نفوذ معنوی مردان خدا وعارفان(2)
( 3361)دائم آتش را بترسانند از آب |
|
آب کی ترسید هرگز ز التهاب |
( 3362)در رخ مه عیببینی میکنی |
|
در بهشتی خارچینی میکنی |
( 3363)گر بهشت اندر روی تو خارجو |
|
هیچ خار آنجا نیابی غیر تو |
( 3364)میبپوشی آفتابی در گلی |
|
رخنه میجویی ز بدر کاملی |
( 3365)آفتابی که بتابد در جهان |
|
بهر خفاشی کجا گردد نهان |
( 3366)عیبها از رد پیران عیب شد |
|
غیبها از رشک ایشان غیب شد |
( 3367)باری ار دوری ز خدمت یار باش |
|
در ندامت چابک و بر کار باش |
( 3368)تا از آن راهت نسیمی میرسد |
|
آب رحمت را چه بندی از حسد |
( 3369)گرچه دوری دور میجنبان تو دم |
|
حیث ما کنتم فولوا وجهکم |
بهشت: استعاره از ولى کامل.
خارچینى: استعاره از عیب جویى.
رخنه: یعنی عیب و نقص.
خفاش: کسی است که نمیتواند نور حق را در مردان حق ببیند.
بر کار بودن: کوشا بودن.
از آن راه: یعنی از طریق پیر.
نسیم: رحمت حق است.
دم جنبانیدن: کنایت از فروتنى نمودن، تواضع کردن.
حَیثُ ما کُنتُم: برگرفته است از آیه «وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ: و هر جا بودید پس روهاى خود را به سوى آن (کعبه) بر گردانید.»[1]
( 3361) همیشه آتش را از آب مىترسانند که خاموشش کند آب کى شده که از شعله آتش بیم بخود راه دهد . ( 3362) در روى ماه عیب جوئى مىکنى؟ و در بهشت خار مىجویى؟ . ( 3363) اگر براى پیدا کردن خار به بهشت بروى در آن جا جز شخص خود خارى پیدا نخواهى کرد . ( 3364) آفتاب را با گل اندود کنى یا در بدر کامل مىخواهى رخنه پیدا کنى و عیبى بیابى؟ . ( 3365) آفتابى بتمام جهان مىتابد با جثه خفاش چگونه نهان خواهد شد؟ . ( 3366) عیبها براى این عیب شدهاند که مردود پیران واقع شدهاند غیبها بر اثر رشک پیران غیب شدند . ( 3367) اگر از خدمت دور هستى اقلا از یاران باش و پشیمانى از اعمال خود را هر قدر بتوانى تقویت کن. ( 3368) تا شاید از آن راه نسیمى برسد بنا بر این چرا باید آب رحمت را بروى خود ببندى و بشیخ گمان بد بخود راه دهىو ( 3369) اگر چه دور هستى ولى از دور چون سگ دم جنبانیده و اظهار کوچکى کن چنان که خداى تعالى مىفرماید «حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ» [در سوره بقره آیه 144] هر جا که باشید روى بجانب مسجد الحرام کنید.
منظور مولانا ازآتش، انسان ناقص مادی است و "آب"، مرد کامل است. مولانا میگوید: عالم معنوی و غیبی مردان حق، به بهشت ماند و همه جای آن، گل است در آن خار، نمیتوان یافت. "آفتاب"، وجود پیر یا حقایق الهی است . "پیران"، محک نیک و بد هستنند و آن چیزی که مردود آنها باشد( اگر مرید یا هرکس دیگر شایسته نباشد،) رازهای حق را از او پنهان میکنند. مولانا می گوید: هرکه بر عزیزان حق بدگمان باشد و حسد ورزد، در رحمت را به روی خود میبندد. پس هرجا که هستید، روی خود را بگردانید و به حق و مردان حق متوجه کنید: «حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْشَطْرَهُ »:از هر جایی روی خود را به سوی کعبه بگردانید:
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |