( 879) اصل ایشان بود آتش ابتدا |
|
سوى اصل خویش رفتند انتها |
( 880) هم ز آتش زاده بودند آن فریق |
|
جزوها را سوى کل باشد طریق |
( 881) آتشى بودند مومن سوز و بس |
|
سوخت خود را آتش ایشان چو خس |
( 882) آن که بوده ست أُمُّهُ اَلهاویَه |
|
هاویه آمد مر او را زاویه |
( 883) مادر فرزند، جویان وى است |
|
اصلها مر فرعها را در پى است |
جزوها را سوى کل باشد طریق: سخن در مناسبت وجنسیت وتأثیر آن در کشش دو چیز به سوی یکدیگر است.
آتشى بودند مومن سوز: یعنی جهودان آتش ِمؤمن سوز بودند، یعنی مخالف ایمان بودند.
أُمُّهُ اَلهاویَه : یعنی مادرش دوزخ است، اشاره است به آیهى شریفه: وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ، فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ، وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ، نارٌ حامِیَةٌ [1] یعنی کسی که بار اعمال نیکش سبک باشد پناهگاهش دوزخ است.
هاویه : بنا بر قول مشهور«هاویه» آتشى است ستبر و ژرف و یا یکى از طبقات دوزخ است.[2]
( 879) اصل آنها از آتش بود در آخر نیز به اصل خود بر گشتند.( 880) آنها از آتش زائیده شده بودند و همواره جزء براهى مىرود که بکل خود منتهى گردد.() آنها از آتش زائیده شده بودند که همواره دم از آتش و دود مىزدند.( 881) آتشى بودند مؤمن سوز ولى مثل خس و خاشاک بالاخره خویشتن را آتش زدند. ( 882) و آن که مادرش (هاویه) آخرین طبقه جهنم بوده بالاخره جاى او در کنج هاویه خواهد بود.( 883) هر مادرى فرزند خود را مىطلبد و هر اصلى فرع خود را مىخواهد و بسوى او متمایل است.
مولانا می گوید: دوزخ بیک اعتبار صورت قهر الهى و تجسم اعمال شر و زشت است که آن نیز ظهور قهر و غضب خداست بر بندهاى که اعمال شر از وى صدور مىیابد بدین نظر بندهى بد کار تحت تصرف قهر الهى واقع مىگردد و بدان منجذب مىشود چنان که مادر همواره فرزند را در مراقبت دارد و چیزها بدو مىآموزد و فرزند نیز پیوسته بمادر مىگراید و در همه حال بدو روى مىآورد و مولانا بدین جهت که میان بد کاران و قهر و غضب الهى کشش و گرایش وجود دارد از این آیه نتیجه مىگیرد که بد کاران همواره بمظاهر قهر که اعمال و نیات زشت است توجه دارند و سرانجام نیز بصورت قهر که دوزخ است باز مىگردند و بعضى گفتهاند که دوزخ، ملکوت و عالم شیطان است و کسى که اعمال شیطانى از وى بظهور مىرسد آخر الامر در آن عالم منزل مىکند. این توجیه نیز دور از مقصد ما نیست و بدان چه گفتیم مرتبط است زیرا عالم شیطان هم بهر حال ظهور قهر الهى است.[3]
[1] - القارعه، آیهى 8، 9، 10، 11
[2] - ابو الفتوح رازى، ج 5، ص 575، تفسیر امام فخر رازى، ج 8، ص 666.
[3] - بیان السعادة، طبع ایران، ج 1، ص 330، ج 2، ص 121.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |