بخشندگی و دلاوری، صفاتی ارجمند هستند که خداوند سبحان، آنها را در وجود هرکه دوستش بدارد و آزموده باشد، می نهد . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفتردوم(390)
پنج شنبه 94 آبان 21 , ساعت 8:57 صبح  

اثر معجزه آسای عشق

( 3743)آفرین بر عشق کل اوستاد

 

صد هزاران ذره را داد اتحاد

( 3744)همچو خاک مفترق در رهگذر

 

یک سبوشان کرد دست کوزه‌گر

( 3745)که اتحاد جسم‌های آب و طین

 

هست ناقص جان نمی‌ماند بدین

( 3746)گر نظایر گویم این‌جا در مثال

 

فهم را ترسم که آرد اختلال

( 3747)هم سلیمان هست اکنون لیک ما

 

از نشاط دوربینی در عمی

( 3748)دوربینی کور دارد مرد را

 

همچو خفته در سرا کور از سرا

 اوستاد: ظاهراً اشاره است به رسول اکرم (ص) که دشمنى را میان عربهاى قحطانى و عدنانى و دیگر مسلمانان برداشت و همه را چون یک تن واحد متحد ساخت.

مفترق: پراکنده.

«دوربینی»، یعنی توجه‌داشتن به آن‌چه دور از مقصد باشد، یا توجه به منافع مادی و دنیایی.

از نشاط دور بینى در عمى: چشم را به دور دوخته‏ایم تا از سودهاى مادى بهره‏مند گردیم و سلیمان را که نزدیک ماست و ما را به حقیقت و معنى مى‏خواند نمى‏بینیم.

 ( 3743) آفرین بر عشق کل استاد که صد هزار ذره را با هم متحد نمود. ( 3744) مثل ذرات خاک که در گذرگاه پراکنده باشد دست کوزه‏گر همه را یک سبو ساخت و با هم یکى نمود. ( 3745) ولى باید دانست که اتحاد آب و خاک اتحاد ناقصى است اتحاد جانها شبیه به آن نیست‏. ( 3746) اگر در اینجا مثال آورده و نظایرى ذکر کنم مى‏ترسم که در افهام اختلالى تولید کند. ( 3747) اکنون در زمان ما سلیمان هست ولى ما از نشاط دور بینى همواره بزمانهاى دور گذشته مى‏نگریم و همین دور بینى باعث کورى ما از زمان حال شده است‏. ( 3748) دور بینى مرد را کور مى‏کند و مثل کسى است که در خانه خوابیده و خانه را نمى‏بیند. (- از مشرق و مغرب گذر مى‏کند ولى از رفیق و همنشین خود بى‏خبر است‏.

«عشق کل»، یعنی عشق به حق که کل هستی است، یا عشق به معنای کلی که شامل همهْ پیوند‏ها و کشش‏های میان کائنات است. این عشق کل، استاد و مرشدی است که ذرات هستی را به‌هم پیوند می‏‏دهد و نشان می‏‏دهد که همه ذرات جلوه‏های وجود یگانهْ حق‌اند.دست قدرت الهى است که این صورت پراکنده‏ها را در معنى یکى کرده است، همچون کوزه‏گرى که ذره‏هاى جدا از هم را فراهم مى‏کند و از آن کوزه‏اى مى‏سازد سپس به شکوه مى‏گوید آن کس که چون سلیمان از سرها آگاه هست و زبان همه را مى‏داند در هر عصر هست و در عصر ما هم هست، اما سعادت یافتن او کسى را دست مى‏دهد که با او آشنایى روحى داشته باشد.

در ادامه مولانا توضیح می‏‏دهد که این: «اتحاد ذرها» چگونه است: همان‌طور که کوزه‌گر ذرات خاک جدا از یک‌دیگر را به کوزه تبدیل می‏‏کند «عشق کل» همهْ هستی را اتحاد می‏‏دهد. باز می‌گوید: این هم مثال خوبی نیست. مولانا می‏‏گوید: مثال هم فایده ندارد و فهم ناقص را منحرف می‏‏کند. او می‏‏گوید: واقعیت این است که در زمان ما هم، سلیمان و مرد حق هست، اما ما به دنیا توجه داریم و چنان از منافع دنیا به «نشاط» می‏‏آییم که چشم ما از دیدن حق و مردان حق کور است؛ مانند کسی که در درون خانه است، اما در خواب است و احساسی از وجود خانه ندارد.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 537 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402163 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]