بارالها ! ... مرا به کسالت درعبادتت، کوری از راهت و بیرون شدن از طریق محبّتت، مبتلا مکن . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفترسوم(34)
دوشنبه 94 دی 21 , ساعت 6:41 عصر  

جمع آمدنِ اهل آفت هر صباحى بر در صومعه

عیسى علیه السّلام جهت طلب شفا به دعاى او

رفت و آمد اولیاى خدا میان مردمان برکت است

( 298) صومعهْ عیسى است خوانِ اهل دل            

 

هان و هان اى مبتلا این در مَهِل‏

( 299) جمع گشتندى ز هر اطراف، خَلق            

 

از ضَریر و لنگ و شلّ و اهلِ دَلق‏

( 300) بر درِ آن صومعه عیسى صَباح            

 

تا به دَم اوشان رهاند از جُناح‏

( 301) او چو فارغ گشتى از اورادِ خویش            

 

چاشتگه بیرون شدى آن خوب کیش‏

( 302) جُوق جوقى مبتلا دیدى نزار            

 

شِسته بر در در امید و انتظار

( 303) گفتى اى اصحابِ آفت از خدا            

 

حاجت این جملگانتان شد روا

( 304) هین روان گردید بى‏رنج و عَنا            

 

سوى غفّارى و اکرام خدا

( 305) جملگان چون اشتران بسته پاى            

 

که گشایى زانوىِ ایشان به راى‏

( 306) خوش دوان و شادمانه سوى خان            

 

از دعاى او شدندى پا دوان‏

جمع آمدن اهل آفت: به دنبال ابیات قبل وسخن از فایدهْ پناه بردن به مردان حق، مولانا عیسای مسیح رابه عنوان عالی ترین نمونه یاد می کند.موضوع این ابیات وابیات بعدی مأخذ خاصی ندارد ودر واقع بیان واقعیتی است که دربارهْ عیسی در منابع مسیحی واسلامی ودر تفاسیر قرآن آمده است

 ضریر: نابینا.

لنگ: براى پاىِ از کار افتاده، و «شَل» براى دست و پا هر دو به کار مى‏رود.

اهل دلق: کنایه از درویش و مستمند.

دَم: دمیدن، نفس، دعا.

جُناح: گناه. لکن در بیت به معنى آفت و رنج است.

اوراد: جمع ورد: دعا.

جُوق: (ترکى) گروه، دسته.

شسته: یعنی نشسته.

سوی غفّاری و...: یعنی به امید بخشایش ولطف حق

خان: یعنی خانه.

پادَوان: یعنی با پای خود.

( 298) خوان اهل دل صومعه عیسى است هان اى آن که گرفتارى دارى این در را رها مکن‏. ( 299) از هر طرف مردم از اشخاص کور و شل و لنگ و دلق پوشان هر صبح جمع مى‏شدند. ( 300) بر در صومعه عیسى (ع) تا آن بزرگوار با دم شفا بخش خود آنها را از درد نجات دهد. ( 301) او چون از ادعیه خود فارغ مى‏شد وقت چاشت از صومعه بیرون مى‏آمد. ( 302) مبتلایان را مى‏دید که جوقه جوقه با حال نزار نشسته و با امیدوارى انتظار او را دارند. ( 303) آن حضرت دعا کرده و مى‏گفت که از طرف خداوند حاجت همگى روا شد. ( 304) اکنون بدون رنج و سختى بطرف غفارى و اکرام خداوند روانه شوید. ( 305) آن وقت همگى چون شترهائى که زانوى بسته‏شان یک مرتبه گشوده شود. ( 306) بدون درنگ همگى شاد و خرم بر اثر دعاى عیسى دوان دوان مى‏رفتند.

در حدیث است که رفت و آمد اولیاى خدا میان مردمان برکت است.[1] مولانا در این ابیات به این حدیث نظر دارد و عیسای مسیح رابه عنوان عالی ترین نمونه یاد می کند.



[1] - (سفینة البحار، ج 2، ص 691)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 507 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402133 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]