بدون شک این زینت بخشیدن وزیباییها از جانب خدا است وفی نفسه نه تنها چیز بدی نیست، بلکه عامل پویایی است:«مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لاَ یُبْخَسُونَ»:کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها مىدهیم؛ و چیزى کم و کاست از آنها نخواهد شد![1] و:«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ»:هر کس کار شایستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مىداریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مىدادند، خواهیم داد.[2] بطور یقین از نمادهای«حیات طیبه» زندگی پاکیزه وعاشقانه است. و:«إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»:ما آنچه را روى زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل مىکنند![3] و:«الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا»:مال و فرزند، زینت زندگى دنیاست؛ و باقیات صالحات [= ارزشهاى پایدار و شایسته] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخشتر است![4] و:«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»:بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى که محصولش کشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشک مىشود بگونهاى که آن را زردرنگ مىبینى؛ سپس تبدیل به کاه مىشود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى؛ و (به هر حال) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست![5] و:«وَمَا أُوتِیتُم مِّن شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ»:آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنیا و زینت آن است؛ و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است؛ آیا اندیشه نمىکنید؟![6]
آنچه از آیات فهمیده می شود این است که زندگی دنیایی واین جهانی باید در راستای پویایی انسان وکسب رضایت وخشنودی حضرت حق، قرار گیرد.
چون پی یسکن الیها ش آفرید: اشاره دارد به کریم?:« هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا...» اوست خدایی که همهْ شما را از یک تن بیافرید و از او همسرش را بنهاد تا به او آرام گیرد. [7]و:«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»:و از نشانههاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند! [8]
زال: کسى است که موى سر و رویش سپید باشد، زال پدر رستم پهلوان نامور سیستانى و پسر سام نریمان را هم بدان سبب که بهنگام زادن موى، سر و رویش سپید بود، زال نامیدند.
حمزه: حمزه بن عبد المطلب که کنیهى او ابو یعلى یا ابو عماره بود، عموى حضرت رسول اکرم است، که در سال دوم بعثت ایمان آورد و اسلام را نیرومند ساخت و در نیمهى شوال سال سوم هجرت در جنگ احد شهادت یافت، وى از یلان و تهمتنان عرب و دلیران اسلام بود، در جنگ بدر و احد با دو شمشیر حرب مىکرد و درین دو جنگ بسیارى از دلاوران قریش را بقتل رسانید، و پیش از آن که در حرب احد شهادت یابد سى و یک تن را کشته بود، علامت او در جنگ پر شتر مرغى بود که بر خود خویش مىبست، مسلمانان او را سید الشهداء و اسد اللَّه مىنامند، او بوقت شهادت پنجاه و هفت ساله یا پنجاه و نه ساله بود و دو سال از حضرت پیمبر (ص) بزرگ تر بود.[9]
مولانا داستانى بسیار موثر از دلیرى و بىباکى حمزه در دفتر سوم مثنوى آورده و بىگمان مقصود او از حمزه در بیتى که اکنون مورد بحث ماست، حمزه عموى حضرت رسول (ص) بوده است. پس از آن که بر اثر نفوذ تعلیمات اسلامى در الغاء امتیازات نژادى و مذمت افتخار به نسب و گوهر و تبدیل افتخارات بفضائل دینى و نفسى و امتزاج نژادها از تازى و پارسى و ترکى و هندى و یونانى و بربرى و جز آن و تاثیر تصوف که مبناى آن بىاعتنایى و پشت پا زدن بجمیع افتخارات مادى و معنوى و نادیدن خود و خودى است، داستانها و یا حماسههاى قومى و ملى متروک گردید و جاى خود را بداستانهاى حماسى و قهرمانى دینى داد، مسلمانان ایرانى قصههاى شگفت از پهلوانى حمزه و جنگهاى او در روزگارانوشیروان پادشاه نامور ساسانى و پیکار او با دیوان و پریان بر ساختهاند.[10]
کلّمینی یا حمیرا میزدی: پیامبر بزرگوار ـ که همه عالم بنده کلامش هستندـ برای تسکین خود به همسرش عایشه میگفت: با من سخن بگوی ای زیباروی و سرخ چهره.
آب غالب شد بر آتش از نهیب: یعنی اگر آب بر آتش فرو ریزد بر آن غالب میشود.
چون که دیگی حایل آمد هر دو را: یعنی اگر یک عامل دیگرمانند دیگ، واسطهْ این ارتباط باشد، آتش میتواند آبرا بجوشاند و به رقصاند و به هوا بفرستد. زن نیز با استفاده از نیاز مرد میتواند او را به اختیار بگیرد .
[1] - هود،آیه15
[2] - نحل،آیه97
[3] - کهف،آیه7
[4] - کهف،آیه46
[5] - حدید،آیه20
[6] - قصص،ایه60
[7] - سورهْ اعراف، آیهْ 189
[8] - روم،آیه21
[9] - اسد الغابه، طبع مصر، ج 2، ص 50- 46، الإستیعاب، طبع حیدر آباد دکن، ج 1، ص 103- 101.
[10] - تاریخ سیستان، ص 180- 156، الفرق بین الفرق،ص 80- 76، مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 165، ملل و نحل شهرستانى، ص 59.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |