( 1926)آن دقوقی داشت خوش دیباجهای |
|
عاشق و صاحب کرامت خواجهای |
( 1927)در زمین میشد چو مه بر آسمان |
|
شبروان را گشته زو روشن روان |
( 1928)در مقامی مسکنی کم ساختی |
|
کم دو روز اندر دهی انداختی |
( 1929)گفت در یک خانه گر باشم دو روز |
|
عشق آن مسکن کند در من فروز |
( 1930)غرة المسکن احاذرها انا |
|
انقلی یا نفس سیری للغنا |
( 1931)لا اعود خلق قلبی بالمکان |
|
کی یکون خالصاً فی الأمتحان |
( 1932)روز اندر سیر بد شب در نماز |
|
چشم اندر شاه باز او همچو باز |
( 1933)منقطع از خلق نی از بد خویی |
|
منفرد از مرد و زن نی از دویی |
( 1934)مشفقی بر خلق و نافع همچو آب |
|
خوش شفیقی و دعایش مستجاب |
( 1935)نیک و بد را مهربان و مستقر |
|
بهتر از مادر شهیتر از پدر |
دیباجه:یعنی صورت و چهره، روى، رخسار.
شکسته دل آمد بر خواجه باز عیان کرد اشکش به دیباجه راز
(بوستان سعدى، ص 86)
بعضى شارحان «دیباجه» را بدایت حال و ابتداى سلوک معنى کردهاند. پیداست این معنى را از مضمون بیتهاى آینده گرفتهاند. هر چند این معنى نیز محملى دارد، لیکن دور مىنماید.
چو مه بر آسمان:یعنی رهنمای دیگران.
شب روان: یعنی سالکان راه حق که گویی در شب ره میسپارند و به هدایت پیر نیاز دارند.
انداختن: یعنی بار انداختن و ماندن، اقامت کردن.
فروز کردن: افروخته شدن. کنایه از دل بستگى پیدا نمودن.
غِرّةُ المَسکَن...: من از شیفته شدن به یک جا ماندن مىپرهیزم. اى نفس رخت بر بند و براى بىنیازى سفر کن. (سالک را نباید که در منزلى بماند و بدان دل خوش کند، بلکه باید پیوسته در سیر باشد و هیچ چیز او را مشغول ندارد).
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد مىدارد که بر بندید محملها
(حافظ)
لا اُعَوِّد...: دل را به ماندن در جایى خو نمىدهم تا از آزمایش خالص بر آید.
شاه: کنایه از عظمت بارى عزّ اسمه. (جز به خدا به چیزى نمىنگریست).
شهى: یعنی مورد تمایل، خواستنی و مطلوب،گوارا، دل پسند.
مولانا می گویید: دقوقی کمتر درجایی مسکن میساخت یا ماندگار میشد. میگفت: من حذر میکنم از اینکه به مسکنی دل خوش کنم. ای نفس! از اینجا برو و به بینیازی سفرکن. من خوی دل خود را به ماندن در مکانی عادت نمیدهم، تا این دل در آزمایش حق، پاک و بیریا باشد. دوری دقوقی از مردم نتیجهْ بدخویی یا نفاق و دشمنی نبود، بلکه نتیجه اشتغال به سیر معنوی و الهی بود. او با همه مهربان و برای همه پناه و محل امن بود.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |