خداوند ـ عزّوجلّ ـ، پیشه ورِ درستکار رادوست دارد . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
داستان طوطی وبازرگان(48)
پنج شنبه 92 آذر 21 , ساعت 12:0 عصر  

شیطان از انسان دیو صفت می گریزد

 

( 1880)آن جماعت کت همی دادند ریو

 

چون ببینندت، بگویندت که دیو

( 1881)جمله گویندت، چو بینندت به در

 

مرده‌ای از گور خود بر کرد سر

( 1882)همچو امرد که خدا نامش کنند

 

تا بدین سالوس در دامش کنند

( 1883)چون که در بد نامی آمد ریش او

 

دیو را ننگ آید از تفتیش او

( 1884)دیو سوی آدمی شد بهر شر

 

سوی تو ناید که از دیوی بتر

( 1885)تا تو بودی آدمی، دیو از پی ات

 

می‌دوید، و می‌چشانید او می ات

( 1886)چون شدی در خوی دیوی استوار

 

می‌گریزد از تو دیو نابکار

( 1887)آن که اندر دامنت آویخت او

 

چون چنین گشتی، زتو بگریخت او

ریو: یعنی فریب دادن

کت همی دادند ریو: یعنی همان کسانی که تو را ستایش می‌کردند، در حقیقت فریبت می‌دادند. مولانا حالت دوستاران مدح و ستایش را به پسری تن فروش تشبیه می‌کند که با سالوس و فریب، او را می‌ستایند تا آن‌جا که به او خدا می‌گویند، اما چون روی زیبایش موی در آورد، دیگر به سراغش نمی‌آیند.

امرد: یعنی پسر خوشگل، نوجوانی که هنوز موی صورتش نروییده باشد.

در دامش کنند: یعنی اورا فریب دهند

تفتیش او : یعنی جست‌وجوی او؛ به دنبال او آمدن.

او می ات: یعنی به تو شراب می داد.

می‌گریزد از تو دیو نابکار: یعنی شیطان با انسانی که گمراه است کاری ندارد، زیرا او خود از شیطان بدتر است. این کلام برگرفته از قرآن کریم است: «کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِّنکَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ»:کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: «کافر شو (تا مشکلات تو را حل کنم)!» امّا هنگامى که کافر شد گفت: «من از تو بیزارم، من از خداوندى که پروردگار عالمیان است بیم دارم!»[1] بعقیده‏ى بعضى از مفسرین، این آیه شامل همه‏ى افراد بشر است و انسان مخصوصى اراده نشده است و بعضى گفته‏اند که مقصود یکى از رهبان بنى اسرائیل است که شیطان او را بوسیله‏ى زنى فریب داد تا مرتکب کارهاى زشت و قتل نفس شد، صوفیان مى‏گویند شامل شیطان صفتان دعویدار و هر که خلق را گمراه کند، نیز هست، ظاهرا بدان مناسبت که اینگونه مردم تا کسى را از راه بدر نبرده‏اند گرد او مى‏گردند و بانواع وسایل در گمراهیش مى‏کوشند و همین که بمقصود رسیدند بر دوش او مى‏نشینند و از او مال و جان و هر چیز دیگر طلب مى‏کنند، متملقان نیز چنین‏اند که بسخنان نگارین، ممدوح را از راه مى‏برند و مغرورش مى‏سازند و چون بعلت غرور و خود بینى از پایگاه بلند فرو افتاد بسوى دیگر کس مى‏روند و او را مى‏ستایند و آن دیگر را هجو مى‏گویند.[2]

 

آویخت او: آن که اندر دامنت آویخت، می‌تواند شیطان با شد یا شیطانی که تو را با ستایش می‌فریبد.

چون چنین گشتی: یعنی وقتی که از آدمیّت دور شدی.

 

( 1880) و همانها که در اطراف تو تملق و چاپلوسى مى‏کردند اکنون دیو خطابت مى‏کنند.( 1881) و چون در بیرون ببینندت مى‏گویند مرده از گور در آمده.( 1882) چون پسر خوشگلى که او را مدح و تمجید مى‏کنند تا بدامش بکشند.( 1873) و چون بد نام شد و ریشش در آمد حتى دیو هم از همنشینى او پرهیز مى‏کند . ( 1884) بلى دیو براى بر پا کردن شر سوى کسى مى‏رود و تو که از دیو بتر هستى بطرف تو نخواهد آمد.( 1885) تا تو آدم بودى دیو از پى تو مى‏دوید و بتو شراب مى‏داد.( 1886) وقتى از آدمیت دور شده و خوى دیو گرفتى دیو از تو خواهد گریخت.( 1887) و همان کسى که دامن تو را بدست مى‏گرفت اکنون از تو مى‏گریزد.



[1]   - سورهْ حشر آیهْ 16

[2]   - تفسیر طبرى، ج 28، ص 32- 31، تفسیر امام فخر رازى، ج 8، ص 181، لطایف الاشارات از ابو القاسم قشیرى


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 151 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1401777 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]