آنکه در دین خدا تفقّه کند، خداوند همّ وغمش را کفایت می کند و از جایی که به فکرش نمی رسد روزیش دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
عرشیات
داستان پیرچنگی(28)
چهارشنبه 92 دی 11 , ساعت 10:0 صبح  

نالیدن ستون حنّانه، چون برای پیغامبرصلّی الله علیه وسلّم،

منبر ساختند، که جماعت انبوه شد، گفتند: ما روی مبارک تو

را به هنگام وعظ نمی بینیم، وشنیدن رسول وصحابه آن ناله را،

وسؤال وجوابِ مصطفی صلّی الله علیه وسلّم، با ستونِ صریح

سخن گفتن جمادات،

( 2124)اُستُن حنُانه از هجر رسول

 

ناله می‏زد همچو ارباب عقول

  ( 2125)گفت پیغمبر‌چه خواهی ای ستون

 

گفت‌جانم از فراقت گشت خون

  ( 2126)مسندت من بودم ‌از من تاختی

 

بر سر منبر تو مسند ساختی ‌

  ( 2127)گر همی خواهی ‌تو را نخلی کنند

 

شرقی و غربی زتو میوه چنند؟

  ( 2128)یا در آن عالم ‌خدا سروی کند

 

تا تر و تازه بمانی تا ابد‌

  ( 2129)گفت‌آن خواهم که دائم شد بقاش

 

بشنو ای غافل کم از چوبی مباش

  ( 2130)آن ستون را دفن کرد اندر زمین

 

تا چو مردم حشر گردد یوم دین

استن حنانه: ساقه‏ى درخت خرما و یا سدر بوده است که حضرت رسول اکرم (صم) بهنگام خطبه خواندن بر آن تکیه مى‏فرمود و پس از آن که منبر رسول (صم) را ساختند، آن ساقه‏ى درخت مطابق روایات اسلامى، ناله بر آورد،

حنانه: ناله گر. نالان

صریح: یعنی خالص وآشکار.

ارباب عقول: یعنی عاقلان، آدم های عاقل.

‌از من تاختی: یعنی به سرعت از من دور شدی.

شرقی و غربی زتو میوه چنند: یعنی آیا میل دارى که نخلى شده از شرق و غرب بیایند و از میوه تو بهره‏مند گردند؟

یوم دین: روز جزا، روز قیامت.

( 2124) ستون حنانه مثل موجودات حساس و عاقل از هجران حضرت رسول ناله مى‏کرد.( 2125) پیغمبر خدا ستون را مخاطب قرار داده فرمودند براى چه مى‏نالى و چه مى‏خواهى؟ عرض کرد جان من از فراق شما خون شده است‏.( 2126) مسند و محل نشستن تو من بودم اکنون از من صرف نظر کرده بر فراز منبر قرار مى‏گیرى.( 2127) حضرت فرمود اى درخت نیکویى که بخت با باطن تو یار گشته. آیا میل دارى که نخلى شده از شرق و غرب بیایند و از میوه تو بهره‏مند گردند؟ ( 2128) یا مى‏خواهى در جهان دیگر سرو بلندى باشى که تا ابد تر و تازه و باقى بمانى.( 2129) عرض کرد یا رسول اللَّه من آن را مى‏خواهم که بقاى او همیشگى است اکنون تو اى خواننده این حکایت که در عالم غفلتى این جواب را بشنو و از چوبى کمتر مباش.( 2130) آن ستون را حضرت در خاک مدفون ساختند تا روز قیامت مثل مردمان محشور شود.

ستون حنّانه مطابق روایات، یکی از ستون‌های مسجد‌النّبیّ و از چوب خرما یا سدر بوده است که پیامبر(ص) بر آن تکیه می‏داد و سخن می‏گفت. هم اکنون نیز مکان آن مشخص است. هنگامی‏که حضرت برفراز منبر رفت، ستون به فریاد آمد و از فراق او گله کرد. مولانا این حکایت را به عنوان شاهدی برای سخنان خود در ابیات پیش آورده است که‌ چوب و سنگ هم با حقیقت آفرینش رابطه‏ای دارند و از آن سخن می‏گویند. طبق این حدیث، ستون نالان جز پیوستن به حق و آخرت هیچ امتیازی را نپذیرفت.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 522 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402148 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]