ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آن عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفترسوم(10)
دوشنبه 94 آذر 2 , ساعت 9:29 عصر  

تولد دوم و زندگی طیبه(2)

 ( 62)جنس چیزی چون ندید ادراکاو

 

نشنود ادراک منکرناک او

( 63)هم‌چنان‌که خلق عام اندر جهان

 

زان جهان ابدال می‌گویندشان

( 64)کین جهان چاهیست بس تاریک و تنگ

 

هست بیرون عالمی بی بو و رنگ

( 65)هیچ در گوش کسی زیشان نرفت

 

کین طمع، آمد حجاب ژرف و زفت

( 66)گوش را بندد طمع از استماع

 

چشم را بندد غرض از اطلاع

( 67)هم‌چنان‌که آن جنین را طمع خون

 

کان غذای اوست در اوطان دون

( 68)از حدیث این جهان محجوب کرد

 

غیر خون او می‌نداند چاشت خورد

 ادراک منکرناک: یعنی ادراک انسان کور نمی پذیرد که چنان چیزی هست

عالم بى‏بو و رنگ: یعنی عاری از صفات مادی و این جهانی، یا بیرون از تعینات عالم خاک. کنایه از جهان نامحدود، مقابل جهان محسوس.

          باز هستىِّ جهان حسّ و رنگ             تنگ‏تر آمد که زندانى است تنگ‏

          علّت تنگى است ترکیب و عدد             جانب ترکیب حس‏ها مى‏کشد

          ز آن سوى حس عالم توحید دان             گر یکى خواهى بدان جانب بران‏

3099- 3097/ د / 1

طمع: میل به دنیا و منافع دنیایی است که مانع شناخت حق است.

چشم را بندد غرض...: حُبُّکَ الشَّیْ‏ءَ یُعمِى و یُصِمّ.

اوطان دون: وطن‌های پست ، کنایه از رَحِم مادر.

او را از حدیث این جهان محجوب کرد: یعنی «طمع خون» نگذاشت که آن‌چه را درباره این جهان شنیده بود، باور کند.

چاشت خَورد: ناشتایى.

 ( 62) او تا جنس چیزى را ندیده باشد ادراک او طبعاً منکر است این سخنان را نمى‏شنود . ( 63) چنان که بعموم مردم این جهان پیمبران و ابدال از آن جهان سخن مى‏گویند . ( 64) و مى‏گویند این جهان چاه تنگ و تاریکى است و در خارج از این جهان عالمى هست وسیع و بى‏رنگ و بو . ( 65) ولى این سخنان بگوش کسى فرو نمى‏رود و حجاب آنها از قبول این سخنان طمع است که حجابى بس ضخیم و بزرگ است‏ . ( 66) طمع گوش را از شنوائى و چشم را از نگاه کردن منع مى‏کند. ( 67) همچنان که آن جنین را طمع خون خوردن که در آن وطن اولیه پست خوراک لذیذ او است‏. ( 68) از خبر این جهان محجوب کرده و خون را محبوب او نموده‏. (- و طمع چشیدن این زندگانى دروغى از حیات راستى و حقیقى دورت کرده است‏. (- پس خوب ملتفت باش که طمع تو را کور مى‏کند و راه یقین را بر تو مى‏بندد. (- طمع حق را باطل جلوه داده و صد گونه کورى در تو ایجاد مى‏کند. (- پس چون مردمان راست از طمع بیزار شو تا پا بر سر آن آستان نهى‏. (- و چون بان بارگاه رسیدى از غم و شادى قدم بیرون نهاده و خلاص خواهى شد. (- چشم جانت روشن و حق بین شده ظلمت کفر زایل گشته چشمت روشنى دینى پیدا خواهد کرد.(- پس پند پیران را بجان و دل بشنو تا از خوف رها شده و در وادى امن و امان قدم بگذارى‏.

صحبت از نبودن تصویر اشیاء در ذهن نابینایان بود. انسان کور از آن‌چه ما می‌گوییم‌ مشابه و همانندی ندیده است؛ بنابراین وجود چنان چیزی را نمی‌پذیرد. مردم ناآگاه در برابر حقایق الهی همین حالت را دارند‌. اولیای الهی به آنها توصیه می‌کنند که این جهان با همه آب و رنگش، چاهی بیش نیست و نباید بدان وابسته شد. امّا این کلمات در گوش آنان نفوذ نمی‌کند.چنان که اگر کودکى را که در رحم مادر به سر مى‏برد، از جهان بیرون چیزى گویند به انکار بر مى‏خیزد.

 


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 208 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401320 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]