( 1923) آن شنیده ستى که در عهد عمر |
|
بود چنگى مطربى با کرّ و فرّ |
( 1924) بلبل از آواز او بىخود شدى |
|
یک طرب ز آواز خوبش صد شدى |
( 1925) مجلس و مجمع دمش آراستى |
|
وز نواى او قیامت خاستى |
( 1926) همچو اسرافیل کاوازش به فن |
|
مردگان را جان در آرد در بدن |
( 1927) یا رسیلى بود اسرافیل را |
|
کز سماعش پر برستى فیل را |
( 1928) سازد اسرافیل روزى ناله را |
|
جان دهد پوسیدهى صد ساله را |
کر و فر: شکوه و دبدبه، خود نمایى،بروز وظهور قدرت
رسیل: کسى که بر آهنگ ساز یا نواى خوانندهى دیگر آواز بخواند، کسى که در خواندن آواز با دیگرى مسابقه دهد. آواز دسته جمعى،
اسرافیل: مطابق نصوص قرآن کریم،[1] و روایات اسلامى اسرافیل بهنگام رستخیز در صور مىدمد و مردگان از گور بر مىخیزند، صور شاخى است عظیم که دائره آن از پهناى آسمان و زمین فراخ تر است و اسرافیل لب بر آن نهاده و منتظر فرمان الهى است، بموجب روایتى بسیار مفصل، وى سه بار در صور مىدمد، نخستین را «نفخهى فزع» مىگویند که از اثر آن کوهها بشتاب در حرکت مىآیند و زمین چون کشتى گرانبارى بر روى آب بگردش مىافتد و جهان دگرگون مىشود، دومین «نفخهى صعق» نام دارد که مردم و هر زندهاى، در آسمان و زمین مىمیرند و جز خدا هیچ کس باقى نمىماند تا بدان جا که ملک الموت نیز جان مىسپارد، سومین را «نفخهى بعث» مىنامند که بر اثر آن، جانها بسوى ابدان باز مىگردند و مردگان از گور بر مىخیزند و بسوى موقف و صحراى محشر رانده مىشوند. نظر مولانا درین ابیات به نفخهى سوم است که زندگانى مىبخشد و جانها را به بدنها باز مىآورد. [2]
سماعش: یعنی از شنیدن آوازش، سماع در این جا اصطلاح صوفیانه نیست.
( 1923) شاید شنیده باشى که در زمان عمر مطرب معروفى بود که چنگ مىنواخت.( 1924) بلبل از آواز او بىهوش مىشد و شادى از اثر نواى چنگش صد چندان زیاد مىگردید.( 1925) دمش مجلس آرا و از نوایش قیامت بر پا مىشد.( 1926) و نواى او چون صور اسرافیل مردگان را جان مىبخشید.( 1927) او یار و هم دم اسرافیل بود و از الحان او فیل از شوق پر در مىآورد. () یا مانند داود از نغمههاى خوشى که مىسرود جان بسوى بستان خدا پرواز مىکرد.( 1928) اسرافیل روزى ناله خود را سر مىدهد و مرده صد ساله پوسیده را جان مىبخشد.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |