برترین حکمت، شناخت انسان به خویشتن و اندازه خود را نگاه داشتن است . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
داستان پیر چنگی(4)
جمعه 92 آذر 29 , ساعت 7:39 صبح  

انبیا و اولیاء خلق را زندگى مى‏بخشند،

معنى قیامت و اینکه ظهور مردان حق قیامتى دیگر است،

( 1937)ای همه پوسیده در کون و فساد

 

جان باقیتان نرویید و نزاد

  ( 1938)گر بگو‌یم شمه‏ای زآن نغمه‏ها

 

جان‌ها سر بر زنند از دخمه‌ها

  ( 1939)گوش را نزدیک کن، کآن دور نیست

 

لیک نقل آن به تو‌دستور نیست

  ( 1940)هین که اسرافیلِ وقتند اولیا

 

مرده را ز ایشان حیات است و نما

  ( 1941)جان هر یک مرده‏ اندر گور تن

 

بر جهد ز آوازشان اندر کفن

  ( 1942)گوید‌این آواز‌ ز آوازها جداست

 

زنده کردن کار آواز خداست

  ( 1943)ما بمردیم و به کلی کاستیم

 

بانگ حقّ آمد، همه بر‌خاستیم

کون و فساد: یعنی بودن و نبودن یا وجود و عدم.

پوسیده در کون و فساد: یعنی اسیر زندگی مادی و گرفتار اندیشه بودن و نبودن.

جان باقی: روحی است که با حق پیوند یافته و به بقای حق جاویدان است.

زآن نغمه‏ها: یعنی نغمه‏های اندرون اولیا.

دخمه ها: در اصطلاح عرف یعنی گورستان زردشتیان است اما مولانا آن را به معنی مطلق گورستان یا گور به کار برده است.

زنده کردن کار آواز خداست: این آواز، ز آوازها جداست و بانگ حق است که حیات بخش است، اشاره دارد به آی?:« یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» (اى گروه مومنان خدا را اجابت کنید و نیز رسول را آن گاه که شما را بدان چه زندگى بخش است دعوت مى‏کند.) [1] مفسرین، این حیات را به ایمان و اسلام و قرآن و جهاد و هر چه حق و صواب باشد توجیه کرده‏اند، صوفیان مى‏گویند مقصود تصفیه‏ى قلب است از هر نیتى که معلول است و اخلاص حقیقى در آن ملاحظه نشده است، بعضى نیز آن را عبارت از زندگى بحق و یا ولایت شمرده‏اند، ابو القاسم قشیرى مى‏گوید در مورد عابدان، زنده شدن به طاعت و نسبت به عالمان، حیات است بدلایل ربوبیت و در حق مومنان و موحدان، نور موافقت و فروغ توحید است، تفسیر مولانا ازین همه روشن تر و دل انگیز تر است.[2]

( 1937) اى که همه در عالم کون و فساد مانده و پوسیده شده و جان باقى شما نه رشد نموده نه زیاد شده است.( 1938) اگر شمه‏اى از آن نغمه‏ها براى تو حکایت کنم جانها از دخمه خود سر بیرون خواهند آورد.( 1939) گوش خود را نزدیک بیار که آن نغمه‏ها دور از تو نیستند ولى من اجازه گفتن ندارم.( 1940) بدانید که اولیاء حق اسرافیل زمانند و از اثر دم ایشان مرده‏ها زنده شده و نمو مى‏کنند.( 1941) و بر اثر آواز حیات بخش آنان جانهایى که در گور تن مدفون شده و مرده‏اند گور را شکافته و با کفن بر مى‏خیزند.( 1942) و مى‏گویند این آواز چیست؟ این با آوازهاى دیگر فرق داشت آرى زنده کردن از هر آوازى بر نمى‏آید آواز خدا هست که زنده مى‏کند.( 1943) مى‏گویند ما مردیم و تمام شدیم و بانگ حق آمد همگى زنده شده برخاستیم

معنای کلی ابیات این است که نغمه درونی و معنوی اولیای حق، به مریدان و افراد ناآگاه می‏گوید: از درون لای نفی و از زندگی مادی و پایبند شهوت به در آیید تا جان شما به حق بپیوندد و مانند درخت برویید و بارور شوید.

مولانا می‏گوید اگر مختصری از نغمه‏های اندرون اولیا را بگویم، جان‌ها از گور تن بیرون می‏زنند و مشتاق شنیدن آن می‏شوند؛ یعنی زندگی تن و علایق مادی را رها می‏کنند. اگر می‏خواهی آن نغمه‏ها را بشنوی لازم نیست که من بگویم، ولی تو گوش را نزدیک کن و آن را به دست آور. به‌راستی کسانی که روحشان از پرتو معرفت حق روشن نیست مانند مردگان‏اند و اولیا نیز مانند اسرافیل، چنین مردگانی را زنده می‏کنند. این آواز، همان نغمه‏های درون اولیاست که جان رها شده از گور تن می‏گوید: این آواز، ز آوازها جداست و بانگ حق است.



[1]   - الانفال، آیه‏ى 24.

[2]   - تفسیر امام فخر رازى، ج 4، ص 532، بیان السعادة، ج 1، ص 315.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 88 بازدید
بازدید دیروز: 611 بازدید
بازدید کل: 1402326 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]