خود پسندی خرد را تباه می کند . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
ادامه حکایت آن جهود دیگر(20)
سه شنبه 92 شهریور 19 , ساعت 9:6 صبح  

طرح مسئله جذب و جنسیّت، ورجوع فرع به اصل خویش

( 879) اصل ایشان بود آتش ابتدا

 

سوى اصل خویش رفتند انتها

( 880) هم ز آتش زاده بودند آن فریق

 

جزوها را سوى کل باشد طریق‏

( 881) آتشى بودند مومن سوز و بس

 

سوخت خود را آتش ایشان چو خس‏

( 882) آن که بوده ست أُمُّهُ اَلهاویَه

 

هاویه آمد مر او را زاویه‏

( 883) مادر فرزند، جویان وى است            

 

اصلها مر فرعها را در پى است‏

جزوها را سوى کل باشد طریق‏: سخن در مناسبت وجنسیت وتأثیر آن در کشش دو چیز به سوی یکدیگر است.

آتشى بودند مومن سوز: یعنی جهودان آتش ِمؤمن سوز بودند، یعنی مخالف ایمان بودند.

أُمُّهُ اَلهاویَه : یعنی مادرش دوزخ است، اشاره است به آیه‏ى شریفه: وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ، فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ، وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ، نارٌ حامِیَةٌ [1] یعنی کسی که بار اعمال نیکش سبک باشد پناهگاهش دوزخ است.

هاویه : بنا بر قول مشهور«هاویه» آتشى است ستبر و ژرف و یا یکى از طبقات دوزخ است.[2]

   ( 879) اصل آنها از آتش بود در آخر نیز به اصل خود بر گشتند.( 880) آنها از آتش زائیده شده بودند و همواره جزء براهى مى‏رود که بکل خود منتهى گردد.() آنها از آتش زائیده شده بودند که همواره دم از آتش و دود مى‏زدند.( 881) آتشى بودند مؤمن سوز ولى مثل خس و خاشاک بالاخره خویشتن را آتش زدند. ( 882) و آن که مادرش (هاویه) آخرین طبقه جهنم بوده بالاخره جاى او در کنج هاویه خواهد بود.( 883) هر مادرى فرزند خود را مى‏طلبد و هر اصلى فرع خود را مى‏خواهد و بسوى او متمایل است‏.

مولانا می گوید: دوزخ بیک اعتبار صورت قهر الهى و تجسم اعمال شر و زشت است که آن نیز ظهور قهر و غضب خداست بر بنده‏اى که اعمال شر از وى صدور مى‏یابد بدین نظر بنده‏ى بد کار تحت تصرف قهر الهى واقع مى‏گردد و بدان منجذب مى‏شود چنان که مادر همواره فرزند را در مراقبت دارد و چیزها بدو مى‏آموزد و فرزند نیز پیوسته بمادر مى‏گراید و در همه حال بدو روى مى‏آورد و مولانا بدین جهت که میان بد کاران و قهر و غضب الهى کشش و گرایش وجود دارد از این آیه نتیجه مى‏گیرد که بد کاران همواره بمظاهر قهر که اعمال و نیات زشت است توجه دارند و سرانجام نیز بصورت قهر که دوزخ است باز مى‏گردند و بعضى گفته‏اند که دوزخ، ملکوت و عالم شیطان است و کسى که اعمال شیطانى از وى بظهور مى‏رسد آخر الامر در آن عالم منزل مى‏کند. این توجیه نیز دور از مقصد ما نیست و بدان چه گفتیم مرتبط است زیرا عالم شیطان هم بهر حال ظهور قهر الهى است.[3]



[1]   - القارعه، آیه‏ى 8، 9، 10، 11

[2]   - ابو الفتوح رازى، ج 5، ص 575، تفسیر امام فخر رازى، ج 8، ص 666.

[3]   - بیان السعادة، طبع ایران، ج 1، ص 330، ج 2، ص 121.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 197 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1401823 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]