اقتلونی اقتلونی یا ثقات |
|
ان فی قتلی حیاتا فیحیات |
پارسی گو گرچه تازیخوشترست |
|
عشق را خود صد زباندیگرست |
بوی آن دلبر چو پرانمیشود |
|
آن زبانها جمله حیرانمیشود |
بس کنم دلبر در آمد درخطاب |
|
گوش شو والله اعلمبالصواب |
چونک عاشق توبه کرد اکنونبترس |
|
کو چو عیاران کند بر داردرس |
عاشقان را شد مدرس حسندوست |
|
دفتر و درس و سبقشان رویاوست |
خامشند و نعرهیتکرارشان |
|
میرود تا عرش و تختیارشان |
عاشقم من کشتهی قربانلا |
|
جان من نوبتگه طبل بلا |
ای حریفان من از آنهانیستم |
|
کز خیالاتی درین رهبیستم |
من چو اسماعیلیانمبیحذر |
|
بل چو اسمعیل آزادم ز سر |
فارغم از طمطراق و ازریا |
|
قل تعالوا گفت جانم رابیا |
مال و تن برفاند ریزانفنا |
|
حق خریدارش که اللهاشتری |
این نوشتار در ترسیم رویداد غم انگیز و جانسوز عاشورا و شهادت حضرت حسین علیه السّلام و یاران فداکارش به خامه خویش آراسته شد. رویداد شور انگیز و شعور آفرینی که درسهایى چون:
درس اخلاص و ایمان شکیبایى و پایمردى شهامت و شجاعت، ایثار و فداکارى، مردم دوستى و احساس مسئولیت، عزّت و کرامت، آزادگى و حریّت، توکل و اعتماد به خدا، راستى و درستى، صراحت و حقگویى، شهامت و همت بلند، وفا و صفا، مردمنوازى و مردم دوستى، عدالت خواهى و نواندیشى، اصلاحطلبى و ستم ستیزى، دفاع از حقوق و امنیت مردم و مبارزه با استبداد و انحصار و دهها درس افتخار آفرین و انسان پرور دیگرى که حسین علیه السّلام به انسانها آموخت .
رایحه دلانگیز و دلنواز یاد و نام جانبخش و جاودانه حسین علیه السّلام و جاذبه وصف ناپذیر سبک و سیره خردمندانه و شجاعانه و آزادمنشانه آن حضرت از کرانههاى دور تاریخ تاکنون فضاى جامعه و تمدن و تاریخ را عطر آگین ساخته و جانهاى شیفته حق و عدالت و دلهاى شیداى آزادى و آزادگى و اندیشههاى بىقرار کمال و جمال و قلبهاى پاک و پاکیزه از آفتهاى تاریک اندیشى، تعصب، دنباله روى و خودخواهى را مىنوازد و کمالجویان، ترقى خواهان، آگاهان، روشنفکران، شایسته کرداران و اصلاح طلبان عصرها و نسلها را به سوى خود جذب مىکند؛ چرا که این از ویژگىهاى ذاتى فضیلت و کمال، و از معجزههاى والایى و آزادى است؛ و ماهیت و طبیعت ارزشهاى والایى چون:
اخلاص، ادب، امانت، بردبارى، شکیبایى، فروتنى، شجاعت، راستى، درستکارى، عزتطلبى، عدالت خواهى، آزاد منشى، حرّیت، پاکى، کرامت، گذشت، بخشندگى، همت والا، خلق و خوى شایسته، توکل و اعتماد به خدا، تحمل و مدارا، همزیستى خردمندانه، رفق و مهر، احسان و انسان دوستى، مروت و وجدان، وقار و متانت، یقین و ایمان، دگر خواهى و رعایت حقوق مردم، پروا و تقواى راستین، ستم ستیزى و حقطلبى، قانون گرایى و قانونمدارى، دعوت به حق و مبارزه با فساد، بشر دوستى و مردمنوازى، و دیگر ارزشهاى انسانى و برتر این گونه است که هر کجا باشند، به طور خودکار براى خود جا باز مىکنند و دلها را تسخیر، کران تا کران قلبها را رام، و به تدریج فضیلت خواهان و فضیلت دوستان را به راه دلخواه و سرمنزل محبوب راه مىنمایند.
درست همان سان که ضد ارزشها و آفتهایى چون: ریاکارى و ظاهر سازى، عوام فریبى و عوام سالارى، دروغ و نیرنگ، دجّالگرى و ناخالصى، خود دوستى و خودکامگى، چاپلوس پرورى و تملقبافى، فرومایگى و ذلت پذیرى، عجب و خود پسندى، حسد و کینه، غرور و تعصب انگیزى، دنبالهروى و بره منشى، انگیزش بدگمانى و سوء ظن، سخن چینى و فتنه انگیزى، کینهتوزى و حقد، فخر فروشى و بخل، خشونت و بىرحمى، خمودى و تاریک اندیشى، افراط کارى و حق کشى، استبداد و خودسرى، قانونشکنى و امتیاز خواهى، برترىجویى و تحمیل، انحصار قدرت و امکانات، تحریف حقایق و بازى با احساسات، ابزار سلطه ساختن دین و اهرم فشار ساختن باورهاى مقدس مردم براى تحمیل خواستهها و سلیقههاى فرا قانونى خود به دیگران و پایمال ساختن حقوق و امنیت آنان و ... آفتهایى هستند که به خودى خود، هر انسان آگاه و کمال طلب و آزادمنشى را مىرانند و دور مىسازند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |