محبّت انسان به برادرانش، برایش نزد خداوند، فضیلتی به شمار می رود. [امام صادق علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(298)
پنج شنبه 94 خرداد 14 , ساعت 6:3 عصر  

فوت شدن ِدزد به آواز دادن ِآن شخص صاحب خانه

را که نزدیک آمده بود که دزد را دریابد و بگیرد 

 معرفت شهودی و استدلالی

( 2804)این بدان ماند که شخصی دزد دید

 

در وثاق، اندر پی او می‌دوید

( 2805)تا دو سه میدان دوید اندر پی‌اش

 

تا در افکند آن تعب اندر خویش

( 2806)اندر آن حمله که نزدیک آمدش

 

تا بدو اندر جهد در یابدش

( 2807)دزد دیگر بانگ کردش که بیا

 

تا ببینی این علامات بلا

( 2808)زود باش و باز گرد ای مرد کار

 

تا ببینی حال این‌جا زار زار

( 2809)گفت باشد کان طرف دزدی بود

 

گر نگردم زود این بر من رود

( 2810)در زن و فرزند من دستی زند

 

بستن این دزد، سودم کی کند

( 2811)این مسلمان از کرم می‌خواندم

 

گر نگردم زود پیش آید ندم

( 2812)بر امید شفقت آن نیک‌خواه

 

دزد را بگذاشت باز آمد براه

( 2813)گفت ای یار نکو، احوال چیست

 

این فغان و بانگ تو از دست کیست

( 2814)گفت اینک بین نشان پای دزد

 

این طرف رفت است دزد زنب مزد

( 2815)نک نشان پای دزد قلتبان

 

در پی او رو بدین نقش و نشان

( 2816)گفت ای ابله چه می‌گویی مرا

 

من گرفته بودم آخر مر ورا

( 2817)دزد را از بانگ تو بگذاشتم

 

من تو خر را آد‌می ‏پنداشتم

( 2818)این چه ژاژست و چه هرزه ای فلان

 

من حقیقت یافتم چه بود نشان

( 2819)گفت من از حق نشانت می‌دهم

 

این نشان است از حقیقت آگهم

( 2820)گفت طراری تو یا خود ابلهی

 

بلکه تو دزدی و زین حال آگهی

( 2821)خصم خود را می‌کشیدم من کشان

 

تو رهانیدی ورا کاینک نشان

 وثاق: یعنی خانه، اتاق. محوطه

خوى: عرق.

در خوی انکند: یعنی به عرق انداختن. لذا رنج دویدن باعث شد تا او عرق کند.

اندر جهیدن: حمله بردن.

دریافتن: گرفتن، دستگیر کردن.

گشتن: باز گردیدن.

باشد: شاید، بُود که.

رفتن بر کسى: به زیان او شدن.

دست زدن: تجاوز کردن.

گردیدن: باز گشتن.

بر من رود: یعنی بر سرم می‌آید، این اتفاق تکرار می‏شود.

نَدَم: پشیمانى.

شفقت: مهربانى، دل سوزى.

زن بمزد: قرمساق، دیوث.

قلتبان: قواد، قرمساق، مردی است که به حفظ ناموس خود مقید نیست.

حقیقت یافتم: کنایت از آن که به دزد رسیده بودم.

ژاژ: سخن بیهوده و چرند است.

چه بود نشان: نشان به چه کار مى‏آید .

مولانا برای بیان فرق بین معرفت شهودی و استدلالی، تمثیلی را بازگو می‏کند. شخصی درخانه‌اش با دزدی روبه‌رو شد. همین‌که دزد او را دید پا به فرار گذاشت. صاحب‌خانه به تعقیب او پرداخت و آن‌قدر دوید که بالأخره چیزی نمانده بود که دستش به او برسد. در این گیرودار، دزد دیگری که هم دست او بود از جانب دیگری فریاد زد: آهای دزد!! صاحب‌خانه خیال کرد سارقی در آن‌جاست و ممکن است به زن و بچه‌اش حمله کند، به طرف صدا بازگشت و پرسید: چه خبر است؟ دزد کو؟ صدا کننده به او گفت: بیا ردّ پای آن دزد را به تونشان بدهم. این ردّ پا را بگیر و برو تا به دزد برسی. صاحب‌خانه از شنیدن این حرف، غضبناک شد و نهیب زد: ای احمق چه می‏گویی؟ من خود دزد را پیدا کرده بودم و نزدیک بود او را بگیرم، ولی به هوای داد و فریاد تو رهایش کردم، حالا تو به من می‏گویی ردّ پایش این‌جاست!! در این حکایتِ تمثیلی، مولانا میان معرفت شهودی و معرفت استدلالی مقایسه‌ای می‏کند. صاحب‌خانه در این حکایت، کنایه از سالکانی است که مراحل سلوک را تا منزل شهود طی کرده‏اند و آن دزدی که صاحب‌خانه را صدا می‏کند کنایه از علمای کلام و جدل‏اند که عمر گران‌بها را به آثار و نشانه‏ها تلف می‏کنند و به حقیقت، راه نمی‏‏برند. آن دزد، کنایه از حقیقت است. اما در شرح انقروى آمده است: دزد نخست شیطان است که در دل سالک راه مى‏یابد، و سالک مى‏کوشد تا بر وى مسلّط شود. هنگامى که نزدیک است او را مقهور کند و به حق رسد، آنان که اسیر عالم صورت‏اند پندارند وى به ضلالت افتاده است، او را به خود مى‏خوانند. او پى آنان مى‏رود و حقیقت حال را جویا مى‏شود آنان وى را به نشانه‏ها رهبرى مى‏کنند. سالک مى‏گوید من حقیقت حال را یافته بودم، نشانم به چه کار است؟ ولى روشن است که این تأویل براى بیتهاى بالا تکلّفى است. مولانا چنان که عادت اوست به مناسبت داستان پیشین، این داستان را مى‏آورد تا نشان دهد که شیطان با وسوسه‏هاى خود پیوسته در پى راه زدن آدمى است، و اگر به خواهد از یک بند آن به جهد به بند دیگرى گرفتارش مى‏سازد.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 79 بازدید
بازدید دیروز: 447 بازدید
بازدید کل: 1402764 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]