( 474)قصهی اصحاب ضَروان خواندهای |
|
پس چرا در حیلهجویی ماندهای؟ |
( 475)حیله میکردند کژدم نیش چند |
|
که برند از روزی درویش چند |
( 476)شب همه شب میسگالیدند مکر |
|
روی در رو کرده چندین عمرو و بکر |
( 477)خفیه میگفتند سِرها آن بَدان |
|
تا نباید که خدا در یابد آن |
ضروان: شهرکى نزدیک صنعا و وادیى به همین نام است. یاقوت نویسد: وادىِ نفرین شده است.[1] همان شهر است که نخلستان و باغهاى فراوان داشت.
صاحبان باغ شبانه با یکدیگر پیمان بستند که فردا پنهان از فقراء میوهها را بچینند. شب هنگام آفتى به باغ رسید و بستان را نابود ساخت. صاحبان باغ بامدادان به سر وقتِ باغ رفتند و آهسته با یکدیگر سُخن مىگفتند مبادا مستمندى بدان باغ وارد شود. در سوره قلم چنین آمده است:« إِنَّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ اَلْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحِینَ»: ما آزمودیم خداوندان باغ را چون سوگند خوردند بامدادان میوهها را برند. آن شب آتشى بیامد و جمله درختان باغ را بسوخت.[2]
قِطاف: چیدن.
حیلهجویی: یعنی تدبیر انسان در برابر مشیت حق که به جایی نمیرسد.
کژدم نیش: کنایه از آزاد دهنده، که چون کژدم آسیب رساند. بد نهاد.
عمرو و بکر: کنایه از این و آن.
خُفیه: پنهان.
( 474) قصه مردم قریه ضروان را اگر خواندهاى پس چرا دیگر حیله جویى مىکنى؟. ( 475) چند نفر از اهل آن قریه که در زحمت رساندن بمردم نیش کژدم داشتند در فکر حیلهاى بودند که روزى یک عده فقیر را قطع کنند. ( 476) تمام شب را در اندیشه حیلهاى بودند و با هم بمشورت مىپرداختند. ( 477) و با هم نجوا کرده و آهسته سخن مىگفتند که خدا آن را ملتفت نشود.
آیا داستان مردم ضروان را خواندهای؛ آنها قومی هستند که مطابق تفسیرهای قرآن، مؤمن و اهل خیر و انفاق بودند، اما در سال قحط تصمیم گرفتند که خرمنهای خود را شبانه درو کنند تا کمتر فقرا و نیازمندان به سوی آنها بیایند و قضای الهی، خرمن آنها را سوزاند و آنها پشیمان شدند و توبه کردند. آیههای 17 تا32 سورهْ قلم، اشاره به این قوم دارد. گویا ضروان باغی بزرگ و پرحاصل در یمن و نزدیکی شهر صنعا بوده است و اهل آن ناحیه را اصحاب الجنّة هم گفتهاند. چند تن از آدمهای عقربصفت، حیله بهکار بردند تا رزق و روزی فقرا را قطع کنند. شب طرح و نقشه میکشیدند و دربارهْ محروم کردن حقوق بینوایان گفتوگو میکردند. سرپوشیده و مخفیانه حرف میزدند تا مبادا خداوند از اسرار آنان آگاه شود.
( 478)با گِل انداینده اسگالید گِل |
|
دست کاری میکند پنهان ز دل |
( 479)گفت اَلا یَعلم هواک مَن خَلَق؟ |
|
انّ فی نجواک صدقا ام مَلَق |
( 480)کیف یَغفُل عن ظعینٍ قد غدا |
|
مَن یُعایِن اَین مثواه غدا |
( 481) اَینَما قد هَبِطا او صَعِدا |
|
قد تولاه و اَحصی عددا |
گل انداینده: یعنی پروردگار.
گِل با گل أنداینده اِسگالیدن: نظیر: نقش با نقاش پیکار کردن.
گفت أ لا یَعلَم...: گفت آن که آفریننده (تو) است هواى تو را نمىداند؟ که در آهسته سخن گفتن تو راستى است یا چاپلوسى. برگرفته از قرآن کریم است:« أَ لا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اَللَّطِیفُ اَلْخَبِیرُ: آیا آن که آفریده است نمىداند، حالى که او آگاه و تیز بین است».[3]
کیف یَغفُل...: چگونه غفلت مىکند از آن که رخت سفر بسته است، کسى که جاى فرداى او را آشکار مىبیند.
ظعین: کوچ کننده است.
أینَما قَد هَبطا...: هر جا که فرود آید یا بالا رود (خدا) عهدهدار اوست و هر چیز او را به شمار آورده است (مىداند). جمله اخیر برگرفته از قرآن کریم است:« قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَیْهِمْ وَ أَحْصى کُلَّ شَیْءٍ عَدَداً». [4]
( 478) براى پنهان ماندن با گل اندود مىکند و خیال مىکند که دست ممکن است کارى بکند که از دل پنهان بماند. ( 479) آیا آن که تو را خلق کرده آرزوها و اندیشههاى تو را نمىداند؟ آیا نمىداند که در نجواى تو راستى هست یا ناراستى و تملق؟. ( 480) و کسى که بالعیان منزل فرداى مسافرى را مىبیند. ( 481) و مىبیند که در کجا بار خود را فرود آورده و از کجا کوچ مىکند کسى که متولى امر او بوده و همه چیز او را وارسى کرده و شمرده است آیا ممکن است از تغییر حال او غافل باشد.
مولانا می گوید: انسان که به دست قدرت الهی، از گل ساخته شده متأسفانه با خدا به مکر و حیله پرداخت. آیا دست میتواند بهدور از نظارت و آگاهی قلب کاری انجام دهد. حق تعالی فرمود: آن کس که تو را آفرید، از میل و خواهش تو آگاهی ندارد؟ آیا او نمیداند که در رازگویی تو صداقت وجود دارد یا چاپلوسی؟ اشاره دارد به آیهْ 14سورهْ مُلک: «آیا آنکه همه چیز را از نهان و پیدا، آفرید از آن آگاه نیست در حالی که اوست دانا به دقایق امور و آگاه از همه چیز». بنابراین، ای انسان! باطن خود را صاف کن و دست از نیرنگ بردار. هرجا که او فرود آید یا سوار شود، بیگمان پروردگار بر او ولایت و سروری دارد و حساب کارهای او را میداند.
[1] - (معجم البلدان)
[2] - (نگاه کنید به: تفسیر ابو الفتوح رازى، ذیل آیه 17- 32 سوره قلم)
[3] - (سوره ملک،آیه 14)
[4] - (سوره جن،آیه 28)
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |