( 1961)گفت پیغمبر کهنفحتهای حق |
|
اندر این ایام میآرد سبق |
( 1962)گوش هش دارید این اوقات را |
|
در ربایید این چنین نفحات را |
( 1963)نفحه آمدمر شما را دید و رفت |
|
هر که را میخواست جان بخشید و رفت |
( 1964)نفحهْ دیگر رسیدآگاه باش |
|
تا از این هم وا نمانی، خواجه تاش |
( 1965)جان آتش یافت زو آتش کشی |
|
جان مرده یافت در خود جنبشی |
( 1966)جان نارى یافت از وى انطفا |
|
مرده پوشید از بقاى او قبا |
( 1967) تازگى و جنبش طوبى است این |
|
همچو جنبشهاى حیوان نیست این |
( 1968) گر در افتد در زمین و آسمان |
|
زهرههاشان آب گردد در زمان |
( 1969) خود ز بیم این دم بىمنتها |
|
باز خوان فابین ان یحملنها |
( 1970) ور نه خود اشفقن منها چون بدى |
|
گرنه از بیمش دل کُه خون شدى |
خواجه تاش: یعنی هم قطار و هم ردیف.
آتش کشی: یعنی خاموش کردن آتش
نفحات:یعنی جلوه ها ،تجلی های حق ،مولانادر نامه یی« نفحات» را به انفاس برادران دینی تفسیر کرده است.[1]
نفحه: باد، وزش نسیم، دمیدن بوى خوش، عطا و بخشش، جمع آن نفحات
گوش: انتظار، مراقبت، منتظر:
خلقى نشسته گوش ما مست و خوش و بىهوش ما نعره زنان در گوش ما که سوى شاه آ اى گدا
دیوان، ب 198
بیا بیا که حریفان همه بگوش توند بیا بیا که حریفان ترا غلام مترس
همان مأخذ، ب 12915
منم آن حلقه در گوش و نشسته گوش شمس الدین دلم پر نیش هجرانست بهر نوش شمس الدین
همان مأخذ، ب 19578
ما گوش شماییم شما تن زده تا کى ما مست و خراباتى و بىخود شده تا کى
همان مأخذ، ب 27772
بامید کس چه باشى که توى امید عالم تو بگوش مى چه باشى که توى مى عطایى
همان مأخذ، ب 30159
گوش داشتن: منتظر بودن، مراقبت کردن
خواجه تاش: یعنی دو یا چندنفرکه باهم نزد یک ارباب کارمی کنند، به کنایه هم ردیف وهم قطار.
جان نارى: نفس شهوانى و غضبى، روح ابلیسى و شیطانى.
انطفا: مخفف انطفاء است بمعنى خاموش شدن و فرو مردن آتش و چراغ.
مرده پوشید از بقاى او قبا: یعنی پیوستن به خدای جاودان جامهْ جاودانگی به تن کرد.
طوبى: بهشت، زمین بهشت، درختى در بهشت که اصل آن در سراى رسول است و هیچ سرایى و غرفهاى و کوشکى در بهشت نیست الا شاخى از آن درخت، سر آن جا دارد. «طوبى نام درختى است در بهشت، اصل او در سراى على بن ابى طالب است و در سراى هر مومنى شاخى از آن باشد.» بعضى از مفسرین گفتهاند که اصل این کلمه حبشى و بعقیده بعضى هندى است. [2]
[1] - مکتوبات مولانا، طبع استانبول، ص 7.
[2] - تفسیر ابو الفتوح، ج 2، ص 193- 192، تفسیر طبرى، ج 13، ص 88- 87.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |