستی در راه خدا. 6 - پیکار با دشمنان خدا به وسیله شمشیر، (نهج الفصاحه، ح772)
10) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: خداوند مامور کرده است فرشتگانی که برای روزه داران دعا کنند. (بحار، ج93، ص253)
11) رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم فرمود: دعای روزه دار رد نمی شود.(همان، ح 1856)
12) رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: روزه گرفتن در هوای گرم، جهاد کردن در راه خداست. (میزان الحکمه، ج5، ص473)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
ماه رمضان بهار نیایش ودعا(1)
سه شنبه 92 تیر 25 , ساعت 6:22 عصر  

ماه رمضان بهار نیایش ودعا

ای خدا جان را عطا کن آن مقام                   کاندر او  بی حرف می روید کلام
ای رهیده  جان  تو  از ما  و من                  ای لطیفه ی عشق اندر مرد و زن
مردوزن چون یک شوندآن یک تویی             چونکه یک ها محو شد ،آنک تویی
این  من و ما  بهر آن بر ساختی                   تا  تو  با  خود  نرد  خدمت باختی
ای  حیات  عاشقان  در   مردگی                   دل  نیابی جز  که  در   دل بردگی
غرق عشقی ام که غرق   است                    اندر آن عشقهای اولین و آخرین

                                                                 

 با یاد خدای بزرگ ومهر انگیز، یاد داشت «رمضان بهار نیایش ودعا » را در دو بخش تقدیم مخاطبین ارجمند می نماییم :

بخش اول: جایگاه واهمیّت رمضان المبارک

با نگاهی اجمالی به تفسیر آیه ی 185 سوره بقره بخش اول سخن را آغاز می کنیم:

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.

ماه رمضان [همان ماه‏] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [کتابى‏] که مردم را راهبر، و [متضمّن‏] دلایل آشکار هدایت، و [میزان‏] تشخیص حق از باطل است. پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد، و کسى که بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن،] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد]. خدا براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد تا شماره [مقرر] را تکمیل کنید و خدا را به پاس آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگى بستایید، و باشد که شکرگزارى کنید.

نکات تفسیری این آیه :

1 . «رَمَضانَ» از ماده «رمض» به معناى سوزاندن است. البتّه سوزاندنى که دود و خاکستر به همراه نداشته باشد. وجه تسمیه این ماه از آن روست که در ماه رمضان، گناهان انسان سوزانده مى‏شود.

2 . ماه رمضان، ماه نزول قرآن مى‏باشد و تنها ماهى است که نامش در قرآن آمده و شب قدر نیز در این ماه است.

3 . در تفسیر برهان از پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است که فرمودند:
تمام کتاب‏هاى آسمانى، در ماه رمضان نازل شده‏اند. ماه رمضان، بهترین ماه خدا است.

رمضان ماه مهمانى خدا :

در رمضان، مؤمنان با دعوت نامه « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ » به میهمانى خداوند دعوت شده‏اند، و این میهمانى ویژگى‏هایى دارد:

1 . میزبان، خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت کرده است.

2 . وسیله پذیرایى، شب قدر، نزول قرآن، فرود آمدن فرشتگان، استجابت دعا، لطافت روح، و دورى از دوزخ است.

3 . زمان پذیرایى، ماه رمضان است که به گفته‏ى روایات، اوّل آن رحمت، وسط آن مغفرت و آخر آن پاداش است.

4 . چگونگى پذیرایى، شب قدر به گونه‏اى است که در آن نیاز یک سال میهمانان تأمین مى‏شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن مى‏گردد.

5 . غذاى این ماه، غذاى روح است که براى رشد معنوى لازم است، نه غذاى جسم. لطف غذاى این مهمانى، آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماه‏هاى دیگر است.

6 . این میهمانى هیچ سنخیّتى با میهمانى‏هاى دنیوى ندارد. خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزیز و جلیل، میزبان انسان‏هاى جاهل و فقیر و فانى و مخلوق و ذلیل مى‏شود و مى‏گوید:

من دعایتان را مستجاب مى‏کنم و براى هر نفسى که در ماه رمضان مى‏کشید، پاداش تسبیحى عطا مى‏کنم.[1]



[1]   - تفسیر نور، ج‏1، ص: 28


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
ادامه وقسمت پایانی حکایت پادشاه وکنیزک(36)
سه شنبه 92 تیر 25 , ساعت 6:14 عصر  

مقایسه اعمال اولیا با دیگران روا نیست

( 246) نیم جان بستاند و صد جان دهد

 

آن چه در وهمت نیاید، آن دهد

( 247)تو قیاس از خویش مى‏گیرى و لیک

 

دور دور افتاده‏اى، بنگر تو نیک

                

   نیم جان: جان انسانى است که بر اثر مجاهدت و تربیت درست، بنور معرفت، روشن نگشته و بمراتب کمال نرسیده است،چرا که هستی ما بدون معرفت الهی وپیوستگی به حق، نیم جان است .

صد جان دهد : یعنی یک زندگی همراه با معرفت ارزش صد زندگی دارد وچیزی به ما می دهد که درتصور نمی آید .

آن چه در وهمت نیاید آن دهد : همانگونه که در حدیث آمده است: «قال اللَّه تعالى اعددت لعبادی الصالحین ما لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر على قلب بشر.»[1]

   ( 246) یک نیمه جانى را گرفته صد جان مى‏بخشد بخشش او بحدى است که در خیال تو نمى‏گنجد. ( 247) تو وقایع را با ترازوى خود سنجیده ما فوق خود را بخود قیاس مى‏کنى ولى دقت نموده خوب نگاه کن که از حقیقت دور افتاده‏اى.

مولانا می گوید: نباید مسئله معرفت الهی را با خود و با امکان و ادراک خود قیاس کرد؛ زیرا ما را از حقیقت دور می‏کند. در مورد سرگذشت حضرت موسی آمده است که او خضر را دید و با او همراه شد. خضر با این شرط همراهی او را پذیرفت که هر چه دید اعتراض نکند، اما چند بار موسی شرط را فراموش کرد و اعتراض نمود. یکی از آن موارد این بوده است که خضر در دریا کشتی یا قایقی را می‏شکند و وقتی با اعتراض موسی مواجه می‏شود می‏گوید: کشتی از آنِ خانوادهْ فقیر بود و اگر سالم می‏ماند پادشاه آن را غصب می‏کرد و این تنها وسیلهْ زندگی و کار و کسب، از دست آنها می‏رفت.

نمونهْ دیگر: خضر پسری را در ساحل دید و بی‌درنگ او را کشت. دلیل خضر این بود که اگر او را نمی‏‏کشتم آدم تبه‌کاری می‏شد و دستش به خون پدر و مادرش آغشته می‌گشت.[2]

مولانا می‏گوید: آن که از حق، وحی و جواب به او می‏رسد به‌هرحال به کار او اعتراض وارد نیست و حتماً مصلحتی داشته و طبیب الهی آگاهانه و طبق دستور و فرمان الهی عمل کرده است. اما تو که از اسرار الهی آگاهی نداری قضاوت عجولانه می‏کنی.

آری آن کسی که چنین شاهی می‌کشد، در بهترین موقعیت و مکان قرار می‏گیرد که از فهم و ادراک ظاهری بسی دور است و نمی‌توان به آسانی آن را فهمید.

نیم جا‌ن بستا‌ند و صد جا‌ن دهد

 

آن‌چه ‏اند‌ر وهم نا‌ید آن د‌هد

فهم و درک چنین حقیقتی حتی در بعضی موارد بر پیامبری همانند موسی پوشیده و مخفی می‏ماند.

 

وهم موسی با همه نور و هنر

 

شد از آ ن محجو‌ب تو بی‏پر مپر

لذا خوش‌تر آن که همانند اسماعیل سرِ تسلیم فرود آریم که تا لحظهْ آخر با رغبت گردن زیر تیغ داده و آمادهْ قربان شدن باشیم. همانند جان انبیا و اولیا که پس از رها شدن از بند تن به حضرت حق می‏پیوندد و از وصال حق شادمان است. همچو جان پاک احمد با احد و یا همانند عاشقان با ارائهْ جانِ، شرابِ زندگی جاوید بنوشند و کشته شدن به دست معشوق را زندگی تازه‌ای بدانند و چون معشوق، حق است این زندگی تازه جاودانگی دارد.

 

همچو اسماعیل پیشش سر بنه

 

شاد و خندان پیش تیغش جان بد‌ه

تا بما‌ند جانت خندان تا ابد

 

همچو جان پاک احمد با احد

عاشقان آن گه شر‌اب جان کشند

 

که به دست خو‌یش خوبانشان کشند



[1]   - احادیث مثنوى ، ص 93.

[2]  . کهف، آیات 65 ـ 82.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
ادامه حکایت پادشاه و(35)
سه شنبه 92 تیر 25 , ساعت 6:12 عصر  

مذمّت مدح و ستایش بد کاران و مردم کُشان،

( 240) گر بُدى خون مسلمان کام او

 

کافرم، گر بُردمى من نام او

( 241) مى‏بلرزد عرش از مدح شقى

 

بد گمان گردد ز مدحش متقى‏

( 242)شاه بود و شاه بس آگاه بود           

 

خاص بود و خاصه‏ى الله بود

( 243) آن کسى را کش چنین شاهى کُشد

 

سوى بخت و بهترین جاهى کَشد

( 244) گر ندیدى سود او، در قهر او

 

کى شدى آن لطف مطلق قهر جو؟

 ( 245) بچه مى‏لرزد از آن نیش حَجام

 

مادر مشفق، در آن غم شاد کام‏

 

مى‏بلرزد عرش از مدح شقى : ناظر است بمضمون این حدیث: «إذا مُدِحَ الفاسقُ غَضَبَ الربُّ َ اهتَزَّ لِذلکَ العَرشُ»[1]. ستایش بدکاران عرش را به ارزه در می آورد.

خاصه‏ى الله بود: یعنی ازاولیاء خدا، کسی که مورد توجه پروردگار است.

گر ندیدى سود او در قهر او: یعنی شاه می دید که این ستم وآزار به سود زرگر است وگرنه او که لطف محض بود چگونه ستم وآزار روا می داشت؟

حجام: اشاره به سنتی است که در مشرق زمین رواج داشته وهر ساله مقداری از خون بدن را باابزار خاص بیرون می کشیده اند.

مشفق: یعنی دلسوز.

 ( 240) اگر مقصد و مقصود ریختن خون مسلمانى بود من کافرم اگر از او نام برده او را موضوع حکایت قرار مى‏دادم.( 241) از مدح و ستایش اشخاص شقى عرش بلرزه مى‏آید و پرهیزکاران از مدح اشقیا خاطره‏هاى بد پیدا مى‏کنند. ( 242) او شاه بود شاه دانشمند دل آگاه و از بندگان خاص خداوند.( 243) کسى را که چنین شاهى بکشد بطور قطع نکشته بلکه او را بطرف جاه و جلال و تخت عزت کشیده است ( 244) آن لطف و رحمت مطلق اگر سود او را در قهر نمى‏دید هرگز قهرى از او بظهور نمى‏رسید .( 245) آرى طفل از نیشتر حجامت کن مى‏ترسد و مى‏گرید ولى مادر مهربانش غرق شادى و شعف است که صحت طفل خود را تأمین مى‏کند.

دراین ابیات مولانا از خود دفاع مى‏کند از آن رو که پادشاه مردم کشى را بحسب ظاهر ستوده است و روش دفاع بدین گونه است که مولانا اظهار مى‏کند که بموجب حدیث، ستایش اشقیا و مردم سنگ دل، خشم خدا را بر مى‏انگیزد و عرش را با همه‏ى عظمت بلرزش مى‏آورد و او که مسلمان پاک اعتقاد است اگر مطمئن نباشد که پادشاه فرمان بقتل زرگر از روى مصلحت و بحکم حق داده است هرگز بستایش وى زبان نمى‏گشاید.

استاد فروزانفر درشرح مصرح دوم این بیت چنین می گوید: و بد گمان شدن متقى را بدو طریق مى‏توان توجیه کرد: یکى آن که این ستایش موجب آن مى‏شود که مردم پرهیزکار در حق ستایشگر سوء ظن برند که او نیز به قتل و خونریزى خشنود است . دوم آن که ستایش و مدح سبب تلقین بنفس است چه از گوش و دهان هم بدل راهى است همچنان که از دل بگوش و دهان راهى دیگر و این دو در یکدیگر تاثیر مى‏کنند و بنا بر این آدمى هر قدر پاک دل و پرهیزکار باشد باز هم از گفتار خود متاثر مى‏شود از آن جهت که اظهار مطلبى از هر نوع که باشد ایجاد تعهد مى‏کند و در نتیجه بدان ملتزم و معتقد مى‏گردد و بر این توجیه (بد گمانى) بمعنى سوء ظن نیست بلکه معنى آن، اندیشه‏ى تباه و فکر فاسدى است که در شخص مداح ممکن است بوجود آید و خطر آن از بد گمانى دیگران بیشتر است.



[1]   - احادیث مثنوى، ص 4.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 38 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401150 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]