همچنان که خورشید و شب با یکدیگر جمع نمی شوند، خدا دوستی و دنیا دوستی با یکدیگر جمع نمی شوند . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفترسوم(33)
دوشنبه 94 دی 21 , ساعت 6:40 عصر  

قصّه اهل سبا و طاغى کردن نعمت ایشان را و در رسیدن

شومی طغیان وکفران در ایشان، وبیان فضیلت شکر و وفا

( 282) تو نخواندى قصّه اهل سبا            

 

یا بخواندى و ندیدى جز صدا

( 283) از صدا آن کوه خود آگاه نیست            

 

سوى معنى هوش کُه را راه نیست‏

( 284) او همى بانگى کند بى‏گوش و هوش            

 

چون خمش کردى تو، او هم شد خموش‏

( 285) داد حق اهل سبا را بس فراغ            

 

صد هزاران قصر و ایوان‏ها و باغ‏

( 286) شکر آن نگزاردند آن بد رگان            

 

در وفا بودند کمتر از سگان‏

 ( 287) مر سگى را لقمه نانى ز دَر            

 

چون رسد بر در همى‏بندد کمر

( 288) پاسبان و حارس در مى‏شود            

 

گر چه بر وى جور و سختى مى‏رود

( 289) هم بر آن در باشدش باش و قرار            

 

کفر دارد کرد غیرى اختیار

( 290) ور سگى آید غریبى روز و شب            

 

آن سگانش مى‏کنند آن دم ادب‏

( 291) که برو آن جا که اوّل منزل است            

 

حقّ آن نعمت گروگانِ دل است‏

( 292) مى‏گزندش که برو بر جاى خویش            

 

حقّ آن نعمت فرو مگذار بیش‏

( 293) از دَرِ دل و اهلِ دل آب حیات            

 

چند نوشیدى و واشد چشم‏هات‏

( 294) بس غذاى سُکر و وجد و بى‏خودى            

 

از درِ اهل دلان بر جان زدى‏

( 295) باز این در را رها کردى ز حرص            

 

گِرد هر دکّان همى‏گردى ز حرص‏

( 296) بر دَرِ آن مُنعمانِ چرب دیگ            

 

مى‏دوى بهر ثَریدِ مرده ریگ‏

 ( 297) چربش اینجا دان که جان فربه شود            

 

کارِ نااومید اینجا به شود

 اهل سبا: سبائیان سلسله‏اى بودند که بر ناحیتِ جنوبى عربستان (آن جا که امروز دو یمن شمالى و جنوبى را تشکیل مى‏دهد) حکومت مى‏کردند، امّا دامنه حکومت آنان گسترده‏تر بود. مردم این منطقه که آن را یمن نام نهاده‏اند به خاطر برخوردارى از باران‏هاى موسمى، و هم به خاطر شبکه آبیارى، در رفاه به سر مى‏بردند. کُندر که محصول مهم آن سرزمین بود از راه اقیانوس هند به کشور هندوستان، و از راه دریاى سرخ به اروپا مى‏رفت و در معبدها سوخته مى‏شد. سپس بر اثر ویرانى سد شبکه آبیارى به هم خورد و نیز بر اثر دست‏اندازى حبشیان بدان سرزمین أمنیت از آن جا رخت بر بست. ناچار گروههایى از مردم آن، به سرزمین عراق، حجاز، و شام رفتند.این قصه از قصه های قرآن است، ملکه قوم سبا بلقیس است که به همسری سلیمانِ نبی در می آید.به این قصه در آیه های15 تا 20 سورهْ سبا اشاره شده است. مولانا در این جا قصه را آغاز می کند ونا تمام می گذارد، و در بیت 364 وسپس در بیت 2602 به آن باز می گردد. مفسرانِ قرآن، ازجمله ابوالفتوح رازی نوشته اند که براین قوم سیزده پیامبراز جانب خداوند فرستاده شد ولی ایمان نیاوردند.  

صَدا: انعکاس آواز در کوه، گنبد، و مانند آن. پژواک. در این بیت مقصود از صدا تأثر ظاهرى است از داستان، و نیندیشیدن به ماجرا و پى‏آمد آن.

ندیدی جز صَدا: یعنی حقیقت آن را در نیافتی.

فراغ: آسودگى خاطر.

بد رَگ: بد سرشت، بد کار.

کمر بستن: کنایه از ملازم شدن. آماده خدمت شدن.

