آنچه از مالت رفت و تو را پند آموخت ، از دستت نشد و نسوخت . [نهج البلاغه]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(213)
پنج شنبه 95 شهریور 11 , ساعت 8:27 عصر  

باز شدن آن شمع‏ها هفت درخت 

جایگاه مردان حق فراتر از سدرة المنتهی است

 

( 2005)باز هر یک مرد شد شکل درخت

 

چشمم از سبزیّ ایشان نیک‌بخت

( 2006)زانبهیّ برگ پیدا نیست شاخ

 

برگ هم گم گشته از میوه‌ْ فراخ

( 2007)هر درختی شاخ بر سدره زده

 

سدره چه بود از خلا بیرون شده

( 2008)بیخ هر یک رفته در قعر زمین

 

زیرتر از گاو و ماهی بد یقین

( 2009)بیخشان از شاخ خندان‌روی‌تر

 

عقل از آن اشکالشان زیر و زبر

( 2010)میوه‌ای که بر شکافیدی ز زور

 

همچو آب از میوه جستی برق نور

 درخت شدن: کنایه از طورى دیگر از اطوار ابدال است. درختى پر شاخ و انبوه و پر میوه، که چشم از تماشای آنها احساس نیکبختی می کند. و این نگریستن به ابدال است از نظر سودى که مردم از دانش آنان مى‏برند. (براى توضیح بیشتر در این باره نگاه کنید به: شرح بیت 2641 / د /1 به بعد)

تشریحى که از شاخ و ریشه درختان کرده است به احتمال قوى بر گرفته از قرآن کریم است: أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اَللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی اَلسَّماءِ.[1] که در برخى روایت‏ها پیمبر و امامان اصل و ولایت فرع آن تفسیر شده است.[2]

سِدره: همان سدرة المُنتهی است، درختی در عالم بالا که فرشته از آن فراتر نمی رود.، اما مرد حق به فراسوی آن راه دارد.، چنان که پیامبر(ص) در معراج از آن گذشت وجبرئیل همان جا ماند.

خَلا: خلأ، فراتر از افلاک.

بیخ: شاید درون و باطن مرد حق باشد.

عقل زیر و زبر بود: یعنی عقل قادر به ادراک آن حال نبود.

میوهْ این درخت‌ها: کنایه از تأثیر روحانی آنها نیز هست که «برق نور» از آنها می‏جهد و راه عالم معنا را می‏نماید.

برشکافیدی ز زور: یعنی از فشار درون و از پرمایگی می‏شکافت.

در این‌جا هفت شمع دقوقی به هفت مرد و سپس به هفت درخت تبدیل شده است؛ درختانی انبوه و پرشاخ و برگ و پرمیوه‌ که چشم از تماشای آنها احساس نیک‌بختی می‏کند. «سدره»، همان سدرة ‌المنتهی است؛ درختی در عالم بالا که فرشته از آن فراتر نمی‏‏رود، اما مرد حق به فراسوی آن راه دارد؛ چنان‌که پیامبر(ص) در معراج از آن گذشت و جبرئیل همان‌جا ماند. هفت مرد حق نیز از سدرة‌المنتهی فراتر رفته و از عالم «خلا» نیز که فراتر از افلاک است گذشته‌اند. درحالی‌که هنوز ریشه در زمین دارند و پیوند آنها از دیگر خلایق نگسسته است. اشاره دارد به آیهْ شریفه سورهْ ابراهیم: آیا ندیدی که خدا چه‌سان مثال زد؟ سخن پاک، درختی پاک را ماند که ریشهْ آن استوار و شاخه آن سر به آسمان کشیده است.



[1] - (سوره ابراهیم،آیه 24)

[2] - (المیزان، ج 12، ص 63)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 295 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401407 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]