( 547)بر امید زندهای کن اجتهاد |
|
کو نگردد بعد روزی دو جماد |
( 548)مونسی مگزین خسی را از خسی |
|
عاریت باشد در او آن مونسی |
( 549)انس تو با مادر و بابا کجاست؟ |
|
گر بهجز حق مونسانت را وفاست |
( 550)انس تو با دایه و لالا چه شد؟ |
|
گر کسی شاید بهغیر حق عَضُد |
( 551)انس تو با شیر و با پستان نماند |
|
نفرت تو از دبیرستان نماند |
( 552)آن شعاعی بود بر دیوارشان |
|
جانب خورشید وا رفت آن نشان |
( 553)بر هر آن چیزی که افتد آن شعاع |
|
تو بر آن هم عاشق آیی ای شجاع |
زنده: کنایه از پایدار، ماندنى.
جماد نشدن: فانى نگشتن.
خس: پست. خسى: پستى. (با خدا انس گیر که باقى است نه با آفریدهاى که فانى است).
دایه و لالا و له له: زن و مرد که سرپرستى و تربیت کودکى به عهده آنان بود. (نمونههایى از دوستانى که ناماندنىاند).
عَضُد: بازو. کنایه از یار، نیرو دهنده.
دیوارشان: یعنی وجودشان که مانند دیواری است و آفتاب حق برای مدتی بر آن میتابد.
( 547) اکنون که تو کوشش مىکنى بامید زندهاى جد و جهد کن که بعد از دو روز تبدیل بجماد نگردد . ( 548) هان از پست فطرتى پستى را مونس خود قرار نده انسى که در او دیده مىشود عاریه است. ( 549) اگر جز حق مونسان را وفایى هست انس تو با پدر و مادرت کجا رفت؟. ( 550) اگر جز حق ممکن است پشت بند و کمک تو باشد دایه و لله تو اکنون کجا رفتهاند؟. ( 551) نه انس تو با شیر و پستان باقى ماند و نه نفرت تو از دبستان و دبیرستان . ( 552) انس و علاقه تو به آنها چون شعاع آفتاب بود که بدیوارى بتابد شعاع بجانب آفتاب رفت و دیوار تاریک بجا ماند . ( 553) آن شعاع بهر چیز بتابد تو عاشق آن خواهى شد .
بعد از مثالهای بیتهای بالا، مولانا میگوید: ای زندهْ عالم، خاک را رها کن و به زندهای رویآور که همیشه زنده است. به خدا تکیه کن. باید عشق حقیقی را انتخاب و اختیارکرد و از عشق مجازی گذر کرد که عشقهای مجازی، معبود آفلند. موجود پستی را از پستی مونس خود نکن. در بیتهای بعد نشان میدهد که مولانا، نظر به همهْ مونسهای این جهانی دارد: پدر، مادر، دایه، خود و خلاصه هرکه عزیز است؛ «به غیرحق»، هیچیک با ما نمیپاید؛ حتی بدیهای زندگی هم با ما نمیماند. مطابق بیت بعد، تا هنگامی که شعاع آفتاب حق بر آنهاست، ما آنها را دوست میداریم؛ هر محبتی جلوهْ محبت خداست.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |