همهْ اجزای عالم دارای حیات ،استعداد وشعورند(ادامه)
( 1013)چون از آن سوشان فرستد سوی ما |
|
آن عصا گردد سوی ما اژدها |
( 1014)کوهها هم لحن داودی کند |
|
جوهر آهن به کف مومی بود |
( 1015)باد حمال سلیمانی شود |
|
بحر با موسی سخندانی شود |
( 1016)ماه با احمد اشارتبین شود |
|
نار ابراهیم را نسرین شود |
( 1017)خاک، قارون را چو ماری درکشد |
|
استن حنانه آید در رشد |
( 1018)سنگ بر احمد سلامی میکند |
|
کوه یحیی را پیامی میکند |
( 1019)ما سمعیعیم و بصیریم و خوشیم |
|
با شما نامحرمان ما خامشیم |
چون از آن سوشان فرستد...: چون از عالم معنى بدین عالم در آید و به صورتى مصور شود.
لحن داودى: اشاره است به آیهْ شریفهْ:« وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ اَلطَّیْرَ»: و همانا داود را از سوى خود فضیلتى بخشیدیم. اى کوه و پرندگان ذکر خدا گویید با او.[1]
جوهر آهن: اشاره است به آیهْ شریفهْ «أَلَنَّا لَهُ اَلْحَدِیدَ»: و آهن را براى او نرم کردیم.[2]
باد حمّال سلیمان: اشاره است به آیهْ شریفهْ «وَ لِسُلَیْمانَ اَلرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ»: و براى سلیمان باد را [مسخر کردیم] رفتن آن به بامداد یک ماه و شبانگاه آن یک ماه.[3]
بحر با موسى: اشاره است بدان چه در قرآن کریم است« أَنِ اِضْرِبْ بِعَصاکَ اَلْبَحْرَ»: که بزن به عصاى خود دریا را.[4]
ماه با احمد: اشاره است به معجزه رسول اکرم (ص) و شکافته شدن ماه به اشاره حضرتش:« اِقْتَرَبَتِ اَلسَّاعَةُ وَ اِنْشَقَّ اَلْقَمَرُ. وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ»: نزدیک شد قیامت و شکافته شد ماه و اگر نشانهاى را بینند روى بر گردانند و گویند جادویى مستمر است.[5] مفسران آن را به معجزى از معجزههاى رسول (ص) تعبیر کردهاند که کافران قریش از او خواستند. رسول (ص) به ماه اشارت کرد و ماه به دو نیم شد.
نار و ابراهیم: اشاره دارد به آنچه در سوره انبیا در این رابطه آمده است.[6] نگاه کنید به: شرح بیت 551 / د /1.
خاک قارون را...: برگرفته از قرآن کریم است:« فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ اَلْأَرْضَ فَما کانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ یَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اَللَّهِ وَ ما کانَ مِنَ اَلمُنْتَصِرِینَ»: پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم و گروهى را نداشت که او را برابر خدا یارى کند و از پیروز شوندهها نبود.[7]
اُستُن حَنّانه: نگاه کنید به: شرح بیت 2124 / د /1.
رَشَد: رستگارى، هشیارى، و کنایه از نالهاى است که آن ستون سر داد.
سنگ بر احمد سلامى مىکند: اشاره است به یکى از معجزههاى رسول (ص): «مَا استَقبَلَهُ جَبَلٌ و لا شَجَرٌ إلاَّ وَ هُوَ یَقُول السَّلامُ عَلَیکَ.»[8] و نیز حدیث جابر «کُنتُ إِذا مَشیتُ فِى شِعابِ مَکَّةَ مَعَ مُحَمّدٍ (ص) لَم یَکُن یمُرُّ بِحَجَرٍ وَ لا شَجَرٍ إلاَّ قالَ السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّه.»[9] ویا به این روایت اشاره دارد که سنگریزه ها در دسا ابو جهل به نبوّت پیامبر گواهی دادند. (نگاه کنید به: شرح بیت 2165 / د /1.)
کوه یحیى را پیامى مىکند: در المنهج القوى آمده است: «از رسول (ص) روایت است که فرمود: سنگى را در مکه مىشناسم که بر من و بر یحیى سلام مىکرد هنگامى که از یهود گریخت، و نزدیک شد او را بگیرند، آن جا کوهى بود گفت یحیى به سوى من بگریز تا تو را درون خود نهم. یحیى بر آن اعتماد نکرد».
( 1013) اگر جمادات را از آن سو و از آن وجهه که رو بحق دارد بسوى ما بفرستد عصا در پیش ما اژدها مىشود . ( 1014) کوهها هم لحن داود شده آهن در کف موم مىگردد . ( 1015) باد بار بر سلیمان گردیده دریا با موسى سخندان و سخنگو مىگردد . ( 1016) ماه اشاره حضرت محمد (ص ع) را مىفهمد و بدونیم مىگردد و آتش براى حضرت ابراهیم بدل به گلستان مىگردد . ( 1017) خاک چون مار قارون را فرو مىبرد و ستون حنانه چیز فهم شده از فراق پیغمبر خدا مىنالد . ( 1018) سنگ با حمد (ص ع) سلام مىکند و کوه به یحیى پیام مىفرستد . ( 1019) (جمادات بزبان حال مىگویند) ما مىشنویم و مىبینیم و خوش هستیم ولى براى شما نامحرمان جمادى بیش نبوده ساکت و خاموشیم .
مولانا گفت: جماد هم جان دارد، اما در نظر ما مرده است. اکنون میگوید: اگر خدا بخواهد که جماد را بفرستد تا ما را با عالم معنا آشنا کند، همان جماد مثل عصای موسی اژدها میشود. کوه که به ظاهر مرده و خاموش است، با داوود آواز میخواند و آهن سخت نرم میشود، چنانکه در دست داوود نرم شد. باد از سلیمان فرمان میبرد. دریا سخن موسی را میفهمد و برای او و یارانش ره میگشاید. ماه به فرمان و اشاره رسول| دونیمه میشود. آتش بر ابراهیم گلستان میگردد. خاک به دعای موسی قارون را فرو برد و نابودکرد و ستون مسجد از دوری پیامبر زاری میکند و بیداری خود را نشان میدهد. سنگریزهها در دست ابوجهل به نبوّت پیامبر گواهی دادند. کوه به حضرت یحیی پیام میدهد و او را در خود پنهان میکند. بنابراین، جمادات در خطاب به انسانهای عاری از معرفت، با زبان حال میگویند: ما به قدرت حق، شنوا و بیناییم و اگر کسی «نامحرم» نباشد، میبیند که حقایق عالم معنا را درک میکنیم. ما با شما نامحرمان عالم معنا خاموش و بینطق هستیم. این کلام مولانا مستفاد از آیهْ شریفه سوره «اسراء» است: و هر موجودی تسبیح و حمد او میگوید، ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید و او بردبار و آمرزنده است.
[1] - (سوره سباء،آیه 10)
[2] - (سوره سباء،آیه 10)
[3] - (سوره سباء،آیه 12) (نیز نگاه کنید به: سوره انبیاء، آیه 81)
[4] - (سوره شعراء،آیه 63)
[5] - (سوره قمر،آیه 1- 2)
[6]- (آیههای 67 تا70 سوره انبیا)
[7] - (سوره قصص،آیه 81)
[8] - (المعجم المفهرس، ذیل «شجر»)
[9] - (بحار الانوار، ج 17، ص 364، از خرایج)
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |