مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
عرشیات
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(216)
پنج شنبه 95 شهریور 11 , ساعت 8:32 عصر  

جلوه های سعادت بخش عالم غیب(ادامه)


( 2035)حتی اذا ما استیأس الرسل بگو

 

تا بظنوا انهم قد کذبوا

( 2036)این قرائت خوان به تخفیف کذب

 

این بود که خویش بیند محتجب

( 2037)در گمان افتاد جان انبیا

 

ز اتفاق منکریّ اشقیا

( 2038)جائهم بعد التشکک نصرنا

 

ترکشان گو بر درخت جان بر آ

( 2039)می‌خور و می‌ده بدان کش روزی است

 

هر دم و هر لحظه سحرآموزی است

 حَتَّى اِذا ما...: برگرفته از قرآن کریم است: «حَتَّى إِذَا اِسْتَیْأَسَ اَلرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا»: تا آن که پیامبران نومید شوند و پنداشتند کافران به آنان دروغ گفته‏اند، یارى ما بدیشان رسید.[1] تعبیرى است از حالت آنان که خدا مهر بر دلهاشان نهاده است، دیده‏هاشان باز است و دریچه دلهاشان در بسته و فراز. تا آن جا که فرستادگان خدا از این غفلت در شگفت مى‏مانند و از هدایتشان نومید مى‏گردند.

چنان که مى‏بینیم در قرآن کریم «کُذِبُوا» به تخفیف ذال است. و معنى آیه طبق این قرائت این است که «تا آن که پیامبران نومید شدند و [کافران‏] یقین کردند که به آنان دروغ گفته شده.» در برخى روایت‏ها «کُذِّبوا» با تشدید ذال است و معنى آن این است که پیمبران یقین کردند کافران آنان را دروغ‏گو مى‏دانند. در روایتى از ابن عباس آمده است که «پیمبران گمان کردند خدا با آنان خلف وعده کرده است.[2] برخى تفسیرهاى شیعه «کذبوا» را چنین معنى کرده‏اند: «نومید شدند [پیمبران و یقین کردند که از سوى‏] کافران تکذیب شده‏اند».

على بن محمد بن جهم گوید در مجلس مأمون بودم و امام رضا (ع) نزد او بود.

مأمون گفت مگر گفته تو نیست که پیمبران معصوم‏اند؟ فرمود آرى. مأمون گفت پس مرا از گفته خدا خبر ده که «حَتَّى إِذا استَیأسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أنَّهم قَد کُذِبُوا جَاءَهُم نَصْرُنَا». رضا (ع) فرمود امّت پیمبران گمان بردند که پیامبران به آنان دروغ گفته‏اند.[3] چون پیغامبران نومید شدند از اسلام قوم خویش و یقین دانستند که ایشان بر تکذیب مُصِرّ باستادند.[4]

 امّا مولانا «کذبوا» را تفسیرى عارفانه کرده است. که آنان خود را محجوب دیدند. راهنمایان حق مردم را از ناپایدار بودن دنیا و جاودان بودن آخرت آگاه مى‏سازند، بدانها نشانه‏ها مى‏دهند اما منکران ایشان را دروغزن مى‏خوانند و نافرمانى مى‏کنند. پیغمبران از این چشم بندى به شگفت مى‏افتند و از هدایت آنان نومید مى‏شوند.

و اما آمدن یارى خدا، پیمبران را آن بود، که مخالفانشان را تباه کرد و آنان را نجات داد چنان که در داستان هود و شعیب است.

مى‏خور: یعنی ازبهره های درخت جان بخور، وبه هر کسی که شایستگی دارد بده، خطاب به انبیاست که از هدایت بیشتر کافران نومید شده‏اند. و بعضى مخاطب را دقوقى گرفته‏اند.

سحر آموزى: استعاره از تعلیم‏هاى ربانى که به صورت‏هاى مختلف است.

مولانا با توجه به یأس و ناامیدی دقوقی، می‏گوید:حالت او مانند پیامبران خدا بود که در طی دوران نبوت خود گاه نومید می‏شدند و می‏پنداشتند که یاری خدا به آنها نخواهد رسید. بعد از این شک و گمان، یاری حق به آنها می‌رسید. اشاره دارد شریفه سورهْ یوسف: تا آن‌جا که پیامبران ناامید می‏شدند و گمان بردند که به آنها دروغ گفته‌اند. آن گاه یاری ما به آنها رسید. اصولاً مولانا سرگرم شدن به مباحث کلامی را دوست ندارد و سعی می کند اگر جایی مباحث کلامی مطرح می شود سریع از آن عبور کند ، بنابراین می‏گوید: این بحث‏های امور ظاهری را رها کن و از میوه‏های «درخت جان» یا عالم معنا بهره بگیر. از بهره‏های درخت جان بخور و به هر که شایستگی دارد بده که این بهره‏های عالم معنا آدم را مسحور می‏کند و هر دم سحر تازه‏ ایجاد می‌کند.



[1] - (سوره یوسف،آیه 110)

[2] - (تفسیر قرطبى، ذیل آیه)

[3] - (المیزان، ج 11، ص 282)

[4] - (کشف الاسرار، ج 5، ص 149)


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 303 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401415 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]