همهْ موجودات سیر کمالی دارند
( 459)دانهْ هر میوه آمد در زمین |
|
بعد از آن سرها بر آورد از دفین |
( 460)اصل نعمتها ز گردون تا به خاک |
|
زیر آمد شد غذای جان پاک |
( 461)از تواضع چون ز گردون شد به زیر |
|
گشت جزو آدمی حی دلیر |
( 462)پس صفات آدمی شد آن جماد |
|
بر فراز عرش پران گشت شاد |
( 463)کز جهان زنده ز اول آمدیم |
|
باز از پستی سوی بالا شدیم |
( 464)جمله اجزا در تحرک در سکون |
|
ناطقان که انا الیه راجعون |
( 465)ذکر و تسبیحات اجزای نهان |
|
غلغلی افکند اندر آسمان |
دَفین: نهان جاى، کنایه از دل خاک.
صفات آدمى شدن: کنایه از جزء انسان گردیدن.
آن چنان کآن طعمه شد قوتِ بشر از جمادى بر شد و شد جانور
4189 / د /3
جهان زنده: عالم بالا، جهان ارواح.
اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ: همانا ما از خداییم و به سوى او باز مىگردیم.»[1]
ذکر تسبیحات: وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ هیچ چیز نیست جز که به پاکى حمد او گوید لیکن شما تسبیح آنان را در نمىیابید.»[2]
آن ندایى کاصل هر بانگ و نواست خود ندا آن است و این باقى صداست
ترک و کُرد و پارسى گو و عرب فهم کرده آن ندایى گوش و لب
خود چه جاى تُرک و تاجیک است و زنگ فهم کرده است آن ندا را چوب و سنگ
2109- 2107/ د / 1
( 459) دانه هر میوهاى بزمین فرو رفته پس از آن از خاک سر بر آورده و بالا رفته است . ( 460) اصل نعمتها از آسمان تا زمین فرود آمده و غذاى جان پاک گردید . ( 461) وقتى بحکم فروتنى از گردون بزیر آمد جزء آدمى گردیده زنده و چالاک شد . ( 462) و آن جماد بصفات انسانى تبدیل شده با بشاشت تمام بر فراز عرش پرواز نمود . ( 464) تمام اجزاء جهان در حرکت و سکون همىگویند که:« إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ » ما از آن خداوندیم و بسوى او باز مىگردیم (سوره بقره) . ( 465) ذکر و تسبیح نهانى ذرات جهان در آسمانها غلغله افکند .
در ادامه ابیات پیشین مولانا می گوید: دانهْ هر میوهای ابتدا به زیر خاک میرود و سپس سر از خاک بر میآورد. اصل همهْ نعمتها ابتدا از آسمان فرود میآید و به زیر خاک میرود و غذای روح لطیف و منشأ حیات میشود. این نعمتها، چون از روی تواضع و فروتنی به سوی خاک سرازیر شدند، جزو وجود انسان زنده دلیر شدند. بنابراین، آن نعمتها و غذای بیجان و جامد، در انسان منشأ ظهور صفات و حیات شد و همراه روح لطیف آدمی، با شادی به سوی عرش بالا به پرواز درآمد. ما ابتدا از جهانی زنده به این عالم آمدیم و دوباره از این عالم پست، به سوی جهان برین خواهیم رفت. عارفان، طبق اصل تبدّل امثال جهان را سراسر حرکت و عشقوشور میبینند و هیچ چیز اسیر سکون و جمود نیست. همهْ موجودات سیر کمالی دارند. همهْ اجزا و ذرات این جهان در حرکتند. تحوّلشان این حقیقت را بیان میکنند: «ما از خداییم و به سوی او میرویم». ذکر و نیایش ذرّات جهان، غلغلهای در آسمان برپا کرده است.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |