( 1761) اى حیات عاشقان در مردگى |
|
دل نیابى جز که در دل بردگى |
ای: برای ندا یا خطاب نیست وظاهراً نوعی بیان تعجب و تحسین است که در تداول امروزه هم داریم(ای، چه راست گفتی)
دل بردگى: و یا دل دادگى همان مرتبهى تسلیم و محو شدن در ارادهى معشوق است،
مضمون مصراع اول، برگرفته است است از گفتهى حسین بن منصور حلاج (مقتول 309):
اقتلونی یا ثقاتى ان فى قتلى حیاتى
که در مرصاد العباد،[1] بنام وى ضبط شده است.
( 1761) راستی زندگی عاشقان در این است که فدای معشوق شوند. دل را آنجا باید یافت که دل بردگی اتفاق افتاده است. باید کوشید وبه کسی پیوست که دلها پیش اوست.
منظور مولانا در این بیت این است که :هر یک از اعضا وظیفهاى و مناسب آن کمالى دارند چنان که وظیفهى چشم دیدن و کمال آن، راست و درست دیدن است، وظیفهى دل ادراک جمال و کمال آن، در تسلیم بمعشوق است، همچنین مىتوان گفت که وظیفهى دل، عاشق شدن و خویش را در پاى معشوق افکندن است.
( 1762) من دلش جسته به صد ناز و دلال |
|
او بهانه کرده با من از ملال |
||
( 1763)گفتم آخر غرق تست این عقل و جان |
|
گفت رو رو بر من این افسون مخوان |
||
( 1764)من ندانم آنچه اندیشیدهای؟ |
|
ای دو دیده دوست را چون دیدهای؟ |
||
( 1765)ای گران جان خوار دیدستی ورا |
|
زآن که، بس ارزان خریدستی ورا |
||
( 1766)هر که او ارزان خرد، ارزان دهد |
|
گوهری طفلی به قرص نان دهد |
دلال: بفتح اول، کرشمه و ناز.
افسون مخوان: یعنی کوشش مکن که مرا بفریبی وبه دام آوری.
ای دو دیده: یعنی ای چشم من، ای عزیز من
گران جان: یعنی کسی که لطف طبع ندارد وعاشق نمی شود وفقط مدعی عاشقی است؛چنین کسی به آسانی از عشق دست برمیدارد.
( 1762) من دل او را با صد ناز و دلال یافتم و او بهانهها انگیخته اظهار ملالت نمود. ( 1763) گفتم آخر این عقل و جان من در تو مستغرق است گفت برو و این افسون را براى من مخوان.( 1764) من نمىدانم تو چه خیال کردهاى با اینکه دو مىبینى چگونه ممکن است دوست را دیده باشى.( 1765) تو مرا کوچک دیده و ارزان خریدهاى. ( 1766) هر کس که ارزان خرید ارزان مىفروشد بچه گوهرى را در عوض یک قرص نان مىدهد.
در این ابیات مولانا خود را در جای سالکی میگذارد که به کمال نرسیده، ولی مختصر نوری بر او تابیده و عقل و جان او هنوز غرق حق نشده است. در حقیقت سخن مولانا با کسانی است که لذت حلاوت عشق را نچشیدهاند. آنها گوهر جان خود را به قرص نانی مبادله میکنند؛ تاجر پیشهاند و فهم و درک این جهانی دارند و کودکانه به امور جهان مادی سر گرم شدهاند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |