سزاوارتر مردم به بخشودن ، تواناترشان است به کیفر نمودن . [نهج البلاغه]
عرشیات
شرح وتفسیرمثنوی دفترسوم(167)
دوشنبه 95 تیر 14 , ساعت 12:50 صبح  

در جامه خواب افتادن استاد و نالیدن او از وهم رنجورى 

 

( 1578)جامه خواب آورد و گسترد آن عجوز

 

گفت امکان نه و باطن پر ز سوز

( 1579)گر بگویم متهم دارد مرا

 

ور نگویم جد شود این ماجرا

( 1580)فال بد رنجور گرداند همی‏

 

آدمی‏ را که نبودستش غمی‏

( 1581)قول پیغامبر قبوله یفرض

 

ان تمارضتم لدینا تمرضوا

( 1582)گر بگویم او خیالی بر زند

 

فعل دارد زن که خلوت می‌کند

( 1583)مر مرا از خانه بیرون می‌کند

 

بهر فسقی فعل و افسون می‌کند

( 1584)جامه خوابش کرد و استاد اوفتاد

 

آه آه و ناله از وی می‌بزاد

( 1585)کودکان آن‌جا نشستند و نهان

 

درس می‌خواندند با صد اندهان

( 1586)کین همه کردیم و ما زندانییم

 

بَد بِنایی بود ما بَد بانی ایم

 عجوز: یعنی پیرزن.

گفت: (مصدر مرخم) گفتن، گفتار. و مى‏توان آن را فعل و «عجوز» را فاعل گرفت. (در حالى که درون او از رنج مى‏سوخت با خود گفت امکان مخالفت نیست.)

ماجَرا جد شدن: کنایه از به درازا کشیدن و بسیار شدن.

جد شود این ماجرا: یعنی او خود را جدّاً بیمار خواهد شمرد.

فال بد: یعنی سخن گفتن از بدی که نیامده است.

قَبُولُه یُفرض: پذیرفتن آن واجب است.

إن تَمارَضتُم لَدَینا: اگر نزد ما خود را به بیمارى بزنید، بیمار مى‏شوید. گرفته از عبارتى است که آن را حدیث پنداشته‏اند: لا تَمارَضُوا فَتَمرَضُوا.[1] و نیز:« لا تَمارَضُوا فَتَمرَضوا وَ لا تَحفِرُوا قُبُورَکُم فَتَمُوتُوا»[2].

          گفت پیغمبر که رنجورى به لاغ             رنج آرد تا بمیرد چون چراغ‏

1070/ د /1

خیال بر زدن: پنداشتن، گمان بد بردن. زن با خود می‏گوید: اگر بگویم که تو بیمار نیستی، خیالش بر می‏دارد که زن کاری در سر دارد.

مولانا حال درونی پیرزن را با خود ، توصیف می‏کند که درونش می‏سوخت و چیزی نمی‏‏توانست بگوید. در ابیات بعد پیر زن با خود و در درون خود سخن می‏گوید: چکیده مضمون این ابیات نظر به این حدیث نبوی است که: «لاتمارضوا فتمرضوا ولا تحفروا قبورکم فتموتوا». مولانا می گوید: پذیرفتن سخن پیامبر واجب است که فرمود: اگر خود را بیمار بنمایی بیمار می‏شوید و برای خود گور نکنید و از مردن سخن نگویید، خواهید مرد»



[1] - (شرح انقروى)

[2] - (احادیث مثنوى، ص 12، از کنوز الحقائق)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 533 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402159 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]