حارس: نگهبان.

باش: بودن، ساکن گشتن.

کفر دارد کرد...: دیگرى گزیدن را کافر نعمتى مى‏داند.

حق نعمت گروگان دل بودن: فرض است حق نعمت قدیم را گزاردن.

آب حیات: استعاره از سخنان عرفانى. (اهل دل با سخنانِ چون آب زندگانى دل‏هاى مرده را زنده مى‏کنند).

سُکر: در لغت به معنى مستى، و در اصطلاح صوفیان حالت بى‏خبرى است از خود،و بیخود شدن از بادهْ حقیقت، که در مشاهده جمال معشوق دست دهد.

وَجد: حالت طربى است که در سیر معنوی وآشنایی به اسرار غیب براى سالک پدید آید.

چرب دیگ: کنایه از داشتن خوردنى‏هاى گوارا.

ثَرید: ترید، نان آغشته درغذای مایع.

مرده ریگ: میراث،در کلام مولانا غالباً به صورت یک صفت تحقیرآمیز به کار می رود.

ثرید مرده ریگ: کنایه از سود اندک. متاع قلیل.

چربش اینجا دان: یعنی در محضر اهل دل ومردان حق.

 ( 282) آیا قصه اهل سبا را نخوانده‏اى یا خوانده و جز انعکاس صوت چیزى نصیبت نگردیده است. ( 283) آرى کوه که آواز را منعکس مى‏کند از صدا آگهى ندارد و هوش او بمعنى راه ندارد. ( 284) او بدون آن که بشنود یا بفهمد آواز و سخنان تو را منعکس مى‏کند و وقتى تو خاموش شدى او هم ساکت و خاموش مى‏گردد. ( 285) خداوند بمردم سبا آسایش فوق العاده‏اى کرامت فرمود و صد هزاران قصر و باغ و ایوان به آنها داد . ( 286) آنها شکران نعمت را نگذاشته و خود را بى‏وفاتر از سگ نشان دادند . ( 287) سگ اگر از درى لقمه نانى بگیرد کمر بخدمت ساکنین خانه مى‏بندد . ( 288) پاسبان و نگهبان آن در شده و هر سختى و جورى که در این راه باو برسد تحمل مى‏کند . ( 289) مقیم آن درگاه شده رفتن بدر خانه دیگر را کفر مى‏شمارد . ( 290) اگر سگ غریبى روز یا شب بدر خانه دیگر بیاید سگهاى آن خانه ادبش مى‏کنند . ( 291) که برو آن جا که از اول منزلت بوده و حق نعمت اولیه گروگان دل است و تا آخر باید در آن درگاه باشى که نعمت بتو رسیده‏ . ( 292) آن سگ غریب را مى‏گزند که برو بجاى خودت و حق نعمت را ادا کن‏ . ( 293) چقدر از اهل دل از در دل آب حیات نوشیدى تا چشمهایت باز شد؟. ( 294) و چقدر غذاى وجد و سکر و بى‏خودى از درگاه اهل دل نصیب گرفتى‏. ( 295) با این وصف باز این در را رها کرده و از روى حرص گرد هر دکانى براى تجربه همى‏کردى؟. ( 296) و بر در ثروتمندان که دیگ چرب دارند براى بدست آوردن نان ترید میراث مانده مى‏دوى؟. ( 297) چربى آن جا است‏ که جان را فربه کند و ناامیدى بدل بامید گردد نه این درهاى ثروتمندان که مى‏روى‏.

مولانا شنوندهْ سخن خود یا خوانندهْ مثنوی را به کوهی تشبیه می کند که صدا به آن برمی خورد وباز می گردد وهنگامی که آن صدا خاموش شود، از کوه هم صدایی نمی شنویم. جان کلام این است که باید با اصل هستی ومبدأ همه صداها آشنا شد. در ادامه مولانا می گوید:اولیاى حق، مربى فکر و غذا دهنده روح‏اند. شرط وفا و مروّت آن است که سالک باید ملازمت آنان را برگزیند و بر درگاهشان نشیند، تا از موهبتِ فکرى‏شان بهره‏مند گردد. اماکسانى که در پى پرورش تن و بهره‏مندى از لذت‏هاى جسمى از آنان روى مى‏گردانند و به در دولتمندان روی می آورند، انسان های ناسپاس‏اند.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 528 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402154 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]