چون دانشمند بمیرد، همه چیز حتی ماهیان در دریا بر او بگریند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
داستان رسول روم(22)
دوشنبه 92 آبان 6 , ساعت 4:8 صبح  

سؤال کردن رسول از عمر رضی الله عنه، از

سببِ ابتلای ارواح با این آب و گِلّ جسم

بحث در حکمت تعلّق روح ببدن و اینکه کار خدا را با موازین بشرى نمى‏توان سنجید،

(1526) گفت یا عمر چه حکمت بود و سِر            

 

حبس آن صافى در این جاى کدر[1]

  (1527)آب صافی در گلی پنهان شده

 

جان صافی بستهْ ابدان شده

  (1528)گفت: تو بحث شگرفی می‏کنی

 

معنیی را بند حرفی می‏کنی

  (1529)حبس کردی معنی آزاد را

 

بند حرفی کرده‌ای تو باد را

  (1530)از برای فایده این کرده‌ای

 

تو که خود از فایده در پرده‌ای

  (1531)آن‌که از وی فایده زاییده شد

 

چون نبیند آن‌چه ما را دیده شد

  (1532)صد هزاران فایده است و هر یکی

 

صد هزاران پیش آن یک اندکی

  (1533)آن دم لطفش که جزء جزءهاست

 

فایده شد کلّ کلّ خالی چراست

  (1534)تو که جزئی، کار تو با فایده است

 

پس چرا در طعن کلّ آری تو دست

  (1535)گفت را گر فایده نبود، مگو

 

ور بود، هل اعتراض و شکر گو

سِر: یعنی راز .

چه حکمت بود و سِر: یعنی فایده این کار چیست؟

آن صافی: یعنی جان، روح.

کدر: درد آلود و ناصاف.

شگرف: عجیب و غریب، بزرگ و باشکوه، جذاب و دل کش، بحث عقلی.

معنیی را بند حرفی می‏کنی: یعنی معانی را در این حروف والفاظ نمی توان بیان کرد.

باد را بند کردن: به کنایه، کارى عبث و ناممکن.

در پرده بودن: به کنایه، اطلاع نداشتن، محجوب شدن، در حجاب بودن.

چون نبیند آن‌چه ما را دیده شد: یعنی خدایی که هم? فایده ها از اوست آنچه را ما می بینیم، می بیند واز حکمت کارهاب او سؤال کردن خطاست.

آن دم لطفش که جزء جزءهاست فایده شد: یعنی همین نطق که جزوی از وجود کوچکی از آفرینش است درش فایده ها است.

کلّ کلّ خالی چراست: یعنی چه طور ممکن است که کل هستی بی فایده باشد.

دست آوردن در چیزى: به کنایه، دخل و تصرف کردن.

هل: صیغه‏ى امر است از مصدر هشتن و هلیدن بمعنى بر زمین نهادن و ترک گفتن.

 سالک، باز از حکمت و سرّ در قفس شدن روح و جان سؤال می‏کند. مردِ جان‌آشنا می‏گوید: تو سؤال بس مهم و عجیبی می‏کنی. نمی‌توان معانی بلند و عالی را در این حروف و الفاظ گنجاند. تو این سؤال را برای فایده می‏پرسی، اما تو فایدهْ حقیقی را نمی‏‏شناسی و از آن در پرده و حجابی و نمی‏توانی آن را ببینی. انسانِ در پرده و حجاب چگونه می‏تواند حکمت را درک نماید و از نور روشنایی‌بخش آفتابِ معرفت بهره گیرد. خدایی که همهْ فایده‏ها از اوست، آن‌چه را ما می‏بینیم، می‌بیند و سؤال از حکمتِ کارهای او خطاست. در کار حق صد‌هزاران فایده است و صد هزاران فایده‏ای که من و تو می‏بینیم، بسیار اندک و بی‌ارزش است. همین نطق تو که جزئی از وجود کوچک توست فایده‌ای از آفرینش است. چطور ممکن است که «کُلّ کلِّ» هستی بی‏فایده باشد. پس تو نباید سؤالی مطرح کنی که طعنه‌زدن به کلّ هستی است.

اگر نمی‏‏خواهی نظر مرا بپذیری و باز هم از فایده و حکمت کارهای حق می‏پرسی، بهتر است که چیزی نگویی. اگر قبول داری که کار حق بی‌حکمت و بی‌فایده نیست، پس به‌جای اعتراض، سپاس‌گزار حق باش.



[1]   - نسخهْ 715 پس از عنوان ودر آغاز این قسمت سه بیت اضافی دارد که در نسخهْ 667 و677 نیر با خط دیگری در حاشیهْ نسخه افزوده شده است. نیکلسن هم این سه بیت را الحاقی دانسته ودر زیر نویس آورده است:

از عمر چون آن رسول این را شنید        روشنیی در دلش آمد پدید

محو شد پیشش سؤال و هم جواب      گشت فارغ از خطا واز صواب

      اصل را دریافت، بگذشت از فروع        بهر حکمت کرد در پرسش شروع


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 160 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1401786 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]