( 595) گفت حجتهاى خود کوته کنید |
|
پند را در جان و در دل ره کنید |
( 596) گر امینم، متهم نبود امین |
|
گر بگویم آسمان را من زمین |
( 597) گر کمالم، با کمال انکار چیست |
|
ور نیم این زحمت و آزار چیست |
( 598)من نخواهم شد از این خلوت برون |
|
زآْن که مشغولم به احوال درون |
حجت کوته کنید: یعنی جر وبحث نکنید. سخن را ادامه ندهید.
ره کردن : راه دادن، راه باز کردن، پذیرفتن پند از دل وجان:
قصهى یوسف مصرى همه در چاه کنید ترک خندان لب من آمد هین راه کنید
دیوان سنایى، ص 180
گر امینم: یعنی اگر مورد اعتماد شما هستم.
متهم نبود امین :این مصراع مبتنى است بر حدیث نبوى: لیس لک ان تتهم من قد ائتمنته. و نظیر آن روایت شده از حضرت جعفر بن محمد الصادق علیه السلام: لَیسَ لَکَ اَن تَأتَمِنَ مَن خانَکَ وَ لا تَتَّهمَ مَن اِئتَمَنتَ. و این حدیث و نظایر آن مبناى فتواى فقهاست در احکام امانات و ضمان ودیعه[1].
گر کمالم: یعنی اگر کامل هستم.
انکار چیست : یعنی این همه اصرار وابرام برای چیست.
( 595) وزیر گفت کمتر اجتماع کنید و پند مرا از دل و جان بپذیرید.( 596) من اگر بعقیده شما امین هستم امین را اگر به آسمان بگوید زمین است نباید متهم بدروغ نمود. ( 597) من اگر شخص کامل هستم انکار شخص کامل چه معنى دارد اگر نیستم این همه ابرام چیست و براى چه مزاحم من مىشوید. ( 598) من مشغول اعمال درونى بوده از خلوت بیرون نخواهم آمد.
( 599) جمله گفتند: اى وزیر انکار نیست |
|
گفت ما چون گفتن اغیار نیست |
اغیار: یعنی بیگانه، غیر ِآشنا به مسائل.
( 599) مریدان گفتند سخنان ما جنبه انکار ندارد و گفتههاى ما مانند سخنان دیگران نیست.
( 600)اشک دیده است از فراق تو دوان |
|
آه آه است از میان جان روان |
( 601)ما چو طفلانیم و ما را دایه تو |
|
بر سر ما گستران آن سایه تو |
( 602)طفل با دایه نه استیزد، ولیک |
|
گرید او، گر چه نه بد داند نه نیک |
آه آه است: یعنی آه وناله جانسور.
از میان جان روان: یعنی آه در نیان جان ما همچون شعل? آتش، شعله وراست.
نه استیزد: یعنی از روی لجاجت نیست.
( 600) (اینجا باز مولوى مریدان وزیر را فراموش کرده منظور خود را مخاطب قرار داده مىگوید) در فراق تو اشک از دیدهگان ما جارى و آه جان سوز در سینه ما شعلهور است.( 601) طفل با دایه خود در ستیز نیست او مىگرید بدون اینکه خوب را از بد تشخیص دهد.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |