بارالها ! ... قلبم را از وحشت آفریدگانِ بدت بپوشان، و انس به خود و دوستان و فرمانبرانترا به من ببخش . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
عرشیات
داستان پیرچنگی(37)
چهارشنبه 92 دی 11 , ساعت 10:24 صبح  

   

  ( 2189) چون نظر اندر رخ آن پیر کرد            

 

  ‏ دید او را شرمسار و روى زرد

  ( 2190) پس عمر گفتش مترس از من مرم            

 

کت بشارتها ز حق آورده‏ام‏

  ( 2191) چند یزدان مدحت خوى تو کرد            

 

تا عمر را عاشق روى تو کرد

  ( 2192) پیش من بنشین و مهجورى مساز             

 

تا به گوشت گویم از اقبال راز

  ( 2193) حق سلامت مى‏کند مى‏پرسدت            

 

  ‏ چونى از رنج و غمان بى‏حدت‏

  ( 2194) نک قراضه‏ى چند ابریشم بها            

 

خرج کن این را و باز اینجا بیا

  ( 2195) پیر لرزان گشت چون این را شنید            

 

  ‏ دست مى‏خایید و بر خود مى‏تپید

  ( 2196) بانگ مى‏زد کاى خداى بى‏نظیر            

 

بس که از شرم آب شد بى‏چاره پیر

از من مرم: یعنی از من فرار نکن، وحشت نکن.

بشارت: یعنی مژده وخبر خوب وخوشحال کننده.            

مِدحت: یعنی مدح وستایش.

مهجورى ساختن: دورى جستن، کناره گیری

قراضه: تکه های ریز از فلز، پاره‏ى زر و سیم و بریده از دینار و درهم، این پاره نیز بمصرف مى‏رسیده است، در تعبیر مولانا، محمول بر تواضع است و گر نه مى‏دانیم که عمر هفت صد دنیار تمام بر گرفته بود.

دست خاییدن: دست خود را گاز گرفتن، به نشانهْ تأسف وپشیمانی

بس:یعنی بس کن که من تحمل این همه لطف را ندارم

 ( 2189) عمر چون بر وى پیر نگریست دید که خجل و هراسناک است.( 2190) گفت اى پیر نترس من از طرف خداوند مژده‏اى براى تو دارم.( 2191) خداوند این قدر صفات حسنه تو را بر شمرد که عمر عاشق دیدار تو گردید.( 2192) نرو و پیش من بنشین که رازهایى بتو گفته و اسرارى که هست بتو اطلاع دهم.( 2193) حق ترا سلام رسانده و حالت را مى‏پرسد و مى‏فرماید با رنج و غم بى‏حساب چگونه‏اى و چونى. ( 2194) اینک چند سکه ناقابل ابریشم بها است اینها را گرفته خرج کن و وقتى تمام شد باز اینجا بیا.( 2195) پیر همین که این سخن را شنید بدنش لرزیدن گرفت و از شدت تأثر دست خود را خائیده بخود مى‏پیچید.( 2196) و صدا مى‏زد که اى خداى بى‏همتا- بى‏چاره پیر بسکه خجل و شرمنده گردید.

 


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 481 بازدید
بازدید دیروز: 514 بازدید
بازدید کل: 1402107 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]