درس و فراگیری دانش، مایه باروری شناخت است . [امام صادق علیه السلام]
عرشیات
داستان طوطی وبازرگان(46)
پنج شنبه 92 آذر 21 , ساعت 11:57 صبح  

جهان نیز مانند متملّقان بى‏وفاست،

ستایش از هجو خطرناک‏تر است،

( 1865)لطف وسالوس جهان خوش لقمه‌ای است

 

کمترش خور، کآن پر آتش لقمه‌ای است

( 1866)آتشش پنهان و ذوقش آشکار

 

دود او ظاهر شود پایان کار

( 1867)تو مگو آن مدح را من کی خورم؟

 

از طمع می‌گوید او، پی می‌برم

( 1868)مادحت گر هجو گوید بر ملا

 

روز‌ها سوزد دلت زآن سوزها

( 1869)گر چه دانی او ز حرمان گفت آن

 

کآن طمع که داشت از تو شد زیان

( 1870)آ ن اثر می‌ماندت در اندرون

 

در مدیح این حالتت هست آزمون

( 1871)آن اثر هم روز‌ها باقی بود

 

مایهْ کبر و خِداع جان شود

( 1872)لیک ننماید، چو شیرین است مدح

 

بد نماید، زآن‌که تلخ افتاد قدح

 

 سالوس : یعنی چرب زبانی و فریب با ظاهرحق به جانب.

لقمه پر آتش : یعنی چیزی که زیان آن آشکار نیست و این تعبیر، یادآور آیهْ شریفه سورهْ بقره است که: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلاً أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»:کسانى که کتمان مى‏کنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده، و آن را به بهاى کمى مى‏فروشند، آنها جز آتش چیزى نمى‏خورند؛ (و هدایا و اموالى که از این رهگذر به دست مى‏آورند، در حقیقت آتش سوزانى است.) و خداوند، روز قیامت، با آنها سخن نمى‏گوید؛ و آنان را پاکیزه نمى‏کند؛ و براى آنها عذاب دردناکى است.[1] وآیه:«.. إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا»: ..(در حقیقت،) تنها آتش مى‏خورند؛ و بزودى در شعله‏هاى آتش (دوزخ) مى‏سوزند.[2]

مدح را من کی خورم؟: یعنی باور کردن وتحت تأثیر آن واقع شدن.

پی می برم: یعنی راه می گشایم ونفوذ می کنم ،یا درمی یابم.

او زحرمان گفت : یعنی به این دلیل هجو گفت که به آرزوی خود از طریق تو نرسیده بود.

پایان کار: کنایه است از مکافات اخروى.

قدح : یعنی بدگویی و نقص کسى گفتن. ، مانند دوای جوشانده یا قرص تلخ و بد مزه است که درون تو را می‌شوراند.

مدیح: سخنى که در ستایش گویند،

خِداع: فریفتن، فریب.

 ( 1865) مهربانى و سالوس این عالم لقمه خوش مزه‏ایست ولى کمتر بخور که درون آن پر از آتش است.( 1866) مزه شیرین آن آشکار و آتشش پنهان است و دود این آتش در پایان کار آشکار مى‏شود.( 1867) تو نگو که من مى‏دانم مدح کننده من از روى طمع سخن مى‏گوید و من هرگز او را بر خود نمى‏خرم و از سخن او مغرور نمى‏شوم.( 1868) اگر همین مداح مقصودش از طرف تو بر آورده نشده و هجو ترا بر زبان راند تا مدتى دلت مى‏سوزد و متأثر مى‏شوى.( 1869) در صورتى که مى‏دانى او این سخنان را براى آن گفت که طمعش از تو قطع شده بود.( 1870) اثر این هجو گویى طرف مدتها در دل تو باقى مى‏ماند و در مدح هم همین حال را دارى‏. ( 1871) اثر او هم که کبر و غرور است با اینکه مى‏دانى از راه طمع گفته مدتها در دل تو باقى خواهد ماند. ( 1872) مدح خوش نما است چون شیرین است و قدح و هجو بد نما است چون تلخ است.

جهان و لذات مادى مانند تملق و چاپلوسى خلق است که ظاهرى فریبنده و باطنى کشنده دارد و مانند ستایشهاى دروغین هرگز نمى‏پاید زیرا چاپلوسان و مدح گویان پى مال و قدرت مى‏روند و هر جا که مال و قدرت باشد مدح سرایى مى‏کنند، عاشق مال و قدرت‏اند نه کسى که داراى مال و قدرت است، جهان نیز هر یک چند در دست کسى و یا گروهى است، خوشى جهان نیز بصورت، آرامش مى‏بخشد ولى هزاران درد بدنبال دارد که کمترین آنها صرف عمر است در امرى زوال پذیر و باز ماندن از خوشیهاى راستین.

در این ابیات، مولانا تأثیر مدح و تأثیر قدح یا هجو را مقایسه می‌کند و خلاصه کلامش این است که هجو و قدح، تأثیر فوری دارد و تو را خشمگین می‌کند، اما مدح، مثل حلوا خوش خوراک است و پس از آن‌که دیگر کسی مدح تو را نگوید، رنج‌آور می‌شود.

او می گوید: اثر هجو در درون تو می‌ماند. در مورد مدح هم می‌توانی این حالت را در درون خود امتحان کنی. یکی از آثار بد مدح این است که در درون انسان تکبر می‌آفریند و جان را دچاره خدعه و فریب می‌کند.



[1]   - سورهْ بقره، آیهْ 174

[2]   - نساء،آیه10


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 427 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402053 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]