بیازماى تا دشمن آن گردى ، [ و بعضى این جمله را از رسول خدا ( ص ) روایت کرده‏اند : و آنچه تأیید مى‏کند از سخنان امیر مؤمنان ( ع ) است روایت ثعلب از ابن اعرابى است که مأمون گفت : اگر على ( ع ) نگفته بود « اخبر تقله » مى‏گفتم « أقله تخبر » . ] [نهج البلاغه]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتردوم(314)
یکشنبه 94 تیر 28 , ساعت 10:37 صبح  

شرح فایدهْ حکایت ِآن شخص ِشتر جوینده

 راه دست یابی به حکمت الهی و معرفت باطن قرآن

محقق و مقلّد

 

( 2984)اشتری گم کرده‌ای ای معتمد

 

هر کسی ز اشتر نشانت می‌دهد

( 2985)تو نمی‌دانی که آن اشتر کجاست

 

لیک دانی کین نشانی‌ها خطاست

( 2986)وآن‌که اشتر گم نکرد او از مری

 

همچو آن گم کرده جوید اشتری

( 2987)که بلی من هم شتر گم کرده‌ام

 

هر که یابد اجرتش آورده‌ام

( 2988)تا در اشتر با تو انبازی کند

 

بهر طمع اشتر این بازی کند

( 2989)او نشان کژ بشناسد ز راست

 

لیک گفتت آن مقلد را عصاست

( 2990)هرچه را گویی خطا بود آن نشان

 

او به تقلید تو می‌گوید همان

مِرى: یعنی از رقابت و هم‌چشمی،مراء، جدال، لجبازى.

انبازى: شرکت جستن.

گفت عصا بودن: سخن محرک عمل شدن. (نشانیها که تو مى‏دهى موجب مى‏شود که مقلّد هم همان نشانها را گوید و با تکیه به گفتار تو به طلب ادامه دهد).

 ( 2984) تو شترى گم کرده‏اى و هر کس از شتر نشانى مى‏دهد. ( 2985) تو اگر چه نمى‏دانى که شتر کجا است ولى مى‏دانى این نشانیها که مى‏دهند درست نیست زیرا نشانى شتر خود را مى‏دانى‏. ( 2986) یکى دیگر هم که اصلا شترى گم نکرده براى اینکه با کسى که شتر گم کرده همسرى کرده باشد آن هم شتر مى‏جوید. ( 2987) و مى‏گوید بلى من هم شتر گم کرده‏ام و هر کس نشانى بدهد مژدگانى خواهم داد. ( 2988) و براى اینکه در شتر با تو شریک باشد باین طمع این بازى را مى‏کند. ( 2989) او نشانى کج را از نشانى راست تمیز نمى‏دهد ولى گفته تو عصاى دست اوست‏. ( 2990) بهر کس که بگویى این نشانى خطا بود او هم از تو تقلید کرده همین را مى‏گوید.

مولانا در مثنوی بارها به این اعتقاد اشاره می‏کند که هرکس با مبدأ هستی رابطه‌ای داشته باشد، حکمت الهی و معرفت باطن قرآن به او تعلق دارد و هر جا که این معرفت و حکمت را بیابد، ‌آن را می‏شناسد. حکمت الهی نیز مانند شتر گم‌شده‏ای که به صاحبش باز می‌گردد به سوی او می‏آید. مولانا با اشاره دیگری به همین مضمون در مورد کسانی سخن می‏گوید که در جست‌وجوی این معرفت‏اند و نیز کسانی که به تقلید جویندگان، مدعی حقیقت‌جویی می‏شوند وچه بسا که این مدعیان هم سرانجام دریابند که حقیقتی هست. «این نشانی‌ها خطاست»، مرحله‏ای را توصیف می‏کند که سالک می‏فهمد وصول به حق، راهی غیر از منطق و دلیل و ابزار‏های این جهانی دارد.

 

( 2991)چون نشان راست گویند و شبیه

 

پس یقین گردد تو را لا ریب فیه

( 2992)آن شفای جانِ رنجورت شود

 

رنگ روی و صحت و زورت شود

( 2993)چشم تو روشن شود پایت دوان

 

جسم تو جان گردد و جانت روان

( 2994)پس بگویی راست گفتی ای امین

 

این نشانی‌ها بلاغ آمد مبین

( 2995)فیه آیاتٌ ثقاتٌ بیناتٌ

 

این براتی باشد و قدر نجات

( 2996)این نشان چون داد گویی پیش رو

 

وقت آهنگ است پیش‌آهنگ شو

( 2997)پیروی تو کنم ای راست‌گو

 

بوی بردی ز اشترم بنما که کو

 لا رَیبَ فِیهِ: یعنی شکی درآن (قرآن) نیست. اشاره به آیه اول سوره بقره که مى‏فرماید: «ذلِکَ اَلْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ» یعنى این همان کتاب است که وعده نزول آن داده شده و شکى در آن نیست.[1]

 آن: نشان راست.

جان: روح حیوانى.

روان: نفس ناطقه (فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوى)، روح انسانى.

امین: همان انبیا و اولیای حق‏اند که به ما نشانی‌های درست و روشن می‏دهند.

بَلاغ: رساندن پیام.

بلاغ مبین: پیام روشن، پیام آشکار،. همان قرآن است، که بهترین نشانه‌ها برای یافتن حق می‌باشد:« وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِینُ»:اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید! و (از مخالفت فرمان او) بترسید! و اگر روى برگردانید، (مستحق مجازات خواهید بود؛ و) بدانید بر پیامبر ما، جز ابلاغ آشکار، چیز دیگرى نیست (و این وظیفه را در برابر شما، انجام داده است).[2] و:« وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ»:و بر پیامبر چیزى جز رساندن آشکار نیست!»[3]

فِیهِ آیاتٌ بَیِّنات: در آن نشانه‏هاى راست آشکار استف اشاره دارد به آیه سورهْ آل‌عمران در وصف کعبه است و مولانا می‏خواهد بگوید که این نشانی‌ها مثل کعبه است که:«فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا »:در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است؛ و هر کس داخل آن [= خانه خدا] شود؛ در امان خواهد بود،[4] و به مرد راه حق آرامش می‏بخشد.

برات: حواله، که بیشتر در مورد پول نقد به کار مى‏رود. سند، دستخط و حکم (و مقصود سند یا نشانه درستى گفتار است).

قدر: مقدّر شده (شب قدر). اشارت است بدان چه در شب قدر براى آنان که گناهى نکرده‏اند یا از گناه توبه کرده‏اند برات آزادى از آتش داده مى‏شود.

 ( 2991) وقتى کسى نشانى راست داد براى تو یقین پیدا مى‏شود و درک مى‏کنى که« لا رَیْبَ فِیهِ» کاملا درست است. ( 2992) پس همان نشانى شفاى جان رنجور تو گردیده و حس تو را که حافظ گنج است آشکار ساخته و بکار مى‏اندازد. (- چهره‏ات را ارغوانى نموده ببازوانت نیرو بخشیده صفات و ملکات و خلقت تو را صد چندان مى‏کند. ( 2993) چشمت از آن نشانى روشن و پایت براى دویدن نیرومند شده جسمت جان و جانت روان مى‏گردد. ( 2994) و مى‏گویى اى کسى که امین هستى راست گفتى این نشانى‏ها بلاغ مبین است‏. ( 2995) و در آن آیات روشن یقینى دیده مى‏شود این نشانى برات یا شب قدر و راه نجات است‏. ( 2996) وقتى او این نشان را داد مى‏گویى وقت رفتن است جلو بیفت و راهنماى من باش‏. ( 2997) اى شخص راستگو از تو پیروى خواهم کرد تو از شترم با خبر هستى پس بمن نشان بده که کجا است‏.

سخن در مورد مقامی ‏است که در آن، معرفت و آشنایی به اسرار آغاز می‏شود و انسانِ آگاه، زندگی جسمی ‏ندارد و جسم او به جان تبدیل می‏شود. آن‌چه در راه حق حرکت و جنبش دارد، جان انسان آگاه است که به سوی حق روان می‏گردد.



[1] - (سوره بقره،آیه 2)

[2] - مائده،ایه92

[3] - نور،ایه54

[4] - سورهْ آل‌عمران، آیه97


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 588 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402214 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]