( 57) چون به خویش آمد ز غرقاب فنا |
|
خوش زبان بگشاد در مدح و دعا: |
( 58) کای کمینه بخششت مُلک جهان |
|
من چه گویم؟ چون تو میدانی نهان |
( 59) ای همیشه حاجت ما را پناه |
|
بار دیگر ما غلط کردیم راه |
( 60) لیک گفتی: گر چه میدانم سِرت |
|
زود گو پیداکنش بر ظاهرت |
غرقاب: آب عمیق که از سر بگذرد و هلاک کند.
غرقاب فنا: حالتی است که سالک به خود توجه نداشته بلکه با همهْ وجود متوجه حضرت حق است ومانند غریق از هوش رفته را ماند که از حرکت باز مىماند و دستخوش حرکت امواج است.
کمینه :یعنی کمترین ،یا حداقل،معنی مصراع چنین است: ای خدایی که حداقل بخشش تو ،اعطای مُلک وپادشاهی این جهان است.
مُلک جهان:یعنی پادشاهی این جهان.
سِرت: یعنی اسرار قلب وآنچه درباطن انسان می گذرد.
پیداکنش بر ظاهرت: یعنی اسرار به زبان آوردن وآشکار کردن.
( 57) و چون از حال گریه و بىخودى بخود آمد زبان بمدح و ثناى خداوند گشوده.( 58) گفت اى کسى که کمترین بخشش تو ملک جهان است من چه بگویم و چه بخواهم در صورتى که تو از اعماق قلب من با خبرى.( 59) اى کسى که در موقع حاجت پناهگاه و بر آورنده حاجات ما بودهاى این مرتبه هم ما راه ثواب را گم کرده و کج رفتهایم.( 60) تو اسرار قلبى مرا مىدانى ولى من از آن جهت سخن مىگویم که گفتهاى اسرار خود را بزبان بیاورید.
محتوای ابیات برگرفته ازمضمون آیاتى است که دلیل است بر احاطهى علم خداى تعالى بجزئیات و اسرار و ضمائر بندگان از قبیل:«أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اَللَّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ وَ أَنَّ اَللَّهَ عَلاَّمُ اَلْغُیُوبِ »[1] ونیز آی?:« یَعلمُ خائنةُ الأعیُن ِوما تُخفی الصّدُور» یعنی خداوند، خیانب چشمها وآنچه دلها پبهان می دارند، می داند.[2]
همچنین مستفاد است از مضمون آیاتى که دلالت دارد بر تحریض بر دعا از قبیل:« اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً...»: یعنی پروردگارتان را به زاری وپنهانی بخوانید. ونیزآی?:« وَ اُدْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إنَّ رحمتَ الله ِقریبٌ مِنَ المُحسنینَ»: یعنی او را به بیم وامید بخوانید که رحمت الهی به نیکوکاران نزدیک است .[3] «وَ قالَ رَبُّکُمُ اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»: یعنی پروردگارتان گوید: مرا به دعا بخوانید تا برایتان اجابت کنم.[4] همچنین آیاتی که دلالت دارند بر تحریض بر دعا نظیر: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»: و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا مىخواند، پاسخ مىگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)![5] ، سوره نمل: آیه:«أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ»: یا کسى که دعاى مضطرّ را اجابت مىکند و گرفتارى را برطرف مىسازد، و شما را خلفاى زمین قرارمىدهد؛ آیا معبودى با خداست؟! کمتر متذکّر مىشوید!،[6]
[1] - سوره التوبة، آیه78.
[2] - سوره غافر،آیه 19
[3] - سوره الاعراف،آیه های 55، 56
[4] - سوره غافر، آیه60
[5] - سوره بقره:آیه 186
[6] - سوره نمل: آیه62
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |