خداوندا!
کیست که ساغر محبت از دست تو نوش کرد وحلقه بندگی دیگری در گوش کرد ؟!
کدامین نرگس ، پای نیاز در چشمه تو شست وچشم شیفتگی به تو ندوخت ؟
خدایا!
کدامین کهکشان بر گرد تو گشت و واله وحیران تو نگشت ؟
عزیزا!
کدا مین نیلوفر آبی به عشق تو سر فرود آورد وجاذبه مهر تو دید که به برکه گریخت ؟
معشوقا !
کدامین انسان پیشانی عشق بر خاک ربوبیت تو سائید وشیرینی تو چشید ودل به دیگری سپرد ؟
دلبرا!
کدامین پروانه ، شعله های ملتهب جمال تو دید و به ظلمت پناه برد ؟
امیدا!
کدامین یوسف به عشق رویای تو آواره نگشت ؟ کدامین یوسف در زیر سر پناه تو به زلیخا پناه داد ؟
شاهدا!
کدامین موسی در کوره طور گداخته شد حضور رقیب تو را دوام آورد ؟
ربا!
کدامین مریم کلامی با تو گفت و لب از صحبت دیگران ننهفت ؟
شور آفرینا!
کدامین محمد در حرا صدای تو شنید ونلرزید ؟
خداوندا!
گیاه به خشکی گرائیده ما را در جوار جویبار جاری خودت قرار ده واز زلال محبت خویش سیرابمان کن .
خدایا!
ما که در دل از دنیا ومافیها کنده ایم ودل به غیر تو نسپرده ام ، درونمان را در کوره ود ّ ومهر خویش خالص گردان .
خدایا!
ما را از آن دسته از بندگانت قرار ده که پرنده اشتیاقشان را در آسمان آبی لقاء خودت رخصت پرواز دادی وماهی رضایتشان را در دریای قضاء خودت پروراندی ، آنکه زنگار هر چه غیر از آیینه دلشان زدودی تا آنجا که رخسار تو به تمامه در قلبهای خویش به تماشا نشستند.
خدایا!
ما را از آن بندگانت قرار ده که در دود آتش عشقی که تو در خرمنشان افکندی تصویر روشن تو را دیدند وخانه دل برای ورود تو از اغیار تهی کردند .
آنانکه در فضای خلوصشان جز بوی گل مریم تو نپیچید ودر برکه چشمشان جز نیلوفر آبی تو نرویید، آنانکه بودشان را جز در سجود سپاس تو ندیدند.
آنانکه سینه هایشان مملو از هوای طاعت توست ، آنانکه اسوه های خلایقند واوج ترین پرواز ها در آسمان تو خاص آنان است .
آنکه تو طالب مناجاتشان وخریدار راز ونیازشان هستی .
آنانکه باغچه های دلشان را تو خود وجین می کنی وشاخه های نابجا را از گلدانشان _ که رشد به سوی تو را خدشه دار کن _ تو خود می بری .
خدایا!
ما را از آنان قرار ده که دلهای حزین غمگینشان با دیدار تو شاد می شود وغنچه های درهم ودردآلوده زندگیشان با آفتاب روی تو گشاده .
آنانکه پیشانیشان سجده گاه عظمت توست وچشمانشان بی خواب خدمت نو واشکهایشان روان خشیت تو وقلبهایشان متعلق محبت تو ودلهاشان لرزان محبتهای تو.
ای آنکه ماهتاب رخسار تو روشنایی راه وزیبایی نگاه عاشقان توست .
ای آنکه تنزه جمالت دلهای عارفان را جلای اشتیاق می بخشد .
ای آرزوی دلهای آرزومندان وای اشتیاق مشتاقان وای امید امیدواران وای عشق عاشقان وای غایت شیفتگان وای نهایت والگان وای درد دردمندان !
آتش عشقت را در خرمن وجودم بیفکن ، تخم دوست داشتنت را در گلدان دلم بکار ، سبزینه محبتت را در برگهای به زردی گرائید وجودم بدوان .
دلم را داغ عشقی بر جبین نه زبانم را بیانی آتشین ده .
خدایا!
من عشق به تو را هم از تو میخواهم وعشق به عاشقان تو را وعشق به هر کاری که مرا به تو نزدیک کند .
خدایا!
عشقت را در دلم انداز وعشق به اولیائت را وعشق به جاده منتهی به سوی تو را وعشق به علامات راهنمای به سوی تو وعشق به زائران تو را وعشق به رائدان راه تو را.
خدایا!
همزمان با رشد گیاه محبتت در باغچه دلم ، هرچه هرزه گیاه محبت دیگران را بسوزان .
خدایا!
مرا پایی ده فقط به در خانه تو توانم آمد ودستی که فقط سحوری در خانه تو تو توانم کوفت .
خدایا!
مرا چشمی ده که فقط گریان تو باشد وسینه ای که فقط سوزان تو .
به من نگاهی ده که جز روی تو نتواند دید و گوشی که جز صدای تو نتواند شنید .
خدایا!
خودت را معشوق ترین من قرار بده و مرا عاشق ترین خویش .
خدایا!
مباد که چشمه محبت من به برکه های گل آلود دیگران بریزد .
خدایا!
چشم جویبارک عشق مرا به تماشای دریایت روشنی ده .
مباد که دل من اسیر جز تو شود و پیشانی قلبم بر خاک محبت دیگری بساید .
خدایا!
مباد که عندلیب دلم غزلخوان بستانی دیگر گردد.
خدایا!
مرغ دلم در دام توست مباد که یاد آشیان کند .
خدایا!
نکند روز از من بتابی و نشود که نگاه حیرانم را منتظر بگذاری .
خدایا!
مرا شایستگی بهره مندی از کنارت بخش .
ای پاسخ دهنده وای اجابت کننده ، ای گل بخشش دیگران از گلزار تو ، ای باغبان رحمت .
منبع : صحیفه سجادیه امام سجاد (ع)
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |