( 1008)عالم افسرد است و نام او جماد |
|
جامد افسرده بود ای اوستاد |
( 1009)باش تا خورشید حشر آید عیان |
|
تا ببینی جنبش جسم جهان |
( 1010)چون عصای موسی اینجا مار شد |
|
عقل را از ساکنان اخبار شد |
( 1011)پارهْ خاک تو را چون مرد ساخت |
|
خاکها را جملگی شاید شناخت |
( 1012)مرده زین سو اند و زآن سو زندهاند |
|
خامش اینجا و آن طرف گویندهاند |
عالم افسرده است: در آن اشارتى است بدان چه در قرآن کریم آمده است: «وَ تَرَى اَلْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ اَلسَّحابِ»: کوهها را بینى و پندارى آن را بىجان (بر جاى ایستاده) حالى که چون ابر مىرود.[1]
جَماد: هر چه در آن زندگى یا رویش نیست، مقابل حیوان و نبات.
حشر: روز رستاخیز.
ساکنان: که حرکت ندارند.
عقل را از ساکنان اخبار شد: اژدها شدن عصاى موسى نشانهاى است از آن چه با عقل خود هر چه را ساکن مىبینیم اگر خدا خواهد به حرکت در مىآید.
پاره خاک: به معنای وجود خاکی تو است، اشاره است بدان که خدا از خاک بىجان و بىادراک انسان را به وجود آورد که داراى عقل و شعور است. پس اجزاى عالم که بظاهر آراماند، استعداد چنان جنبشى را دارند.
زین سو: عالم طبیعت.
ز آن سو: عالم معنى و حقیقت.
( 1008) عالم افسرده است و جماد نام دارد البته جامد یعنى افسرده و بىحس . ( 1009) صبر کن که خورشید حشر بتابد تا جنبش جسم جهان را بالعیان مشاهده کنى . ( 1010) عصاى موسى که مار شد بدان که همه جهان از این قبیل است . ( 1011) یک قسمت از خاک را که بدن تو باشد چون زنده کرده است شایسته است که همه خاکها را بر این قیاس بشناسند . ( 1012) این جمادات از این طرف که روى بسمت ما دارند مرده هستند ولى از آن سو که رو بحق دارند زندهاند از این سو خاموش و از آن سو گویا هستند .
مولانا میگوید: رستاخیز و حشرحقیقی انکارناپذیر است. عالم طبیعت هر چند جامد و بیجان مینماید، اما مانند همین اژدهای مُردهوش، وقتی آفتاب روحانی حشر بر آن بتابد جان میگیرد و به موجودی حی و زنده تبدیل میشود. همانطور که اژدها به ظاهر مرده مینمود، این عالم خاک هم به ظاهر مرده است و اگر پروردگار اراده کند که خاک جان بگیرد و به جنبش درآید، چه در این دنیا و چه در قیامت، همهْ هستی را در جنبش خواهیم دید. اژدهاشدن عصای موسی خبر میدهد که چگونه ساکنان و جمادات جان میگیرند.[2] مولانا به نتیجهْ کلی بحث اشاره میکند: همهْ جمادات در نظر ما مردهاند، اما در رابطه با عالم غیب حیاتی دارند و با «آن طرف» درگفتوگو هستند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |