احترام دانشمند عمل کننده به علمش، مانند حرمت شهیدان و راستان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتردوم(330)
پنج شنبه 94 مرداد 8 , ساعت 10:52 عصر  

هر که دید الله را اللهی است:


 ( 3150)هر که دید الله را اللهی است

 

هر که دید آن بحر را آن ماهی است

( 3151)این جهان دریاست و تن ماهی و روح

 

یونس محجوب از نور صبوح

( 3152)گر مسبح باشد از ماهی رهید

 

ورنه در وی هضم گشت و ناپدید

( 3153)ماهیان جان در این دریا پرند

 

تو نمی‌بینی که کوری ای نژند

( 3154)بر تو خود را می‌زنند آن ماهیان

 

چشم بگشا تا ببینی‌شان عیان

( 3155)ماهیان را گر نمی‌بینی پدید

 

گوش تو تسبیحشان آخر شنید

الهِى: منسوب به اللَّه، آن که با حق آشناست.

بحر: استعاره از الطاف الهى که بندگان خاص از آن بهره‏مندند.

صبوح: بامداد. نور صبوح: نور بامدادى. کنایه از روشنایى معنوى. نور وجود.

مُسَبِّح: تسبیح گوینده. در این بیت کنایه از روحى است که با خدا در ارتباط است، روحى که به یاد خداست و به جسم علاقه‏اى ندارد.

ماهیان جان: استعاره از اولیا که مأمور دستگیرى سالکان‏اند.

بر تو خود را مى‏زنند: نشانه‏هاى خود را به تو مى‏نمایانند.

( 3150) هر کس آن دریا را دید ماهى و مستغرق بحر الهى است بلى هر کس اللَّه دید اللهى بوده و منسوب به اللَّه است‏ ( 3151) این جهان بمنزله دریا و تن انسان چون ماهى و روح چون یونس است که از روشنى صبح محجوب شده و زندانى است‏. ( 3152) روح اگر تسبیح گو شد از ماهى تن رهایى مى‏یابد و گرنه در شکم ماهى تن تحلیل رفته و ناپدید مى‏گردد. ( 3153) ماهیان جان مردان حق در این دریا زیاد هستند ولى تو چون کور و پست هستى آنها را نمى‏بینى‏. ( 3154) آنها بارها با تو تماس پیدا مى‏کنند چشم باز کن تا آنها را آشکارا ببینى‏. ( 3155) ماهیانى که همگى روح بى‏جسد بوده نه کبر و نه کینه و نه حسد در آنها دیده مى‏شود. (- اگر آن ماهیان را با چشم ندیدى گوشت تسبیحشان را شنیده است‏ .

«ماهی» کسی است که الله را با چشم دل می‌بیند و در دریای حقیقت شناور است‌. مولانا از ماهی‌های دیگر نیز سخن می‌گوید؛ آنها که زندگی جسمی دارند اما ذرّه‌ای اسیر آن نیستند و همه وجود آنها «جان» است. در دریای هستی، ماهیان جان و مردان حق، بسیارند.مولانا می گوید:«روح» تا هنگامی که نور صبح حقیقت را ن‌بیند، مانند یونس(ع) در ماهی تن اسیر است. روح باید به حق توجه پیدا کند وگرنه می‌میرد.







نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 397 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402023 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]