[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(205)
پنج شنبه 95 شهریور 11 , ساعت 8:15 عصر  

باز گشتن به قصّه دقوقى

عظمت قدر ومنزلت اولیای خدا

( 1943)مر علی را بر مثال شیر خواند

 

شیر مثل او نباشد گرچه راند

( 1944)از مثال و مثل و فرق آن بران

 

جانب قصه‌ْ دقوقی ای جوان

( 1945)آن‌که در فتوا امام خلق بود

 

گوی تقوا از فرشته می‌ربود

( 1946)آن‌که اندر سیر مه را مات کرد

 

هم ز دین‌داری او دین رشک خورد

( 1947)با چنین تقوا و اوراد و قیام

 

طالب خاصان حق بودی مدام

( 1948)در سفر معظم مرادش آن بدی

 

که د‌می ‏بر بنده‌ْ خاصی زدی

( 1949)این همی‌گفتی چو می‌رفتی به راه

 

کن قرین خاصگانم ای اله

( 1950)یا رب آنها را که بشناسد دلم

 

بنده و بسته‌میان و مُجمِلم

( 1951)و آن‌که نشناسم تو ای یزدان جان

 

بر من محجوبشان کن مهربان

 شیر خواندن رسول (ص) على را: چنان که مى‏دانیم و چنان که مشهور است یکى از لقب‏هاى امیر مؤمنان (ع) «اسد اللّه الغالب» است و این لقب در محاورهْ شیعیان از دیگر لقب‏هاى آن حضرت شهرت بیشتر دارد. و در کتاب‏هاى عامه و خاصه آمده است از جمله حافظ ابو سعد عبد الملک بن محمد خرگوشى (وفات 406) در کتاب شرف المصطفى از مناقب کاشى (ص 74، نسخه خطى کتابخانه آیت اللَّه مرعشى) نویسد که: «رسول خدا (ص) بر منبر پس از حمد و ثناى بارى پرسید على بن ابى طالب کجاست؟ حضرتش برخاست.

رسول او را به خود نزدیک کرد و فرمود... این اسد اللّه است در زمین...» نیز محب الدین طبرى (وفات 694) در ذخائر العقبى و محمد صالح کشفى حسینى حنفى در المناقب المرتضویة و تنى چند از عالمان و محققان اهل سنّت این حدیث و مانند آن را آورده‏اند.

مثال و مثل: «مثال» آن چه براى روشن شدن مطلبى یا قاعده‏اى آورند، و مقصود از آن بیشتر فهمیدن استفاده کننده است، چنان که گویند فاعل کننده کار است، مانند جمله «على نوشت.» على فاعل و نوشت فعل است. «مثل» مانند بودن دو یا چند چیز است در تمام ماهیت یا صفات.

          مثل نبود آن مثال آن بود             تا برد بوى آن که او حیران بود

3407 / د /3

فتوى: در اصطلاح فقیهان راى مجتهد است در مسئله‏اى شرعى فرعى براى مقلّدان مشتمل بر یکى از احکام واجب، حرام، مستحب، مکروه، و مباح.

مات کردن ماه: از آن رو که ماه در سیر مثل است. و سالک پیوسته بایستى در سیر باشد.

اوراد: جمع ورد: جزئى از قرآن یا دعا که همه روزه خوانده شود.

قیام: در لغت برخاستن است، و در اصطلاح بر پا بودن به عبادت و انجام احکام شریعت و طریقت.

بر کسى زدن: بدو رسیدن، ملاقات کردن او.

بسته میان: کنایه از آماده به خدمت.

دم زدن: به معنای همدم شدن و ملاقات کردن است.

مُجمِل:یعنی ستاینده و تحسین کننده، نیکو کار.

محجوب:ناشناخته، ناشناسا که از اوصاف اولیاى خداست (نزد خلق).

مضمون این ابیات نشان دهنده آن است که خاصان درگاه حق هیچ گاه از عنایت به طالبان و تفقد حال آنان غافل نیستند.

          سوى مکّه شیخ اُمّت بایزید             از براى حجّ و عمره مى‏دوید

          او به هر شهرى که رفتى از نخست             مر عزیزان را بکردى باز جست‏

2219- 2218 / د /2

ونیز بیان آن است که هر چند افاضت‏هاى حضرت حق بر سالک بیشتر شود او را مشتاق‏تر کند و طلب فیض افزون‏تر گردد .

در ابیات پیشین صحبت از این بود که مثال و مقال، قادر به توصیف و بیان حقایق الهی نیست. در این‌جا هم می‏گوید: علی را شیر خدا نامیده‏اند اما واقعاً علی(ع) چه شباهتی به شیر دارد؟ در ظاهر، صورت و پیکر آنها مانند یک‌دیگر نیست. پس این مثال و تشبیه، حقیقت علی(ع) را نشان نمی‏‏دهد. از این حرف‌ها بگذریم. «گوی تقوا از فرشته می‏ربود»، یعنی پرهیزکارتر و پاک‌تر از فرشته بود. او آن‌قدر متدین بود که دین، او را از خود به حق نزدیک‌تر می‏دید. «خاصان حق»، مردانِ کامل و واصل‌اند، که هم‌نشینی آنها برای کاملان و واصلان نیز سودمند و در نظر مولانا ضروری است:

چون شوی دور از حضور اولیا

 

در حقیقت گشته‌ای دور از خدا

مولانا به صورت مناجات گونه می گوید: پروردگارا ! من در برابر بندگان خاصّت که قلباً می‏شناسم، آمادهْ خدمت هستم و حاضرم هرگونه نیکی در حقشان انجام دهم. ای خدای جان‌آفرین! آن دسته از اولیایی که از دیدهْ باطنی من در پرده و حجاب‏اند نسبت به من مهربان گردان.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 155 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401267 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]