( 1468)شاه و سلطان و رسول حق کنون |
|
هست داوود نبی ذو فنون |
( 1469)با چنان عزی و نازیکاندروست |
|
که گزیدستش عنایتهای دوست |
( 1470)معجزاتش بیشمار و بیعدد |
|
موج بخشایش مدد اندر مدد |
( 1471)هیچکس را خود ز آدم تا کنون |
|
کی بدست آواز صد چون ارغنون |
( 1472)که به هر وعظی بمیراند دویست |
|
آدمی را صوت خوبش کرد نیست |
( 1473)شیر و آهو جمع گردد آن زمان |
|
سوی تذکیرش مغفل این از آن |
( 1474)کوه و مرغان همرسایل با دمش |
|
هردو اندر وقت دعوت محرمش |
( 1475)این و صد چندین مر او را معجزات |
|
نور رویش بی جهات و در جهات |
( 1476)با همه تمکین خدا روزی او |
|
کرده باشد بسته اندر جستوجو |
( 1477)بیزرهبافی و رنجی روزیاش |
|
مینیاید با همه پیروزیاش |
( 1478)این چنین مخذول واپس ماندهای |
|
خانه گندهْ دون و گردونراندهای |
( 1479)این چنین مدبر همیخواهد که زود |
|
بیتجارت پر کند دامن ز سود |
( 1480)این چنین گیجی بیامد در میان |
|
که برآیم بر فلک بینردبان |
شاه و سلطان: داوود و پسرش سلیمان که علاوه بر نبوت، پادشاه نیز بودند.
ارغنون: سازى است معروف. در یونانى این کلمه به معنى لوله و ناى است. این ساز از لولههایى با درازىهاى مختلف ترکیب شده و با دمیدن در آن آواز پدید مىآمده است و به تدریج به تعداد لولهها افزوده شده.[1]
آواز صد چون ارغنون: یعنی آوازی که صد برابر بهتر است از صدای ساز ارگ (از سازهای بادی است که در یونان قدیم اختراع شده است).
بمیراند دویست: و هر وقت که داود زبور آغاز کردى خلق مدهوش شدندى و چهل فرسنگ آواز او شنیدندى و هر چه کافر بودند هر گاه آواز بشنیدندى در حال جان بدادندى.[2]
تَذکیر: پند، موعظت.
مُغَفَّل: ناآگاه.
کوه و مرغان: برگرفته از قرآن کریم است:« یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ اَلطَّیْر»َ[3].
هم رسایل: هم آواز.
نور رویش بی جهات و در جهات:یعنی نور رویش در تمام جهات هست نه از شرق می تابد ونه از غرب، اشاره دارد به آیهْ سوره نور.[4]
تَمکین: یعنی بع همه قدرت، توانایى.
زره بافى: چنان که در قرآن کریم است:«وَ أَلَنَّا لَهُ اَلْحَدِیدَ»: و آهن را براى او نرم کردیم[5].
مخذول: یعنی خوار، زبون، کسی که خدا او را واگذاشته است و یاری نمیکند، اشاره به همان مؤمن روزیطلب است.
خانه گنده: یعنی کسی که در زندگی دنیایی مانده و گند گرفته است.
گردون رانده: یعنی رانده درگاه حق. کنایت از بد بخت، بىچاره، فلک زده.
مُدبَر: بخت بر گشته.
بیامد در میان: یعنی مدعی شد.
گیج: یعنی نادان و سبک مغز.
مردم میگفتند: مردی به عظمت داوود، روز و شب کار میکند و زره میبافد تا نان خود را درآورد، ولی این مرد مفتخور، روزی بیزحمت و حلال طلب میکند. «عزّ و ناز» برای داوود، به دلیل آن است که عنایت حق او را به نبوت برگزیده و امواج بخشایش الهی پیدرپی به او میرسد؛ چون پروردگار به شفاعت داوود بسیاری از گناهان خلق را میبخشید. صدای حضرتداوود به قدری لطیف و دلنشین بود که در هر وعظی، شیر و آهو در کنار هم پای وعظ او میآمدند، درحالیکه از یکدیگر بیخبر بودند و همراه آواز داوود، پرندگان نیز آواز میخواندند.[6] نور حضرت داوود در تمامی شش جهات عالم میتابد، اما نه اینکه از یکسو بهسوی دیگر بتابد؛ نور او نور حق است و در همه جهات هست، نه از شرق میتابد و نه از غرب «با همه تمکین» یعنی با همه قدرت و مکنت که خدا به او داده است، زره بافی میکرد. [7]
[1] - (دائرة المعارف فارسى)
[2] - (قصص الانبیاء جویرى، ص 150)
[3] - (سوره سباء،آیه 10)
[4] - سوره نور، آیهْ 35
[5] - (سوره سباء،آیه 10)
[6] - مضمون این کلام در آیات 79 سوره انبیا و10 سوره سبا آمده است
[7] - (اشاره به آیه 80 سوره انبیا).
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |