(1405)ای برادر! چون ببینی قصر او؟ |
|
چون که در چشم دلت رسته است مو |
(1406)چشم دل از مو و علت پاک آر |
|
و آن گه آن دیدار قصرش چشم دار |
(1407)هر که را هست از هوسها جان پاک |
|
زود بیند حضرت و ایوان پاک |
(1408)چون محمد پاک شد زین نار و دود |
|
هر کجا رو کرد وجه الله بود |
(1409)چون رفیقی وسوسه بدخواه را |
|
کی بدانی ثَمَّ وَجهُ الله را؟ |
(1410)هر که را باشد ز سینه فتح باب |
|
او ز هر شهری ببیند آفتاب |
قصر فرمانروایان را با چشم ظاهر میتوان دید اما قصر الهی را فقط با چشم باطن و چشم دل باید مشاهده کرد، البته اگر در چشم دل مویی نرسته باشد یا بیماری دیگری مانع نشده باشد.
موی در چشم رُستن: کنایه از موانع مشاهده جمال حق است. ویا کنایه از وجود غرض یا محبتی که مانع دیدن حقیقت است، میباشد. نظیر:
گر چه یک مو بد گنه که جسته بود لیک آن مو در دو دیده رسته بود
بود آدم دیدهى نور قدیم موى در دیده بود کوه عظیم[1]
حضرت: پیشگاه و حضور پادشاه، پاى تخت
حضرت و ایوان پاک: به کنایه، عالم حق و مقام قدس الهى.
نار و دود: وسوسههای نفس و هوسهای انسانی است. و «بدخواه» نفس اماره است.
بد خواه: مجازا، نفس اماره. ناظر است بحدیث: اعدى عدوک نفسک التی بین جنبیک.[2] و یا به آیاتى که در آنها شیطان بنام ((عدو)) یاد شده است از قبیل: وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ اَلشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ.[3] که در آن صورت، بمعنى شیطان خواهد بود.
وجه اللَّه: اشاره است به آیهى شریفه :« وَ لِلَّهِ اَلْمَشْرِقُ وَ اَلْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اَللَّهِإِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»:مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو کنید، خدا آنجاست! خداوند بىنیاز و داناست![4] که مفسرین مىگویند وجه، بمعنى قصد و نیت و یا رضا و خشنودى و یا ذات است و برین عقیده تفسیر آیه، چنین مىشود که مشرق و مغرب از آن خدا و در تصرف اوست پس بهر جا روى آرید نیت شما و یا رضاى حق و یا ذات او آن جاست و قصد و نیت متوجه اوست.
حضرت و ایوان پاک: بارگاه الهی و عالم غیب است.
سینه: جایگاه قلب است و حیات و روح و جان به حیات قلب بستگی دارد.
زسینه: یعنی ازجان.
فتح باب: گشایش در آرزو و مراد، مجازا، کشف الهى و گشایش درهاى غیب در گفتهى مولانا.
( 1405) اى برادر تو قصر او را چگونه توانى دید که چشم تو مو در آورده است.( 1406) چشم دلت را از علت مو پاک کن تا بتوانى قصر او را ببینى.( 1407) هر کس جانش از هوى و هوس پاک باشد بارگاه مقدس را تواند دید.( 1408) چون محمد ص از آتش و دود پاک شد هر جا که نگاه کرد روى خداوند بود.( 1409) چون وسوسه همراه دل تو است مضمون« فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اَللَّهِ » را چگونه توانى دید.( 1410) هر کس که از سینهاش درى بسوى خداوند گشوده شد در دل هر ذره آفتاب خواهد دید.
مولانا می گوید: هر کس هوای نفس را از جان خود بزداید، تهذیب نفس و تصفیهى باطن نماید عالم غیب را مشاهده میکند. همانند پیامبر (ص) که چنین بود و در هر حالتی روی به خدا داشت. تو که با نفس دوستی میکنی، این آیه قرآن را نمیتوانی درک کنی که: مولانا از آیه استفاده میکند: انسانی که از هوای نفس و علایق مادی دل برکند، توجه دائم به پروردگار دارد و برای او قبله و جهت خاصی نیست.آری هرکس از جانش دری به اسرار غیب گشوده شود، آفتاب حقیقت را از هر کجا میبیند. شرق و غرب، دور و نزدیک، روز و شب، برای او فرقی ندارد. « همهجا خانه عشق است، چه مسجد چه کنشت»[5]. نظیر آن از شیخ عطار[6]:
گر ترا پیدا شود یک فتح باب تو درون سینه بینى آفتاب
[1] - مثنوى، د 2، ب 18، 19
[2] - احادیث مثنوى، ص 9.
[3] - البقرة، آیهى 168
[4] - البقرة، آیهى 115
[5] - دیوان حافظ
[6] - منطق الطیر،عطار
کلید واژه: مثنوی، عرفان، کشف وشهود،ادراک
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |