بپرس و خودداری مکن و شرم مدار که این دانش را نه متکبّر و نه کمرو فرا نمی گیرند . [امام باقر علیه السلام ـ در پاسخ به پرسشهای ابو اسحاق لیثی ـ]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(306)
پنج شنبه 94 خرداد 14 , ساعت 6:17 عصر  

اندیشیدن ِیکى از صحابه به انکار که:

رسول علیه السّلام چرا ستّارى نمى‏کند ؟

 

( 2899)تایکی یاری ز یاران رسول

 

در دلش انکار آمد زآن نکول

( 2900)که چنین پیران با شیب و وقار

 

می‌کندشان این پیمبر شرمسار

( 2901)کو کرم کو سترپوشی کو حیا

 

صد هزاران عیب پوشند انبیا

( 2902)باز در دل زود استغفار کرد

 

تا نگردد ز اعتراض او روی‌زرد

( 2903)شومی یاری اصحاب نفاق

 

کرد مؤمن را چو ایشان زشت و عاق

( 2904)باز می‌زارید کای علام سر

 

مر مرا مگذار بر کفران مصر

( 2905)دل به دستم نیست هم‌چون دید چشم

 

ورنه دل را سوزمی این دم ز خشم

( 2906)اندرین اندیشه خوابش در ربود

 

مسجد ایشانش پر سرگین نمود

( 2907)سنگ‌هاش اندر حدث جای تباه

 

می‌دمید از سنگ‌ها دود سیاه

( 2908)دود در حلقش شد و حلقش بخست

 

از نهیب دود تلخ از خواب جست

( 2909)در زمان در رو فتاد و می‌گریست

 

کای خدا اینها نشانمنکری است

( 2910)خلم بهتر از چنین حلم ای خدا

 

که کند از نور ایمانم جدا

 ستّارى: پرده پوشى، در اینجا به معنى دروغ منافقان را به رخ آنان نکشیدن است. ستّارى از صفتهاى خداوند است و در حدیث است «اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَلیمٌ حَیِىٌّ سَتِیرٌ یُحِبُّ الحَیاءَ و السَّترَ.»[1] «وَ لکِنَّ اللَّهَ سَتّارٌ یُحِبُّ السَّترَ.»[2]« وَ لکِنَّ اللَّهَ سَتِیرٌ یُحِّب السَتر.»[3]

نُکول: یعنی ردکردن؛ قبول نکردن دعوت، پاسخ ندادن، نپذیرفتن.

شیب: موى سپید.

روى زرد: شرمنده.

مؤمن: در این‌جا همان صحابی است که در دل می‏گفت: چرا پیامبر دعوت اینها را نمی پذیرد؟

عاق: در لغت به معنى نافرمان پدر و مادر است و در اینجا به معنى مطلق مُنکِر و نافرمان است.

عَلاّم: بسیار دانا. علاّمِ سر: داناى راز و پنهانى.

علام سر: پروردگار است.

دید چشم: یعنی من دید چشم را به اختیار خود دارم که به جایی نگاه کنم یا نگاه نکنم،

دل به دست نبودن: از خود اختیار نداشتن، زیرا در دست مقلب‌القلوب است. آن‌چه در باطن می‏گذرد به دست خداست.

حدث جای: یعنی مستراح.

از نهیب دودِ تلخ: از جابر عبد اللّه روایت است که: چون از ویرانه مسجد ضِرار گذشتم، دودى دیدم که از آن جا بر مى‏آمد.[4]

 اینها: کنایه از تردیدى که براى او پیدا شد که چرا رسول (ص) ستّارى نمى‏کند.

خلم: یعنی قهر و خشم. صحابی پشیمان می‏گوید: قهر و خشم در مورد این منافقان، بهتر از آن حلم و بردباری است که من از پیامبر انتظار دارم.

 ( 2899) یکى از یاران حضرت رسول اندیشه انکار آمیزى از این‏ جواب رد حضرت بدلش خطور کرد. ( 2900) که این پیر مردان محترم را رسول خدا شرمسار نمود. ( 2901) پس آن عیب پوشى و کرم و شرم حضور کجا است؟ پیمبران صد هزار عیب مى‏پوشند. ( 2902) این خیال را کرده و در دل استغفار کرد که اعتراض باعث رنگ زردیش نشود. ( 2903) شومى دوستى با اهل نفاق مؤمن را مثل آنها زشت و عاق نمود. ( 2904) باز در دل زارى مى‏کرد که اى عالم السر و الخفیات مرا با این حال کفران باقى مگذار. ( 2905) همان طور که چشم بى‏اختیار مى‏بیند دل هم اختیارش در دست من نیست و گرنه از خشم دل را آتش مى‏زدم‏. ( 2906) در اندیشه بود که بخواب رفت و در خواب مسجد آنها را پر از سرگین دید. ( 2907) سنگهایش پر از کثافت و از آنها دود سیاه بر مى‏خاست‏. ( 2908) دود بحلقش رفته گلویش را متأثر کرد و از زحمت دود تلخ از خواب جست‏. ( 2909) و برو در افتاده گریستن آغاز نموده گفت خدایا اینها نشان انکار است‏. ( 2910) خداوندا غضب بر این مردمان منافق بهتر از حلم و نرمى است که مرا از نور ایمان جدا سازد .

هنگامی که پیامبر از قبول درخواست منافقان خودداری کرد و آنها را رسوا ساخت، یکی از یاران او نسبت به این رفتار پیامبر بد دل شد. البته انکار او به معنای نفی ایمان نبود، بلکه بیشتر جنبه جست‌وجو و کاوش داشت. مولانا می‏گوید: یاری به منافقان، حتی در ذهن و فکر؛ این صحابی را هم راندهْ درگاه کرد.



[1] - (سنن نسائى، ج 1، ص 200)

[2] - (تفسیر عیاشى، ج 1، ص 243)

[3] - (بحار الانوار، ج 77، ص 220)

[4] - (تفسیر ابو الفتوح رازى، ذیل آیه 107 سوره توبه تفسیر درّ المنثور، ج 3، ص 279)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 361 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402599 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]