( 1087)گفت موسی این مرا دستور نیست |
|
بندهام امهال تو مامور نیست |
( 1088)گر تو چیری و مرا خود یار نیست |
|
بنده فرمانم بدانم کار نیست |
( 1089)میزنم با تو بجد تا زندهام |
|
من چه کارهْ نصرتم من بندهام |
( 1090)میزنم تا در رسد حکم خدا |
|
او کند هر خصم از خصمی جدا |
امهال: مهلت دادن، فرصت دادن.
چه کاره نصرتم: پیروزى در اختیار من نیست. مرا با پیروزى چکار. نصرت در اختیار خداست. چنان که در قرآن کریم است:« وَ مَا اَلنَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ اَلْعَزِیزِ اَلْحَکِیمِ».[1]
زدن با کسى: جنگیدن، مبارزه کردن.
جدا کردن خصم از خصم:یعنی این نزاع را پایان دهد. اشاره است بدان چه در قرآن کریم آمده است:« إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ اَلْقِیمَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ» همانا پروردگارت داورى مىکند میان آنان روز رستاخیز، در آن چه در آن خلاف دارند.»[2]
( 1087) موسى گفت من این اجازه را از خداى خود ندارم من بندهام و بمن امر نشده است که بتو مهلت دهم. ( 1088) اینکه تو یار و یاور و قدرت دارى و من کمکى ندارم باین کار کارى ندارم زیرا که من بنده فرمانم. ( 1089) من تا زندهام با تو در نبرد هستم کارى هم باین که غلبه کنم یا نکنم ندارم زیرا که من بندهام و مأمور. ( 1090) من مىزنم تا حکم خداوند بمن برسد زیرا او است که هر خصمى را از خصم جدا مىکند.
موسی گفت: اجازه این کار با من نیست. من بندهای بیش نیستم و از بارگاه الهی به من امر نشده است که تو را مهلت دهم. من مطیع و فرمانبردار امر حقتعالی هستم و کاری به این کارها ندارم. من تا زندهام با تمام توان با تو پیکار میکنم و مطیع امر حضرت حقام. آنقدر با تو پیکار میکنم تا داوری و حکم حق برسد، زیرا اوست که میان دشمنان قضاوت میکند. مضمون این ابیات در آیات قرآنی نیست، اما در تفاسیر مطالب مختصری وجود دارد.
( 1091)گفت نه نه، مهلتم باید نهاد |
|
عشوهها کم ده تو کم پیمای باد |
( 1092)حق تعالی وحی کردش در زمان |
|
مهلتش ده متسع مهراس از آن |
( 1093)این چهل روزش بده مهلت بطوع |
|
تا سگالد مکرها او نوع نوع |
( 1094)تا بکوشد او که نی من خفتهام |
|
تیزرو گو پیش ره بگرفتهام |
( 1095)حیلههاشان را همه برهم زنم |
|
و آنچه افزایند من بر کم زنم |
( 1096)آب را آرند من آتش کنم |
|
نوش و خوش گیرند و من ناخوش کنم |
( 1097)مهر پیوندند و من ویران کنم |
|
آنکه اندر وهم نارند آن کنم |
( 1098)تو مترس و مهلتش ده دُمدراز |
|
گو سپه گرد آر و صد حیلت بساز |
عشوه دادن: گول زدن، فریب دادن.
باد پیمودن: دعوى بىهوده کردن. بىهوده گفتن، حرف بی حساب زدن یا خیال باطل کردن است.
مُتّسِع: فراخ، دراز.
مهلت متّسع: یعنی مهلت بی حد و وسیع.
به طوع: به رغبت. به دل خواه.
تیز رو گو: یعنی بگذار تند برود، بتازد.
بر کم زدن: خوار گرداندن، ناچیز کردن. (هر کار کنند از دست من نخواهند رهید).
مهر پیوندند: یعنی بکوشند که طرفدار جمع کنند.
دم دراز: یعنی طولانى.
( 1091) فرعون گفت نه بىهوده مگو و عشوه مکن مهلت لازم است. ( 1092) در همان وقت از طرف خداوند بموسى وحى رسید که مهلت زیاد باو بده و هیچ نترس. ( 1093) چهل روز مهلتى که مىخواهد بده تا درست فکر حیله نموده و هر نوع تدبیرى که مىخواهد بکار برد. ( 1094) او هر کوششى که دارد بکند من هم نخوابیدهام باید تند رفت و گفت که راه را قبلا گرفتهام . ( 1095) تمام حیله آنها را بهم خواهم زد و آن چه به تدبیر خود بیفزایند من کمش خواهم کرد . ( 1096) اگر آب بیاورند تبدیل به آتش مىکنم عیش و نوش خوش آنها را ناخوش خواهم کرد . ( 1097) آنها اگر بخورشید بپیوندند من ویران خواهم کرد کارى مىکنم که در وهم نگنجد . ( 1098) تو هیچ نترس و مهلت زیادى بده و بگو هر چه مىخواهى سپاه حاضر کن و صد گونه حیله بکار بر .
فرعون گفت: نه، باید به من مهلت دهی؛ کمتر نیرنگ بهکارگیر و کمتر یاوه سرایی کن. حقتعالی در همان وقت به موسی وحی کرد که، به فرعون مهلت متسع و بیحد و وسیع بده و از او بیمناک مباش. این مهلت را بده تا هرچه میخواهد برای مکر و فریب تلاش کند. من در کمین او هستم و همه حیلههای او را خنثی میکنم و شدّت و حدّت آن حیله را درهم میشکنم. آب آنها را به آتش تبدیل میکنم و گوارایی آنان را به ناخوشی دگرگون میسازم.[3] فرعون مىپنداشت با مهلت خواستن مىتواند خود را از موسى (ع) برهاند. دنیا پرستان چنیناند و پندارند مکنت دنیا و زندگانى طولانى آنان را از عذاب خدا نجات خواهد داد حالى که خدا فرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً»: کافران مپندارند مهلتى که به آنان مىدهیم بر ایشان خوب است. مهلتشان مىدهم تا بر گناه بیفزایند.»[4]
[1] - (سوره آل عمران،آیه 126 و نیز سوره انفال،آیه 10)
[2] - (سوره سجده،آیه 25)
[3] - موضوع (مهلت موسی به فرعونیان) در آیه 59 سوره طه آمده است.
[4] - (سوره آل عمران،آیه 178)
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |