در نبودِ برادرتان، به بهترین شکلی که دوستدارید در نبودتان از شما یاد کند، از او یاد کنید . [امام صادق علیه السلام]
عرشیات
داستان رسول روم(16)
دوشنبه 92 آبان 6 , ساعت 3:57 صبح  

  (1480)هست بیرون قطره خرد و بزرگ

 

در صدف‌آن درّ خرد است و سترگ

  (1481)طبع ناف آهو است آن قوم را

 

از برون خون و درونشان مشک‌ها

  (1482)تو مگو این مایه بیرون خون بود

 

چون رود در ناف مشکی چون شود

  (1483)تو مگو این مس برون بود محتقر

 

در دل اکسیر چون گیرد گهر

  (1484)اختیار و جبر در تو بُد خیال

 

چون در ایشان رفت شد نور جلال

محتقر: اسم مفعول است از احتقار بمعنى خوار داشتن و اندک شمردن.

اکسیر: ماده مکملى که بعقیده‏ى کیمیاگران قلعى و مس را سیم و زر تواند کرد.

گهر گرفتن: اصالت یافتن، بدل شدن به گوهر زر یا سیم.

مستحیل: جسمى که کیفیت آن بکیفیت دیگر به تدریج بدل شود، جسمى که از حالتى بحالت دیگر منتقل گردد.

سلسبیل: آب خوش و گوارا، چشمه‏اى در بهشت، مجازا، سبب غیبى.

در این ابیات مفهوم جبر واختیار در دید مردان کامل روشن تر بیان می شود، وقتی یک انسان عامی از جبر و اختیار صحبت می‏کند، ذهنش این الفاظ را با مفاهیم مادی و این جهانی ربط می‏دهد، اما مرد خدا و واصل، از این الفاظ مفهومی ‏غیر مادی و الهی اراده می‌کند؛ این‌که شما دربارهْ قطره‏های ریز و درشت آب حرف بزنید یا از دانه‏های ریز و درشت مروارید، یا از قطره‏های خون آهو سخن بگویید یا از مشکی حرف بزنید که از خون آهوپدید می‏آید و یا از مسی حرف بزنید که با اکسیر یا کیمیا به زر تبدیل شده است. فرق قطره‏های آب با مروارید، خون با مشک، مس با زر، چیزی است که حقیقت دارد و انکار نمی‏‏پذیرد. جبر و اختیار هم در آدم عامی، خیالی بیش نیست، اما برای مرد واصل به حق، جبر و اختیار، نور جلال الهی است و این دو مفهوم، خیلی باهم فرق دارد.

استدلال از تصرّف روح در مواد غذایى بر تصرّف انبیا و اولیا در موادّ خارجى،

(1485)نان چون در سفره است‌باشدآن جماد

 

در تن مردم شود او روح شاد

  (1486)در دل سفره نگردد مستحیل

 

مستحیلش جان کند از سلسبیل

  (1487)قوّت جان است این‌ای راست خوان

 

تا چه باشد قوّت آن جان جان

  (1488)گوشت پاره آدمی‌با عقل وجان

 

می‏شکافد کوه را با بحر وکان

  (1489)زورِ جانِ کوه‌کَن، شقّ حجر

 

زور جان جان در انشقّ القمر

  (1490)گر گشاید دل، سر ِانبان ِراز

 

جان به سوی عرش سازد ترک تاز

در دل سفره نگردد مستحیل: جسم جامدی چون نان پس از گوارش به روح و جان تبدیل می‏شود. در واقع نیروی حیاتی ما در آن استحاله‏ای پدید می‏آید که روی سفره و در خارج از بدن صورت نمی‏‏پذیرد.

سلسبیل: نام یکی از جویبارهای بهشت است، اما در این کلام به معنای عامل غیبی و الهی به کار رفته است. محتوای بیت این می شود که این عامل در واقع خاصیتی در خلقت ماست، که موجب این استحاله خوردنی‌ها می‏شود.

راست خوان: یعنی کسی که حقیقت را می‏فهمدکسى که داراى نظر راست و درست است و آلوده‏ى غرض نیست و بغور معنى مى‏رسد،.خوش فهم و دور از غرض. مقابل: کژ خوان .

گوشت پاره آدمی : منظور تن خاکی است ، جسم ما که با کمک عقل و جان، در طبیعت تصرفاتی می‏کند.

زور جانِ جان: مراد پروردگار است.که در معجزات انبیا می توان دید، ازجمله در معجزهْ معروف پیامبر اسلام که با اشارهْ او ماه دو نیم شد. [1]

کوه کن: کسى که کوه را مى‏شکافد و سنگ را از آن جدا مى‏کند،می تواند اشاره به فرهاد معروف باشد .

شق حجر: شکافتن سنگ.

اِنْشَقَّ اَلْقَمَرُ : برگرفته است از قرآن کریم .

سر انبان گشادن: به کنایه، باز گفتن و کشف سر.

انبان: کیسه‏ى چرمین که توشه‏ى سفر در آن جاى دهند.

باز مولانا به تمثیل دیگری می‏پردازد و می‌گوید: جسم جامدی چون نان پس از گوارش به روح و جان تبدیل می‏شود. در واقع نیروی حیاتی ما در آن استحاله‏ای پدید می‏آید که روی سفره و در خارج از بدن صورت نمی‏‏پذیرد.مولانا می‏گوید: اگر قدرت استحاله‌جان ما همین است، تو قیاس کن که قدرت جانِ جان، یعنی پروردگار چه اندازه است. بگذار که این رازها را فاش نکنم. اگر سرِ کیسهْ راز را وا کنم، جان نمی‏‏تواند در این بدن بماند و به سوی عرش الهی می‏تازد.



[1]  . القمر، آیهْ 1.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 534 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402160 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]