خردها، پیشوایان اندیشه ها و اندیشه ها، پیشوایان دلها و دلها، پیشوایان حواس و حواس، پیشوایان اندام اند . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفترسوم(107)
پنج شنبه 95 فروردین 12 , ساعت 8:35 عصر  

همهْ اجزای عالم دارای حیات ،استعداد وشعورند(ادامه)


( 1013)چون از آن سوشان فرستد سوی ما

 

آن عصا گردد سوی ما اژدها

( 1014)کوه‌ها هم لحن داودی کند

 

جوهر آهن به کف مومی بود

( 1015)باد حمال سلیمانی شود

 

بحر با موسی سخن‌دانی شود

( 1016)ماه با احمد اشارت‌بین شود

 

نار ابراهیم را نسرین شود

( 1017)خاک، قارون را چو ماری درکشد

 

استن حنانه آید در رشد

( 1018)سنگ بر احمد سلامی می‌کند

 

کوه یحیی را پیامی می‌کند

( 1019)ما سمعیعیم و بصیریم و خوشیم

 

با شما نامحرمان ما خامشیم

 چون از آن سوشان فرستد...: چون از عالم معنى بدین عالم در آید و به صورتى مصور شود.

لحن داودى: اشاره است به آیهْ شریفهْ:« وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ اَلطَّیْرَ»: و همانا داود را از سوى خود فضیلتى بخشیدیم. اى کوه و پرندگان ذکر خدا گویید با او.[1]

جوهر آهن: اشاره است به آیهْ شریفهْ «أَلَنَّا لَهُ اَلْحَدِیدَ»: و آهن را براى او نرم کردیم.[2]

باد حمّال سلیمان: اشاره است به آیهْ شریفهْ «وَ لِسُلَیْمانَ اَلرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ»: و براى سلیمان باد را [مسخر کردیم‏] رفتن آن به بامداد یک ماه و شبانگاه آن یک ماه.[3]

 بحر با موسى: اشاره است بدان چه در قرآن کریم است« أَنِ اِضْرِبْ بِعَصاکَ اَلْبَحْرَ»: که بزن به عصاى خود دریا را.[4]

ماه با احمد: اشاره است به معجزه رسول اکرم (ص) و شکافته شدن ماه به اشاره حضرتش:« اِقْتَرَبَتِ اَلسَّاعَةُ وَ اِنْشَقَّ اَلْقَمَرُ. وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ»: نزدیک شد قیامت و شکافته شد ماه و اگر نشانه‏اى را بینند روى بر گردانند و گویند جادویى مستمر است.[5] مفسران آن را به معجزى از معجزه‏هاى رسول (ص) تعبیر کرده‏اند که کافران قریش از او خواستند. رسول (ص) به ماه اشارت کرد و ماه به دو نیم شد.

نار و ابراهیم: اشاره دارد به آنچه در سوره انبیا در این رابطه آمده است.[6] نگاه کنید به: شرح بیت 551 / د /1.

خاک قارون را...: برگرفته از قرآن کریم است:« فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ اَلْأَرْضَ فَما کانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ یَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اَللَّهِ وَ ما کانَ مِنَ اَلمُنْتَصِرِینَ»: پس او و خانه او را به زمین فرو بردیم و گروهى را نداشت که او را برابر خدا یارى کند و از پیروز شونده‏ها نبود.[7]

 اُستُن حَنّانه: نگاه کنید به: شرح بیت 2124 / د /1.

رَشَد: رستگارى، هشیارى، و کنایه از ناله‏اى است که آن ستون سر داد.

سنگ بر احمد سلامى مى‏کند: اشاره است به یکى از معجزه‏هاى رسول (ص): «مَا استَقبَلَهُ جَبَلٌ و لا شَجَرٌ إلاَّ وَ هُوَ یَقُول السَّلامُ عَلَیکَ.»[8] و نیز حدیث جابر «کُنتُ إِذا مَشیتُ فِى شِعابِ مَکَّةَ مَعَ مُحَمّدٍ (ص) لَم یَکُن یمُرُّ بِحَجَرٍ وَ لا شَجَرٍ إلاَّ قالَ السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّه.»[9] ویا به این روایت اشاره دارد که سنگریزه ها در دسا ابو جهل به نبوّت پیامبر گواهی دادند. (نگاه کنید به: شرح بیت 2165 / د /1.)

کوه یحیى را پیامى مى‏کند: در المنهج القوى آمده است: «از رسول (ص) روایت است که فرمود: سنگى را در مکه مى‏شناسم که بر من و بر یحیى سلام مى‏کرد هنگامى که از یهود گریخت، و نزدیک شد او را بگیرند، آن جا کوهى بود گفت یحیى به سوى من بگریز تا تو را درون خود نهم. یحیى بر آن اعتماد نکرد».

( 1013) اگر جمادات را از آن سو و از آن وجهه که رو بحق دارد بسوى ما بفرستد عصا در پیش ما اژدها مى‏شود . ( 1014) کوه‏ها هم لحن داود شده آهن در کف موم مى‏گردد . ( 1015) باد بار بر سلیمان گردیده دریا با موسى سخندان و سخنگو مى‏گردد . ( 1016) ماه اشاره حضرت محمد (ص ع) را مى‏فهمد و بدونیم مى‏گردد و آتش براى حضرت ابراهیم بدل به گلستان مى‏گردد . ( 1017) خاک چون مار قارون را فرو مى‏برد و ستون حنانه چیز فهم شده از فراق پیغمبر خدا مى‏نالد . ( 1018) سنگ با حمد (ص ع) سلام مى‏کند و کوه به یحیى پیام مى‏فرستد . ( 1019) (جمادات بزبان حال مى‏گویند) ما مى‏شنویم و مى‏بینیم و خوش هستیم ولى براى شما نامحرمان جمادى بیش نبوده ساکت و خاموشیم‏ .

مولانا گفت: جماد هم جان دارد، اما در نظر ما مرده است. اکنون می‏‏گوید: اگر خدا بخواهد که جماد را بفرستد تا ما را با عالم معنا آشنا کند، همان جماد مثل عصای موسی اژدها می‏‏شود. کوه که به ظاهر مرده و خاموش است، با داوود آواز می‏‏خواند و آهن سخت نرم می‏‏شود، چنان‌که در دست داوود نرم شد. باد از سلیمان فرمان می‌برد. دریا سخن موسی را می‌فهمد و برای او و یارانش ره می‏‏گشاید. ماه به فرمان و اشاره رسول| دونیمه می‏‏شود. آتش بر ابراهیم گلستان می‏‏گردد. خاک به دعای موسی قارون را فرو برد و نابودکرد و ستون مسجد از دوری پیامبر زاری می‏‏کند و بیداری خود را نشان می‏‏دهد. سنگ‌ریزه‏ها در دست ابوجهل به نبوّت پیامبر گواهی دادند. کوه به حضرت یحیی پیام می‏‏دهد و او را در خود پنهان می‏‏کند. بنابراین، جمادات در خطاب به انسان‏های عاری از معرفت، با زبان حال می‏‏گویند: ما به قدرت حق، شنوا و بیناییم و اگر کسی «نامحرم» نباشد، می‏‏بیند که حقایق عالم معنا را درک می‏‏کنیم. ما با شما نامحرمان عالم معنا خاموش و بی‌نطق هستیم. این کلام مولانا مستفاد از آیهْ ‌شریفه سوره «اسراء» است: و هر موجودی تسبیح و حمد او می‌گوید، ولی شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید و او بردبار و آمرزنده است.



[1] - (سوره سباء،آیه 10)

[2] - (سوره سباء،آیه 10)

[3] - (سوره سباء،آیه 12) (نیز نگاه کنید به: سوره انبیاء، آیه 81)

[4] - (سوره شعراء،آیه 63)

[5] - (سوره قمر،آیه 1- 2)

[6]- (آیه‏های 67 تا70 سوره انبیا)

[7] - (سوره قصص،آیه 81)

[8] - (المعجم المفهرس، ذیل «شجر»)

[9] - (بحار الانوار، ج 17، ص 364، از خرایج)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 103 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402341 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]