خداوند ـ عزّوجلّ ـ، کسی را که برای برادرانشروی در هم می کشد، دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفترسوم درس(148)
پنج شنبه 95 خرداد 27 , ساعت 1:27 صبح  

نباید فقط به ظاهر قرآن متمسک شد(ادامه درس قبل)


 ( 1394)جمع صورت با چنین معنیِّ ژرف

 

نیست ممکن جز ز سلطانی شگرف

( 1395)در چنین مستی مراعات ادب

 

خود نباشد ور بود باشد عجب

( 1396)اندر استغنا مراعات نیاز

 

جمع ضدین‌ است چون گرد و دراز

( 1397)خود عصا معشوق عمیان می‌بود

 

کور خود صندوق قرآن می‌بود

( 1398)گفت کوران خود صنادیق‌اند پر

 

از حروف مصحف و ذکر و نذر

( 1399)باز صندوقی پر از قرآن به است

 

زآن‌که صندوقی بود خالی به‌دست

( 1400)باز صندوقی که خالی شد ز بار

 

به ز صندوقی که پر موش است و مار

 شگرف: بزرگ.

سلطان شگرف: استعاره از پیمبر یا ولىِّ خدا.

استغنا (استغناء): در لغت بى‏نیازى است و در اصطلاح صوفیان مقام کبریایى است، چنان که هیچ چیز را به حساب نیارند. فرید الدین «استغنا» را یکى از هفت وادى عرفان دانسته است:

          بعد از این وادى استغنا بود             نه در او دعوى و نه معنى بود

          مى‏جهد از بى‏نیازى صَرصرى             مى‏زند بر هم به یک دم کشورى‏

          هفت دریا یک شَمَر اینجا بود             هفت اخگر یک شرر اینجا بود

(منطق الطیر عطار، ص 200)

مراعات نیاز: یعنی مردان حق به هیچ عامل این جهانی، واز جمله به لفظ وعبارت برای بیان آنچه در می یابند، نیاز ندارند.

عمیان: یعنی کوران.

عصا معشوق عمیان می‌بود: عصا معشوق کوران است.

حروف مصحف: یعنی الفاظ قرآن.

ذِکر: یاد پروردگار و تکرار اسمای او در خلوت است. کنایه از آیه‏هاى قرآن.« ذلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ اَلْآیاتِ وَ اَلذِّکْرِ اَلْحَکِیمِ». [1]

 نُذُر: جمع نذیر: به معنای هشدارها و اندرزها دربارهْ تکالیف شرعی است، آن چه ترساننده باشد از نشانه‏هاى الهى یا گفتار پیمبران.« وَ ما تُغْنِی اَلْآیاتُ وَ اَلنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ».[2] نیز کنایه از کتاب‏هاى پیمبران.« هذا نَذِیرٌ مِنَ اَلنُّذُرِ اَلْأُولى‏.»[3]

          گشت ارسلناک شاهد در نُذُر             ز آن که بود از کَون، او حرّ بن حُر

3824/ د / 1

صندوق خالی ز بار: کسی است که علم ظاهر را ندارد و راهی به باطن هم نیافته است

صندوق پر از موش و مار: است؛ یعنی مرد ناآگاه که در وجودش کفر و عصیان هم باشد.

مولانا می‏‏گوید: ظاهر و لفظ قرآن برای کسانی مهم است که به حقیقت و معنای آن نرسیده‌اند و آن «معنی ژرف» در این الفاظ نمی‏‏گنجد، مگر یک نیروی الهی در کار باشد. بیان آن معنای ژرف در الفاظ، مثل این است که از «مست» انتظار «مراعات ادب» داشته باشیم. آنها که به حقیقت می‏‏رسند؛ مست حقیقت‌اند و ادراک و حالشان در لفظ نمی‏‏گنجد.

مولانا مثال دیگری را بیان می‌کند: آدم بی‌نیاز، نیازی به مراعات نیاز ندارد. مردان حق نیز به هیچ عامل این‌جهانی و از جمله به لفظ و عبارت برای بیان آن‌چه درمی‌یابند، نیازی ندارند. مولانا می‏‏گوید: عصا معشوق کوران است و اهل ظاهر کورانی هستند که حقیقت قرآن را نمی‌دانند، اما ذهن آنها مانند صندوق انباشته از الفاظ و مباحث گوناگون است و همین الفاظ و مباحث، مانند عصای کوران آنها را سرپا نگه می‏‏دارد. مولانا می گوید: کور‌ها، جنبه‏های لفظی دین را خوب به خاطر می‏‏سپارند؛ اما معنای آن را درنمی‌یابند. اگر چه یاد داشتن این الفاظ نیز بد نیست.



[1] - (سوره آل عمران،آیه 58)

[2] - (سوره یونس،آیه 101)

[3] - (سوره نجم،آیه 56)

 


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 38 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1401664 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]