دانشمند رابرای دانشش بزرگ بشمار و درگیری با وی را واگذار [امام کاظم علیه السلا]
عرشیات
داستان رسول روم(18)
دوشنبه 92 آبان 6 , ساعت 4:0 صبح  

تفاوت حرکت اختیارى و اضطرارى،

(1499)گفت شیطان که «بما اغویتنی‌»

 

کرد فعل خود نهان، دیو دنی

  (1500)گفت آدم که «ظلمنا نفسنا»

 

او ز فعل حق نبُد غافل چو ما

  (1501)در گنه او از ادب پنهانش کرد

 

زآن گنه بر خود زدن‌او بربخورد

  (1502)بعد توبه گفتش ای آدم نه من

 

آفریدم در تو آن جرم و محن‌

  (1503)نی که تقدیر و قضای من بد آن

 

چون به وقت عذر کردی آن نهان؟

  (1504)گفت ترسیدم، ادب نگذاشتم

 

گفت من هم پاس آنت داشتم

  (1505)هر که آرد حرمت او حرمت برد

 

هر که آرد قند، لوزینه خورد

بِما أَغْوَیْتَنِی: برگرفته است از آیه‏ى شریفه: قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ اَلْمُسْتَقِیمَ. (ابلیس گفت از آن رو که مرا گمراه کردى من نیز بر سر راه راست تو که توحید و ایمان است مى‏نشینم و راه بر ایشان مى‏بندم.) [1].

ظلمنا نفسنا: اشاره است به آیه‏ى کریمه: قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ- لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ اَلْخاسِرِینَ. (آدم و حوا گفتند پروردگارا ما بر خود ستم کردیم و اگر تو بر ما نبخشایى و رحمت نیارى بى‏گمان از زیانگاران باشیم.)[2].

ادب نگذاشتم: یعنی ادب بندگی را رها نکردم.

هم پاس آنت داشتم: یعنی پروردگار فرمود: به پاس همین ادب، مقبول درگاه ماشدی.

 لوزینه: باقلوا یا شیرینى لوز.

(1499) اضافت کردن ابلیس گناه خود را بحق تعالى که « رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی» وقتى از کار بد شیطان مؤاخذه شد گفت تو مرا اغوا کردى و کار خود را پنهان نموده منسوب بخداوند نمود.( 1500) ولى آدم در این موقع عرض کرد رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا ...  بار الها ما بخود ستم روا داشتیم و اگر ما را نیامرزى و رحم نکنى بى‏شبهه از زیان کاران خواهیم بود البته آدم از کار حق غافل نبود.( 1501) در موضوع گناه خویش آن چه در این زمینه مى‏دانست براى اینکه در مقابل حق با ادب باشد پنهان نمود و از این کار نتیجه برد.( 1502) بعد از آن که آدم توبه کرد حق تعالى فرمود اى آدم آیا آن جرم و امتحان را من در تو نیافریدم. ( 1503) آیا تقدیر و قضاى من نبود که تو لغزیدى پس چه شد که وقت عذر گفتن او را پنهان نمودى.( 1504) عرض کرد ترسیدم که اظهار آن خلاف ادب باشد فرمود من هم پاس ادب ترا داشتم. ( 1505) هر کس احترام کند محترم خواهد بود و هر کس قند آورد لوز خواهد خورد.

سخن از مسئولیت‌پذیری انسان است که در عین اعتقاد به قدرت بی‏چون و چرای الهی، هم مستوجب ثواب می‌شود و هم مستوجب عقاب که آن هم مربوط به داعی و انگیزهْ هر عمل است که در باطن انسان پدید می‏آید. مولانا برای روشن‌تر شدن موضوع مورد بحث، ماجرای حضرت آدم و ابلیس را مطرح می‏کند و می‏گوید: ابلیس گناه گمراهی خود را به پروردگار نسبت داد.مولانا اعتقاد دارد که هردو مسئولیت خود را نیز می‏شناختند، اما ابلیس فعل خود را نهان کرد و آدم به گردن گرفت و پوزش خواست و از روی ادب، فعل حق را خود به گردن گرفت. پروردگار از آدم پرسید: تو که می‏دانستی که خطای تو هم تقدیر و قضای من بود، چرا نگفتی؟ گفت: ترسیدم و ادب بندگی را رها نکردم. پروردگار فرمود: به پاس همین ادب، مقبول درگاه ما شدی.

منظور مولانا از این مثال این است که سخن ابلیس بیانگر جبر عوام است‌ و آدم و سخن او نمونه‏ای ‌از مردان کامل است که به بهانهْ جبر، مسئولیت خود را نادیده نمی‏‏گیرند.



[1]   - الاعراف، آیه‏ى 16

[2]   - الاعراف، آیه‏ى 23


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 428 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402054 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]