( 3049)گر همان عیبت نبود ایمن مباش |
|
بو که آن عیب از تو گردد نیز فاش |
( 3050)لا تخافوا از خدا نشنیدهای |
|
پس چه خود را ایمن و خوش دیدهای |
( 3051)سالها ابلیس نیکونام زیست |
|
گشت رسوا بین که او را نام چیست |
( 3052)در جهان معروف بد علیای او |
|
گشت معروفی به عکس ای وای او |
( 3053)تا نهای ایمن تو معروفی مجو |
|
رو بشوی از خوف پس بنمای رو |
( 3054)تا نروید ریش تو ای خوب من |
|
بر دگر سادهزنخ طعنه مزن |
( 3055)این نگر که مبتلا شد جان او |
|
در چهی افتاد تا شد پند تو |
( 3056)تو نیفتادی که باشی پندِ او |
|
زهر او نوشید، تو خور قند او |
لا تَخافُوا: مترسید برگرفته است از آیه «إِنَّ اَلَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اَللَّهُ ثُمَّ اِسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ اَلْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا: آنان که گفتند پروردگار ما اللَّه است سپس پایدار ماندند، فرشتگان بر آنان فرود مىآیند که مترسید و اندوهگین مباشید.»[1]
او را نام چیست: لغویان عرب، ابلیس را مشتق از «ابلاس» گرفتهاند و «ابلاس» به معنى نومیدى از رحمت خداست. «وَ یَوْمَ تَقُومُ اَلسَّاعَةُ یُبْلِسُ اَلْمُجْرِمُونَ.»[2] و نیز لعنتى که از پروردگار بر اوست.
عَلیای او: یعنی علوّ و بلند پایگی او.
معروفى: معروف بودن، مشهور بودن.
رو از خوف شستن: کنایه از ایمن بودن از عذاب.
( 3049) اگر عیبى را دیدى که ندارى باز ایمن مباش زیرا ممکن است پنهان بوده و بعداً آشکار گردد . ( 3050) تو که از خدا کلمه« أَلاَّ تَخافُوا» نشنیدهاى پس براى چه خود را ایمن و خوشحال مىبینى . ( 3051) ابلیس سالها با نیک نامى بسر برد پس از آن رسوا گردیده عیبش فاش شد اکنون ببین چه نام دارد. ( 3052) مرتبه بلندش در جهان معروف بود ولى اکنون بعکس اول معروف گردیده. ( 3053) تا ایمن نشدهاى از معروفیت بپرهیز اول از خوف و ترس پاک شو پس از آن از امنیت سخن بگو. ( 3054) تا ریشت در نیامده بر جوانان ساده رو طعنه مزن. ( 3055) این را نگاه کن که جانش مبتلا گردیده و بچاه افتاد براى اینکه کار او بتو پند دهد. ( 3056) شکر کن که تو بچاه نیفتادى تا پند او گردد او زهر را نوشید تا قند نصیب تو گردد.
ای چه بسا عیبی که به ظاهر در تو نیست، ولی در باطن تو باشد و روزی کشف شود. اما نباید ترسید، خداوند در آیهْ شریفه سورهْ فصلت میفرماید: «... أَلاَّ تَخافُوا...» نترسید. همین دلداری حق نشان میدهد که مؤمن هم از گناه و کیفر در امان نیست. ابلیس مطابق روایات، ششصد هزار سال عبادت کرد و عاقبت راندهْ درگاه شد. "بین که او را نام چیست"، اشاره به این است که ابلیس در لغت به معنای نومید است. انسان عارف، در هیچ وضعیتی خود را ایمن نمیکند. مولانا میگوید: عیب دیگران را نگو تا عیب خودت آشکار نشود. هرکس که عیبی دارد، در حقیقت فدای هدایت دیگران شده است و او را نباید سرزنش کرد.
مضمون کلام مولانا گرفته از فرمودهى على (ع) است: «تا چه رسد به عیب جویى که برادرش را نکوهش کند و به آن چه بدان گرفتار است سرزنشش کند... اى بنده خدا، در گفتن عیب کسى که گناهى کرده است شتاب مکن، چه امید مىرود که آن گناه را بر او ببخشند و بر گناه خُردِ خویش ایمن مباش چه بود که تو را بر آن عذاب کنند. پس اگر از شما کسى عیب دیگرى را دانست بر زبان نراند، به خاطر عیبى که در خود مىداند. و شکرِ بر کنار ماندن از گناه، او را باز دارد از آن که دیگرى را که به گناه گرفتار است بیازارد.»[3] و نیز فرماید: «و پند گیرید از آن کسى که آن (تقوى) را تباه کرد و مبادا از شما پند گیرد آن کس که گردن در حلقه تقوى در آورد.»[4]
[1] - (سوره فصلت،آیه 30)
[2] - (سوره روم،آیه 12)
[3] - (نهج البلاغه، خطبه 140)
[4] - (نهج البلاغه، خطبه 191)
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |