دانش به آموزش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
حکایت پادشاه جهود(37)
پنج شنبه 92 مرداد 31 , ساعت 11:0 عصر  

 

( 549)عین آن تخییل را حکمت کند

 

عین آن زهر آب را شربت کند

  ( 550)آن گمان انگیز را سازد یقین

 

مِهر‏ها رویاند از اسباب کین

  ( 551)پرورد در آتش ابراهیم را

 

ایمنی روح سازد بیم را

  ( 552)از سبب سوزیش من سودایی‌ام

 

در خیالا تش چو سوفسطایی‌ام

تخییل: بخیال انداختن، خیال، خیال انگیزی که گمراه کننده باشد.

حکمت: حق و صواب، سخن راست و درست، مصلحت.

شربت کند: یعنی عنایت پروردگار همان عامل شک وگمراهی را به عامل یقین تبدیل می کند.

آن گمان‌انگیز: همان تخییل یا هر عمل گمراه کنندهْ دیگر است که انسان را از معرفت الهی باز دارد.

یقین: اعتقاد وتکیه کردن به پروردگار وقبول اوست چنان که گویی انسان حق را می بیند وامور غیبی را به چشم دل مشاهده می کند وچنان باور دارد که جایی برای شک باقی نمی ماند.

گمان انگیز: همان تخییل یا هرعامل گمراه کنند? دیگر است که انسان را ازمعرفت حق باز می دارد.

پرورد در آتش ابراهیم را : اشاره است بقصه‏ى حضرت ابراهیم که نمرود وى را در آتش افکند و آن آتش را خداى تعالى بر وى برد و سلام و گلستان کرد.[1]

سودایى: مبتلا بمرض خیال، مالیخولیایى، دیوانه. منسوب به ((سوداء)) یکى از اخلاط چهارگانه (سودا، صفرا، خون، بلغم) که بعقیده‏ى اطباى پیشین غلبه‏ى آن خلط، مورث امراض عصبى است.

سوفسطایى: گروهى که جست و جو و کشف حقیقت را ضرور ندانسته بلکه آموزگارى فنون را بر عهده گرفته و شاگردان خویش را در فن مناظره ماهر مى‏ساختند، کسى که براى غلبه‏ى بر خصم بهر وسیله‏اى اعم از قیاس صحیح یا غلط متشبث گردد. سوفسطاییان را علماء اسلام بدین گونه تعریف کرده‏اند: گروهى از حکما که منکر حسیات و بدیهیات بوده‏اند، اینان سه فرقه بوده‏اند: لا ادریه که در وجود و دانستن اشیا متوقف بوده و هیچ چیز را بطور جازم نمى‏پذیرفته‏اند، عنادیه که مى‏گفته‏اند ما بطور قطع مى‏دانیم که هیچ چیز موجود نیست و ثبوت حقائق را منکر بوده‏اند، عندیه که حقایق اشیا را تابع اعتقاد مى‏دانسته و منکر ثبوت و تمیز آنها در نفس الامر بوده‏اند. علماء اسلام عقاید سوفسطاییان و شکاکین را بهم آمیخته‏اند.[2]

( 549) خداوند است که عین تخیل و وهم را تبدیل بحکمت و عین زهر را بشربت مبدل مى‏کند.() در خرابى گنجها نهان ساخته خار را تبدیل بگل و جسم را مبدل بجان مى‏سازد. ( 550) گمان را بیقین مبدل کرده از اسباب دشمنى و کینه نتیجه مهر و محبت مى‏گیرد. ( 551) ابراهیم را در آتش حفظ کرده ترس را ایمنى روح قرار مى‏دهد. ( 552) من از سبب سازى خداوند دیوانه شده و از سبب سوزى او سوفسطائى گردیده همه اسباب را وهم و خیال تصور مى‏کنم. () در سبب سازیش سر گردان و از سبب سوزیش حیرانم.

مولانا می‏گوید:قدرت خداى تعالى بى‏نهایت است و نسبت به اضداد متساوى است و خواص و آثارى که از اشیا بظهور مى‏رسد به آفرینش اوست و او مى‏تواند که آن آثار را از هر کدام که خواهد باز ستاند و در ضد وى قرار دهد زیرا قدرت او بر اعطا و موهبت بهمان اندازه است که بر منع و باز گرفتن و چون همه‏ى آفرینش از جهت ذات و صفت و تاثیر و تاثر مغلوب قدرت و زیر فرمان اوست پس مى‏تواند که آن چه را موجب خیال و شک است سبب یقین و عین حکمت کند و هر چه را که مورث هلاک است علت حیات و بقا سازد و با چنین نیرو و قدرت که بر تبدیل اشیا دارد، مکر آن وزیر چگونه برابرى مى‏کرد و پهلو مى‏زد و سرانجام دیده شد که آن حیله‏ها بر باد رفت و دین عیسى گسترش یافت و پایدار ماند.

آری این عنایت پروردگار است که همان عامل شک و گمراهی را به عامل یقین تبدیل می‏کند. یقین، اعتقاد و تکیه کردن به پروردگار و قبول اوست؛ چنان‌که گویی بنده، حق را می‏بیند و امور غیبی را به چشمِ دل مشاهده می‏کند و چنان باور دارد که جایی برای شک باقی نمی‏‏ماند.

از نمونه‏های بارز تبدیل‌سازی عوامل و اسباب توسط حق، ماجرای حضرت ابراهیم با نمرودیان است. هنگامی‏که او را در آتش انداختند آتش در گرد او به گلزار تبدیل شد. عنایت حق چیزی را که مانند آتش، بیمِ سوختن به همراه دارد به چیزی بدل می‏کند که روح بدون هیچ ترسی به سوی آن می‏رود.

در ادامه مولانا از سخنان پیشین خود چنین نتیجه می‏گیرد: قدرت حق همهْ اسباب و علل را می‏سوزاند و آن‌چه مشیت اوست انجام می‌دهد. گاه انسان را چنان حیران می‏کند که از رسیدن به حقایق، نومید می‌شود و مانند سوفسطاییان، تحقیق و جست‌وجوی منطقی را کنار می‏گذارد. البته سوفسطایی شدن مولانا نتیجه‌اش گمراهی نیست، بلکه مرد راه خدا در این وادی خود را به پروردگار می‏سپارد تا فضل الهی او را به سرمنزل معرفت برساند.



[1]   - الانبیاء آیه‏ى 68تا 72

[2]   - کشاف اصطلاحات الفنون در ذیل: سفسطه، سیر حکمت در اروپا، طبع طهران، ص 24، 80.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 204 بازدید
بازدید دیروز: 678 بازدید
بازدید کل: 1401316 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]