دانشمندان، پیشوا و پرهیزگاران، سروراند و همنشینی آنها، مایه فزونی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفترسوم(119)
جمعه 95 اردیبهشت 3 , ساعت 8:50 عصر  

گلستان معرفت، هدیهْ انبیا(ادامه2)


  ( 1126)پس چرا علمی ‏بیاموزی به مرد

 

کش بباید سینه را زآن پاک کرد

( 1127)پس مجو پیشی ازین سر لنگ باش

 

وقت وا گشتن تو پیش آهنگ باش

( 1128)آخرون السابقون باش ای ظریف

 

بر شجر سابق بود میوه‌طریف

( 1129)گرچه میوه آخر آید در وجود

 

اول است او زآن که او مقصود بود

( 1130)چون ملائک گوی لا علم لنا

 

تا بگیرد دست تو علّمتنا

( 1131)گر درین مکتب ندانی تو هجا

 

همچو احمد پری از نور حجی

 از گزافه: به عبث، بى‏دلیل.

لنگ: کنایه از درمانده در کار دنیا. فقیر ظاهرى.

ننگ: کنایه از حقارت آنان در دیده دنیا پرستان.

پا شکسته: کنایه از با عسرت، با سختى.

حَرَج: تنگى، سختى.

دل از دانش‏ها بشستند.

          دفتر صوفى سواد حرف نیست             جز دل اسپید همچون برف نیست‏

159/ د / 2

لَدُن: نزد حق. علم لدُنِّى: علمى است که از جانب حق افاضه شود: «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً».[1]

 آخِرُون السَّابِقُون: اشاره به حدیث نبوی است که:« نَحنُ الآخِرُونَ السَّابِقُون» نگاه کنید به: شرح بیت: 3042 2.

لا عِلمَ لَنا: برگرفته از قرآن کریم است:« قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا»: گفتند پاکا که تویى ما را دانشى نیست جز آن که ما را آموخته‏اى.»[2]

هِجا: حروف تهجى (الف، ب، ت،...). کنایه از درس، دانش.

هجا ندانی: یعنی خواندن ونوشتن ندانی، اُمّی باشی.

حِجى: عقل، خرد.

نورحجی: یعنی نور عقل و عقل خداجو.

 ( 1126) بنا بر این چرا یک علمى بمرد یاد بدهى که سینه را باید از آن دانش پاک کرد . ( 1127) پس در این طرف پیشى مجوى و لنگ باش تا در موقع بر گشتن پیش آهنگ باشى‏ . ( 1128) مصداق حدیث «آخرون السابقون» باش که میوه لطیف بر درخت مقدم است‏ . ( 1129) اگر چه میوه در آخر بوجود مى‏آید ولى در اول امر مقصود او بوده که درخت بوجود آمده‏ . ( 1130) چون ملایکه لا علم لنا بگو تا علمتنا از تو دستگیرى کند بگو نمى‏دانم تا بتو یاد بدهند. ( 1131) اگر در مکتب این عالم بى‏سواد صرف بوده حتى هجى حروف را هم ندانى چون حضرت رسول (ص ع) جانت از نور عقل و فرهنگ انباشته خواهد شد .

 

مولانا می‏گوید: راه بهرمندی از علم لدنی و الهی دو چیز است:

الف) پیشتاز نبودن در برخورداری از مزایای این جهانی و مصرف نکردن قوای خود برای این حیات مادی؛

ب) همانند فرشتگان، فروتنی در آموختن علم الهی و گفتن این‌که : تو منزّهی، ما را دانشی نیست، جز آن‌که به ما آموختی که تویی دانای حکیم.

مولانا می‏گوید: هرگونه علم را از وجود خود نفی کن و همه را از حق تعالی بدان تا تعلیم الهی، دست‌گیر تو شود و تو را به مکاشفات ربّانی و مشاهدات رحمانی واصل کند. اگر مدعی هیچ علمی‏ نباشی به خدا و علم الهی می‏رسی. هرگاه انسان از کمند معلومات رسمی ‏و محفوظات خود برهد و دریابد که علوم ظاهری و محفوظات ذهنی یارای دست‌گیری و وصال او به حقیقت نیست، آن‌گاه با تکیه بر عقل خداجو می‏تواند از ورطه‏های جهل و تاریکی به سلامت بگذرد و به حقیقت برسد.



[1] - (سوره کهف،آیه 65)

[2] - (سوره بقره،آیه 32)



نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 237 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1401863 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]