(1259)این همه دانست، و چون آمد قضا |
|
دانش یک نهی شد بر وی خطا |
(1260)کای عجب نهی از پی تحریم بود |
|
یا به تأویلی بد وتوهیم بود |
(1261)در دلشتأویل چون ترجیح یافت |
|
طبع درحیرت سوی گندم شتافت |
(1262)چون قضا آیدنبینی غیر پوست |
|
دشمنان را باز نشناسی ز دوست |
(1263)باغبان را خار چون در پای رفت |
|
دزد فرصت یافت، کالا برد تفت |
دانش یک نهی شد بر وی خطا: اشاره به آن قسمت از سرگذشت حضرت آدم وحوّاست که آنها نهی پروردگار را ندیده گرفتند واز میوهْ ممنوعه(انگور، گندم یا انجیر) خوردند واز بهشت رانده شدند.و آیهى شریفهى: وَ قُلْنا یا آدَمُ اُسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ اَلْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ اَلشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ اَلظَّالِمِینَ [1] بیانگر آن است.
کای عجب نهی از پی تحریم بود: بعضی از محققین درشرح این سخن میگویند: نهی ممکن است به معنای تحریم باشد که در آن صورت ارتکاب آن گناه است، یا نهی تنزیهی باشد به این معنا که ترک آن بهتر است و مفسران قرآن در مورد «ولاتقربا» در این آیه اختلاف نظر دارند؛ شیعه که انبیا را معصوم میدانند این نهی را تنزیهی شمردهاند.
توهیم: یعنی به خیال انداختن، حس کنجکاوی را بیدار کردن.
یا به تأویلی بد وتوهیم بود:یعنی یا به یک تأویلى براى این بود که آدم را بگمان و خیال انداخته حس کنجکاویش را بیدار کند.
تفت: به غارت بردن، به سرعت کالایی را بردن.
سخن مولانا این است که آدم توجه نداشت که نهی پروردگار به معنای تحریم است و موضوع را موافق هوای خود تأویل کرد و نفس، او را به خوردن گندم کشانید؛ مانند باغبانی که خاری در پایش برود و سرگرم بیرون آوردن آن شود و دزد، میوههای او را ببرد.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |