( 1082)گفت فرعونش ورق در حکم ماست |
|
دفتر و دیوان حکم این دم مراست |
( 1083)مرا بخریدهاند اهل جهان |
|
از همه عاقلتری تو ای فلان |
( 1084)موسیا خود را خریدی هین برو |
|
خویشتن کم بین به خود غره مشو |
( 1085)جمع آرم ساحران دهر را |
|
تا که جهل تو نمایم شهر را |
( 1086)این نخواهد شد به روزی و دو روز |
|
مهلتم ده تا چهل روز تموز |
ورق در حکم ماست: هر چه من خواهم خواهد شد. همانند آن چه نمرود به ابراهیم (ع) گفت. چون ابراهیم گفت: «رَبِّیَ اَلَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ». نمرود گفت:« أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ».[1]
خریدن: پذیرفتن، قبول کردن.
خود را خریدى: خود را کسى شمردى.
دهر: روزگار.
شهر: مجازاً: مردم، مردم شهر.
مهلت دادن: اشاره است بدان چه در قرآن کریم است:« فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنا وَ بَیْنَکَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَکاناً سُوىً» پس همانا بیاریم تو را سحرى همانند آن. پس قرار ده میان ما و خودت موعدى را که از آن نگذریم نه ما و نه تو در جاى هموارى.[2]
چهل روز تموز: در بسیارى از شهرها «تموز» را به مطلق «تابستان» گویند و غالباً آن را با «چله» استعمال کنند. مثلاً «چلّه تموز» فرا رسید. چنان که گویند چلّه زمستان. ماه تموز برابر است با ماه ژوئیه فرنگى.
( 1082) فرعون گفت اکنون ورق در دست ما و دفتر و دیوان و حکومت با شخص من است. ( 1083) اهل عالم همگى مرا انتخاب کرده و معتقدند که عاقلترین مردم هستم. ( 1084) اما تو را فقط خودت پسندیده و انتخاب کردهاى برو و این قدر خود بین مباش و بخود غره مشو. ( 1085) سحره جهان را حاضر کرده نادانى تو را بتمام مردم شهر مىنمایانم. ( 1086) ولى این کار با یک روز دو روز ممکن نیست چهل روز وقت براى این کار لازم است.
فرعون گفت: ای موسی! دفتر این جهان در اختیار ماست؛ یعنی من حاکم بر سرنوشت و مقدّرات مردم هستم و آنها حکومت مرا پذیرفتهاند؛ مگر تو از همه مردم عاقلتری؟ برو و کمتر خودخواهی کن و شیفته خود نشو، وگرنه همه جادوگران روزگار را اینجا جمع میکنم تا نادانی تو را به همه اهالی شهر نشان دهم. ای موسی! این کار با یکی دو روز ممکن نیست؛ یعنی جمع کردن این همه جادوگر به سرعت میسر نیست. تا چلّه تابستان به من مهلت بده.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |