( 984)بد مُحالی جُستکو دنیا بجُست |
|
نیک حالی جُستکو عقبی بجُست |
( 985)مکرها در کسب دنیا بارد است |
|
مکرها در ترک دنیا وارد است |
( 986)مکر آن باشد که زندان حفره کرد |
|
آن که حفره بستآن مکری است سرد |
( 987)این جهان زندان و ما زندانیان |
|
حفره کن زندان و خود را وارهان |
بد مُحالی: یعنی مهلت بدی طلبیدن، فرصت بدی خواستن.
بارد است: یعنی خنک و بی لطف است.
وارد است: یعنی یعنی پذیرفتنی است، پسندیده است.
زندان حفره کرد: یعنی باید با ایجاد راه ازآن بگریزیم وخود را از زندان آزاد کنیم.
این جهان زندان: این کلام برگرفته است از مضمون حدیث: الدنیا سجن المؤمن و جنه الکافر.[1]
خود را وارهان: یعنی خود را آزاد ساز
( 984) کسى که دنیا طلبید مهلت بدى خواسته است که دنباله آن سختى و مشقت است و کسى که آخرت طلبید حال خوشى یافت که دائمى است.( 985) حیلههایى که در راه دنیا بکار مىرود سرد و بىمقدار بوده و تدبیر باید مصروف ترک دنیا گردد. ( 986) تدبیر آن است که زندان را سوراخ کرده روزنهاى بجهان آزاد باز کند تدبیرى که این روزنه را ببندد تدبیرى خنک و بىمورد است.( 987) این جهان زندان است و ما زندانى زندان را کنده سوراخ کن و خود را آزاد ساز.
مکر و تدبیر در راه زندگی مادی، خنک و بیلطف است اما اگر در راه بریدن از دنیا و پیوستن به آخرت و ادراک حقایق الهی باشد، پذیرفتنی و پسندیده است. دنیا زندان است و باید حفرهای در آن پدید آوریم و از آن بگریزیم نه آن که حفرهها را ببندیم و خود را بیشتر زندانی کنیم، چون این کار تدبیری خنک است. آری ای عزیز! درد حق است، زیرا مشیت الهی است، دوا هم حق است، زیرا توسل به اسباب و کوشش در راه مقصود، سپاسگزاری انسان در برابر قدرتی است که حق به او داده است. آنها که منکر جهد و کوششاند، در واقع برای نفی آن تلاش میکنند.
خلاصه چون در گفتهى بزرگان اشاراتى موجود است که موید ادعاى جبریان تواند شد مولانا آنها را توجیه مىکند که مقصود از مذمت مکر و حیله و چارهگرى، مصروف داشتن قوهى عاقله و تدبیر در امور دنیا و کوشش و حرص آورى در جمع مال و هر چیزى است که انسان را از حقیقت و کمال انسانى و بالمآل از خدا بدور دارد و براى آن که باز هم تصور غلطى دست ندهد دنیا را در ابیات بعد تفسیر فرموده است،
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |